۰۷ آذر ۱۴۰۳ ۲۶ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۸ : ۰۷
بین همه مهمانان حرم، شادترین زائران آنهایی هستند که دسته جمعی به طرف رواق شیخ طوسی حرکت میکنند؛ رواقی که در آن عروس و دامادها طلوع آفتاب زندگیشان را جشن میگیرند. مشهدیها اسم این رسم را گذاشتهاند: «عقد بالای سر حضرت». عروس و داماد به همراه خانوادهشان به حرم امام رضا مشرف میشوند و زیر سایه توجه امام هشتم نخستین روز زندگی را آغاز میکنند. شرم و حیا را میتوان در چشمهای زوجهای نجیبی که وارد رواق میشوند مشاهده کرد اما هنگام خروج دستها در هم گره میخورد و خنده و شوخی جای تعارف و خجالت را میگیرد. سادهترین مراسم عقد در این مکان برگزار میشود. اسباب و لوازم این مراسم محدود میشود به یک جلد قرآن مجید، یک آینه کوچک به اندازه کف دست، چند عدد شکلات و چند شاخه گل محمدی. سفره عقدی در کار نیست و خانوادهها دغدغه خرجهای میلیونی گلآرایی و سفرهآرایی را ندارند.
پرواز شادی به ارتفاع کبوترهای حرم
عروس چادر سفید بر سر کرده و روی فرش، رو به قبله نشسته است. داماد که چهارزانو کنار عروس نشسته هر چند دقیقه یکبار نگاهش پرتاب میشود روی ساعت نصبشده بر دیوار. آرزو میکند عقربهها با سرعت بیشتری بچرخند و لحظه موعود زودتر فرا برسد. هر دو قرآن در دست گرفتهاند و آتش اضطرابشان را با خواندن قرآن خاموش میکنند. دختر سوره نور و داماد سوره یاسین را تلاوت میکند. پدر عروس کنار دخترش نشسته و پدر داماد کنار پسرش. عاقد رو بهروی پدر عروس مینشیند و گفتنیها را با او میگوید. نصیحتهایش ساده و دلنشین است. سادگی مراسم عقد را یادآور میشود و از عروس و داماد میخواهد در زندگی آیندهشان همینطور ساده و صمیمانه رفتار کنند. به آنها گوشزد میکند که نماز اول وقت را فراموش نکنند؛ چون این عادت خوب باعث افزایش رزق و روزی میشود. برای هر یک از اطرافیان عروس و داماد توصیههای ویژهای دارد؛ «پدر داماد باید متعهد بشه که پسرش از این امانت به خوبی نگهداری کنه و در راستای خوشبختی عروس گام برداره». عاقد پس از فراهم کردن مقدمات، منتظر بلهگفتن عروس و داماد میماند. صیغه خطبه عقد را همگی بارها شنیدهایم، اما تکرار دوبارهاش باز هم جذاب و لذتبخش است؛ «انکحت موکلتی لموکلی علی الصداق المعلوم...» عروس و داماد دستهای دعا را به سمت آسمان دراز کردهاند. میترسند که آرزویی را جا بیندازند؛ رویاهایشان را همچون تار و پود فرشی که رویش نشستهاند به هم گره میزنند. دعا میکنند که سالهای سال طعم شیرین با هم بودن را بچشند و دست در دست هم از فرش به عرش برسند. روحانی از آینه شمعدانی میگوید که قرار است روشنی و صفای زندگی ۲جوان در آن منعکس شود و قرآنی که بناست سرلوحه زندگیشان باشد. «النکاح سنتی فمن اعرض عن سنتی فلیس منی...» بار اولی که سؤال پرسیده میشود هر دو جواب بله را میگویند. از قبل طی کردهاند که عروس سراغ چیدن گل نرود و زودتر نظر مساعدش را اعلام کند! عروس و داماد «بله» را که میگویند شادی به ارتفاع پرواز کبوترهای حرم اوج میگیرد. صدای صلوات بزرگترها با نوای نقارهها در هم میآمیزد.
از این به بعد ۴ تا پدر و مادر دارین!
عاقد از پدر عروس میخواهد که دست راست دخترش را زیر سایه قرآن تحویل داماد بدهد. او توضیح میدهد که این سنت پسندیده به زمان ازدواج حضرتعلی(ع) و فاطمه(س) برمیگردد و پیامبر اسلام وقتی حضرت فاطمه را به عقد حضرتعلی(ع) درآوردند، دست راست دخترشان را در دست امیر مومنان گذاشتند. بزرگترها همدیگر را در آغوش میگیرند و رو به ضریح از امام مهربانیها میخواهند که سایهاش را از سر این دو نوگل نوشکفته کوتاه نکند. مادر عروس از داخل کیفش چند بسته شکلات درمیآورد و از دیگران میخواهد کامشان را شیرین کنند. همه مشغول روبوسی هستند. داماد با همه روبوسی میکند و به مادر عروس که میرسد متوقف میشود. دیوار شرم و حیا بین این دو نفر فاصله میاندازد. مادر داماد از دیدن این صحنه خندهاش میگیرد! «شما ۲ تا دیگه با هم محرم هستین!» این ۲ نفر را به هم نزدیک میکند تا نخستین روبوسی داماد و مادرزن اتفاق بیفتد.داماد وقتی کلمه «باباجون» را بر زبان میآورد، ۲ نفر سربرمیگردانند؛ پدر خودش و پدر زنش. عاقد که متوجه ماجرا میشود لبخند میزند؛ «از این به بعد هر کدومتون ۴ تا پدر و مادر دارین! باید سعی کنین احترامشون رو نگه دارین». داماد کلمه «چشم» را چندین بار پشت سر هم تکرار میکند.
شروع و پایان زندگی از در خانه امام رضاع
این مراسم در مقطعی پشت پنجره فولاد صحن انقلاب، بین عموم مردم برگزار میشد. مدتی هم مکان عقدکنان به رواق دارالولایه و صحن جمهوری اسلامی منتقل شد. در نهایت چون تعداد مراجعان و مزدوجان زیاد بود آستان قدس رضوی رواقی بزرگ را به این موضوع اختصاص داد.رواق «دار الحجه» وسعت زیادی دارد و همزمان حدود صد مراسم عقد را میتوان در آن برگزار کرد. در روزهای عید ترافیک عروس و دامادها زیاد است، ولی در نهایت همه جایی برای نشستن و بلهشنیدن و بلهگرفتن پیدا میکنند. سیدابراهیم موسوی، یکی از عاقدان رواق شیخ طوسی است که در طول ۱۰سال گذشته هزاران عروس و داماد را روانه خانه بخت کرده است. از او درباره پیشینه و جزئیات این مراسم میپرسیم؛ «از قدیمالایام بین مشهدیها رسم و سنتی وجود داشته که زندگیشان را از بالا سر حضرت شروع میکردند. آنها از امامرضا(ع) استمداد میکردند تا زندگی موفقی داشته باشند. در حال حاضر در رواق شیخ طوسی فقط خطبه عقد شرعی دائمی زوجین جوان، به رسم تیمن و تبرک با حضور والدینشان خوانده میشود. در این رواق به جز مراسم عقد، مراسم دیگری برگزار نمیشود؛ مگر اینکه موقع اقامه نماز جماعت، صف نماز طولانی بشود و نماز را اینجا برپا کنند.» با این حساب مشهدیها و زائرانی که زندگیشان را از حرم رضوی آغاز میکنند، ۲ بار پای سفره عقد مینشینند. یکبار مهمان سلطان خراسان میشوند و بار دیگر جهت ثبت امور قانونی ازدواج به محضر میروند؛ «اینجا فقط عقد خدایی و شرعی به قصد تبرک و استمداد از حضرت امامرضا(ع) جاری میشود. بعد از این مراسم زوجین به محضرهای مورد نظر میروند تا عقدشان را ثبت کنند. در مشهد علاوه بر این، یک سنت دیگر هم داریم که از پایین پای حضرت امامرضا(ع)، مردگان را به صحن آزادی میآورند و طواف میدهند. مشهدیها میگویند شروع و پایان زندگی ما از در خانه حضرت امامرضا(ع) است.»
مدارک لازم برای خواندن خطبه عقد
بعضی از عروس و دامادها دوست دارند مراسم عقد بالای سر حضرت را بدون حاشیه و بیسرو صدا برگزار کنند. آنها با خانواده درجه یکشان سر سفره عقد حاضر میشوند. گروه دیگر، افرادی هستند که چند صد نفر را با خودشان همراه میکنند. همه دخترخالهها و پسرعموها و بستگان دور و نزدیک را خبر میکنند تا مراسم عقدشان با شکوه بیشتری برگزار شود. عاقدهای حرم وقتی به سمت جماعت منتظر میروند، اول از همه سراغ پدر عروس و داماد را میگیرند. در مواردی که پدر عروس فوت شده باشد از خانواده دختر میخواهند فوت نامه را ارائه کند؛ «عقد بدون حضور خانوادهها انجام نمیشود. وقتی فقط ۵-۴ نفر همراه عروس و داماد میآیند، شناسنامه را چک میکنیم. ولی وقتی ۸۰-۷۰ نفر آمدهاند و همه شاهد هستند نیازی به کنترل شناسنامه نیست. در اینگونه موارد اعتماد میکنیم.»
دست و جیغ و هورا ممنوع!
کسانی که تصمیم میگیرند شروع زندگیشان را در حرم امامرضا(ع) جشن بگیرند، باید مجموعهای از بایدها و نبایدها را رعایت کنند. بردن جعبه شیرینی به داخل رواق ممنوع است؛ ولی آوردن شکلات اشکالی ندارد. پاشیدن نقل و شکلات، سابیدن قند و گرفتن پارچه روی سر عروس و داماد هم ممنوع است. در مراسم عقد حرم رضوی خبری از سفره عقد و آینه و شمعدان و شمعهای فانتزی نیست. به جز تسبیح و سجاده و مهر نماز و چند شاخه گل هیچ وسیله دیگری روی فرش دیده نمیشود. همراهان عروس و داماد شادیشان را با فرستادن صلوات ابراز میکنند؛ چون «دست و جیغ و هورا» مخالف شئونات این مکان معنوی است. قرار است همهچیز در نهایت سادگی برگزار شود. هیچکس هیچ چیز اضافهای به همراه ندارد. این آییننامهها را وضع کردهاند تا به زوجهای جوان یادآوری کنند، داشتن یک قلب پاک با چاشنی ایمان و توکل مهمترین شرط برای قرار گرفتن در جاده خوشبختی است. تجربه عقدهای حرم نشان میدهد وقتی بساط سفره عقد با آن لوازم خیرهکنندهاش جمع شود، نگاهها، بیشتر متوجه خود عروس و داماد و پیوند مقدسشان خواهد شد. بازار رقابت تجملات که تعطیل شود، عروس و داماد قیمت بیشتری پیدا میکنند. مامورانی که دم در ورودی هستند از ورود افراد متفرقه جلوگیری میکنند. برای تهیه گزارش، همراه با خانوادههای عروس و داماد وارد رواق میشوم. خوشبختانه یا متأسفانه نصف جماعت، آن نصف دیگر را نمیشناسند و حضور یک فرد غریبه در جمعشان مشکلی ایجاد نمیکند!
در فضای رواق «شیخ طوسی» مأموران انتظامات آقا و خانم مراقب هستند که آییننامههای مربوط به عقد رعایت شود.علاوه بر مواردی که ذکر شد، خواندن خطبه طلاق و صیغه عقد موقت هم جزو موارد ممنوعه در این محل است. روی ستونهای رواق بنرهایی نصب کردهاند که توضیح میدهد چه کارهایی ممنوع است. عاقدانی که خدمترسانی میکنند، از بین روحانیون کشیکهای هشتگانه فراشان و خدام انتخاب شدهاند. اما زائران خودشان هم میتوانند روحانی مورد نظرشان را برای خواندن عقد بیاورند. عاقدان بابت کاری که انجام دادهاند، پولی نمیگیرند و خدمتشان صلواتی است. اما پدر و مادر عروس و داماد اگر بخواهند میتوانند مبلغی را به آنها هدیه بدهند. در برخی مناسبتهای مذهبی حاج آقایی که خطبه عقد را خوانده هدایایی را تقدیم زوجین میکند. این هدایا شامل چند بسته نبات و نمک متبرک، چند جلد کتاب و تندیس ازدواج میشود. سیدابراهیم موسوی میگوید: «امسال در برخی مناسبتها مثل دهه کرامت رضوی و ولادتها علاوه بر تندیس یادگاری، به عروس و داماد دعوتنامه مهمانسرای حضرت هم دادند. هدفشان این بود که عروس و داماد در روز اول زندگیشان مهمان سفره امامرضا(ع) باشند».
ماجرای داماد تازهمسلمان
علاوه بر خارجیها، برخی ایرانیان مقیم کشورهای اروپایی هم برای برگزاری مراسم عقد به حرم رضوی مشرف میشوند؛ «بعضی از خارجیها مسلمان نیستند و اول باید اسلام بیاورند. این افراد را به مرکز مدیریت زائران غیرایرانی راهنمایی میکنیم. عقدشان هم همان جا جاری میشود؛ مثلا یک مرد مسیحی بود که میخواست با زنی مسلمان ازدواج کند. او با این خانم ایرانی در شهر لندن آشنا شده بود. آن مرد انگلیسی در حرم امامرضا(ع) به دین اسلام مشرف شد و با خانم ایرانی ازدواج کرد.»
خواندن خطبه عقد بعضا باعث میشود رفاقت عمیقی بین عاقد و خانواده عروس و داماد شکل بگیرد. سیدابراهیم موسوی به واسطه کاری که انجام میدهد دوستان زیادی در گوشه و کنار کشور پیدا کرده است؛ «یک خانواده شیرازی بود که عقد پسرشان را من خواندم. سال بعد آقای داماد، برادر دیگرش را آورد و سال بعد هم خواهرش برای ازدواج پیش من آمد. آن پدر ۴ تا فرزند داشت که عقد همهشان توسط من خوانده شد. سر ازدواج آخرین دختر، ۴-۳ روز علاف شد تا من عقدش را بخوانم. میگفت عقد آن چند نفر را تو خواندی و باید دختر آخرم را هم تو بخوانی.»
عروس و داماد افغانی اسم پسرشان را رضا گذاشتند
برگزاری مراسم عقد در حرم فقط مختص مشهدیها نیست. بسیاری از مسلمانان ایران و جهان، رنج سفر را به جان میخرند تا مهمان سفره پربرکت امام مهربانیها شوند. سیدابراهیم موسوی از خواندن خطبه عقد خارجیها خاطرات شیرینی دارد؛ «چند سال پیش ۲دختر و پسر افغانی ساکن استرالیا برای ازدواج پیش من آمدند. هر ۲پزشک بودند و در یکی از درمانگاههای شهر سیدنی کار میکردند. عقدشان را خودم خواندم. در این مدت با هم ارتباط ایمیلی و تلگرامی داشتیم. آنها هر ۲سال یکبار به مشهد میآیند. سال پیش بچهشان را آوردند و من در گوشاش اذان گفتم. اسم بچه را هم رضا گذاشتهاند.»نقطه پایان خاطرهاش را که میگذارد، دنبال کیف پولش میگردد. از لابهلای اسکناسها یک برگه ۲۰دلاری بیرون میآورد و نشانم میدهد؛ اسکناسی است که پدر و مادر افغانی رضا پس از مراسم عقد به او دادهاند. این اسکناس را به یادگار نگه داشتهاست.
تذکر جدی برای مهریههای سنگین
یکی از فضولیهای لذتبخش این است که به خطبه عقد دقت کنی و از مقدار مهریه عروسخانم مطلع شوی. بهعنوان یک خبرنگار کنجکاوم که بدانم خانوادهها سر چه اعداد و ارقامی به توافق رسیدهاند. در این رواق میشود یک پژوهش جامعه شناسانه انجام داد و به این نتیجه رسید که بین تحصیلات عروس و داماد و تعداد سکههای مهریهشان چه ارتباط معناداری وجود دارد. با یک حساب سرانگشتی میتوان این ارتباط را کشف کرد. خانوادههای اصیل و تحصیلکرده معمولا بهدنبال مهریههای نجومی نمیروند. بیشترین رقمی که در رواق دارالحجه به گوش میرسد تعداد ۱۱۴، ۱۱۰، یا ۳۱۳ سکه است. ۱۱۴سکه به تعداد سورههای قرآن؛ ۱۱۰ سکه به نام حضرت علی (براساس حروف ابجد) و ۳۱۳سکه به تعداد یاران امامزمان (عج).
از حاج آقای موسوی درباره مهریههای سنگین میپرسم و اینکه چگونه میتوان جلوی این رسم ناپسند را گرفت؛ «برای مهریههای زیاد تذکر میدهیم. در شهر مشهد عرف معمولی ۱۱۰سکه است. من شنیدهام مقام معظم رهبری شرطشان برای خواندن خطبه عقد این است که مهریه عروس خانم ۱۴سکه باشد و این رقم ثبت محضری شده باشد. در مشهد ۳۱۳سکه و ۱۱۴سکه هم مرسوم است. تا این عرف را کاری نداریم و دخالت نمیکنیم. ولی بعضی وقتها میشنویم که هزار و سیصد و خردهای یعنی سال تولد دختر را بهعنوان مهریه تعیین کردهاند. معمولا با خانوادهها صحبت میکنیم و میگوییم که مهریه سنگین موجب اختلاف و تنش میشود. در برخی موارد موفق شدهایم؛ خانوادهها کوتاه آمدهاند و مهریه را به ۱۱۰سکه کاهش دادهاند. ولی در برخی موارد هم موفق نشدهایم.» حجتالاسلام موسوی دفترچهای از جیب عبایش درمیآورد که داخلش اسم و فامیل، تاریخ عقد و مقدار مهریه زوجین نوشته شده است. کنجکاو میشوم که بدانم او چرا این موارد را برای خودش ثبت میکند؛ «به ندرت اتفاق میافتد که عروس و داماد بعدها به اختلاف میخورند. در هر هزار مورد عقد یک مورد اختلافی داریم. یک طرف میگوید ۱۱۴سکه بوده و طرف دیگر میگوید نه! ۱۴سکه بوده. ممکن است نیازی به حضور من و همکارانم در دادگاه باشد. ما باید در دادگاه سند و مدرکی داشتهباشیم که نشان دهد رقم واقعی مهریه چقدر بوده است. در این چند سال ۲ مورد اختلافی داشتم که مسئلهشان قبل از دادگاه حل شد.» بیشتر عروس و دامادها بعد از مراسم «عقد بالای سر حضرت» بلافاصله به محضر میروند و عقدشان را ثبت قانونی میکنند.
اختلافات مهریهای مربوط به مواردی است که این اتفاق نمیافتد. ممکن است داماد از ثبت، طفره برود. بعضا خانوادهها صبر میکنند تا عقد محضری را در یک مناسبت خوشیمن انجام دهند یا بهخاطر فوت یکی از عزیزانشان مجبورند یک سال منتظر بمانند. ممکن است به هر دلیلی ثبت محضری انجام نشود ولی عروس و داماد از لحاظ شرعی به یکدیگر محرم هستند. حجتالاسلام موسوی به خاطرات سالهای دور سفر میکند و میگوید: «در قدیم چیزی به اسم سند ازدواج نبود. خیلی از مادرهای ما سند ازدواج ندارند. اسم بچهها در شناسنامه پدر و مادر ثبت شده ولی اسم زن و شوهر در شناسنامه همدیگر نیست. در روستا و آبادی عاقد یک عقدی خوانده و جایی ثبت نشده است. سند ازدواج برای قانون است. ما عاقدهای حرم در موقع خواندن عقد میگوییم با شرایط مهریه و شرایط محضر، این دختر و پسر را به عقد هم درمیآوریم.»