۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۶ : ۱۵
عقیق: رضا شیرازی از همراهان حاج منصور ارضی با نتشار تصویر این ذاکر اهل بیت(ع) در چادر اسکان زائرین نوشت
عجيب ترين آدمي تا حالا ديدم و راجع به او شنيدم . (روز اربعین) ساعت ٤ صبح بيدار شده بود رفته بود حسنيه لباس فروش ها بعد از زيارت عاشورا رفته بود بيت الزهرا(س). بعد از كلي سينه زني وعزاداري اومده بود نجف يه سره رفته بود حرم . بعد از كلي خواندن ادعيه وگريه اومد كربلا. نزديك ١٢ كيلومتر پياده با درد پا وكمري كه داشت مردانه اومده بود .
هرچي اصرار كرديم سوار چرخ يا موتوري شود قبول نكرد و اومد كربلا. يه اتاق تو يه هتل براش هماهنگ شده اما گفت ميام پيش شما تو چادر. گفتيم سرده سخته اذيت ميشيد نشنيده گرفت رسيد تو چادر و خيمه ما . حال و هواي جبهه براش تداعي شده بود شروع كرد به خواندن قران روزانه جز ٢١ . هرچي گفتيم آقا ساعت ٢ نیمه شبه . همه خوابيدن شمام يه كم استراحت كنيد قبول نكرد و شروع كرد در وصف زيارت امام حسين(ع) صحبت كردن تا اينكه رسيد به وصف مقام علي اكبر (ع) . چنان مست عشق علي اكبر (ع) شديم كه دردها وبي خوابي وخستگي راه ازيادمان رفت . آري اين مرد راهنوز كسي نمي شناسد. با اين حال وخستگي براي خودش ٣ ساعت روضه خواند وگريه كرد و ما به حال او سوختيم وگريه كرديم
سلامتي اش صلوات
خدا سایشو کم نکنه از سر ما