۰۶ آذر ۱۴۰۳ ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۰ : ۱۱
1- یکی از هجمه های نظام سلطه و کفر علیه دین، ارایه چهره خشن و غیر رحمانی از اسلام است؛ که یکی از مستندات و ادله آن ها، اشاربه به سوگواری حسینی است. حال، سوال این است که چرا در هیئات و مجالس روضه و مدیحه سرایی ها، اشاره کمتری به مهربانی، عطوفت و رافت اسلامی می شود؟
توجه به نقش و کارکرد اصلی هنر می نمایاند؛ که اساسا تمامی هنرها از یک رسالت واحد برخوردارند؛ و آن تعالی و سعادتمندی نوع بشر است. مداحی اهل بیت عليهم السلام نیز، با توجه به شاکله و ماهیت هنری خود، برخوردار از اهداف و رسالتي همسو با سایر هنرها است.
رسالت بنیادین هنر، سعاتمندی جوامع بشری است؛ به ديگر سخن هنر بايد حال بد مردم را به خوشحالي مبدل كند! تحقق اين مهم نيز از طرق گوناگون امكان پذير میشود؛ که از جمله ي آنها الگو پردازی با معرفی سیره ي زندگانی انسانهای کمال یافته و موفق می باشد. از اين منظر «هنرستایشگری اهل بیت نوعا یک هنر الگو پرداز است».
بدون ترديد ائمه اطهار و خاندان رسالت عليهم صلوات الله، انسانهای کامل و رشد یافته ای محسوب می شوند؛ که در سایه ي تعالیم ارزنده ي قرآن و آموزه های پیامبر اکرم، به رفیع ترین جایگاه سعادت دنیوی و اخروی قدم گذاشته اند.
هنرمداحی، ضمن برجسته سازی کرامات اخلاقی اسوه های کمال و معرفی الگوهای سعاتمندی، سعی بر نهادیه ساختن صفات متعالی انسانی و زدودن رذایل اخلاقی مخرب، از جامعه ي بشری دارد؛ به گونه ای که هرگاه هنرمند ستایشگر اهل بیت عليهم السلام، با صدایی خوش، ذوقی هنرمندانه، بیانی موزون و آهنگی دلنشین، مفاهیم بلند اخلاقی ملهم از سبك زندگاني خاندان رسالت را، به جان مخاطبان می نشاند؛ ضریب باورپذیری و اهتمام ایشان برای کسب معرفت، عمل به دستورات دین، تخلّق به صفات نیک و پرهیز از رذایل اخلاقی را افزون می سازد.
ره آورد این فرآیند نيز جز حرکت جامعه به سوی کمال و سعاتمندی نخواهد بود. زیرا اعمال انسانها ریشه در افکار و باورهای آنها دارد و بالتبع هرآنچه به باور رسید به فرهنگ نیز مبدل خواهد شد. در نتيجه؛ باور و پندار نيك، زمينه ساز كردار نيك و كردار نيك، متضمن سعادت و نيكبختي جامعه خواهد بود.
2- آیا هر یک از ما به ویژه صاحبان منابر و تریبون های هیئات و مجالس حسینی در ارایه چهره ای خشن یا دستِ کم عدم ارایه چهره رحمانی از اسلام نقش نداریم؟
اگر كسي اثر زيبايي خلق كند كه خدمت به زشتي ها در آن صورت گرفته باشد ديگر آن اثر زيبا نيست! همچنين اگر كسي از هنر استفاده كند و در خدمت زشتي ها قرار بگيرد، اثر او هنر نيست و آن فرد هم هنرمند نمي تواند باشد؛ چون هيچ حجابي را از حقايق عالم بر نداشته است. در پاسخ به اين سؤال كه آيا هنر خوب و بد داريم نيز مي توانيم بگوييم؛ جز هنر خوب نداريم و بعد اضافه كنيم و بگوييم؛ باقي هرچه هست هنر نيست!
واقعا اينكه امروزه به هر بازيگري، هنرمند مي گويند؛ اين جفا به كلمه ي هنر است! ما ميگوييم مداحي اهل بيت به لحاظ هدايت مخاطبان خود به سمت سعادت يك هنر محسوب مي شود؛ عدهاي هم حتي رقاصها را هنرمند مي دانند! و شاعر به زيبايي پاسخ اين گروه را مي دهد:
در جهاني كه به رقاصه هنرمند گويند
خاك عالم به سر مردم صاحب هنر است!
3- اینکه مدام در روضه ها و مجالس، سخن از جنگ، خون، انتقام و مانند این ها است، در نظر یک مخاطب ناآشنا با دین و فرهنگ اسلام، بد جلوه نمی کند؟
هنر بايد مخاطبش را به پختگي برساند نه اينكه فقط او را گرم كند! مقام معظم رهبری معتقدند که: ستایشگری اهل بیت، یک هنراست. ایشان به دفعات، در مقام تقدیر از ستايشگران اهل بیت عليهم السلام و تأیید نقش و جایگاه هنر قدسی مداحی اهل بیت، تعابیر زیبا و قابل تأملی را ابراز داشته اند. از جمله در بیانات سال 89 می فرمایند: «شما به مداح به چشم یک معلم نگاه کنید؛ که می خواهد چیزی را به مستمع خود تعلیم بدهد».
بدیهی است که در رسالت آموزشی هنر و هنرمند، هیچ ابهامی وجود ندارد؛ لیکن به اعتقاد بنده، مقوله ي هنر می بایست متشکل از دو عنصر اصلی باشد: 1- آموزش 2- سرگرمی
این درحالی است که اغلب آثار تحت عنوان هنر، از ماهیتی تک بعدی برخوردار بوده و به اعتقاد بنده، این قبیل هنرها که یا آموزشی اند یا صرفاً سرگرم کننده؛ فاقد جامعيت و صلاحیت اطلاق عنوان «هنر» هستند.
لذا با توجه به رسالت اصلی هنر که پیش از این نيز به آن اشاره شد؛ اگر اثری صرفا آموزشی باشد، نمی توان به آن هنرگفت. همچنانکه اگر فرایندی منحصرا سرگرم کننده و لذت بخش باشد؛ باز هم نمی توان از آن به عنوان هنر یاد کرد. زیرا به یقین، آموزش بدون کاربرد هنر، بی روح، جامد و ملال آور خواهد بود؛ و انسان فطرتا از هر عمل ملال آوری گریزان است. از سویی، سرگرمی صرف، منهای آموزش نیز، دست آوردي جز اتلاف وقت و هدر رفت سرمایه های انسانی در پي ندارد.
از این منظر، هنرستایشگری اهل بیت به معنای واقعی کلمه، هنر است؛ زیرا ترکیبی است از سرگرمی به علاو آموزش؛ به گونه ای که بهره مندی از عنصر سرگرمی، نفوذ و اثر بخشی کلام هنرمند ستایشگر را تا مرحله ي آموزگاری و معلّمی پیش می برد. تعليم و تعلّمي كه متضمن سعادت دنيوي، اخروي و همسوي با رسالت حقيقي هنر و هنرمند مي باشد.
4- تاریخ اسلام، سراسر مهربانی و رحمانیت است و در جای جای روایت و احادیث و حکایات، این واقعیت، مشاهده می شود. اما کمتر شاعر و ستایگشری در اشعار یا سخنرانی هایش، این ها را دست مایه شعرسرایی یا مداحی قرار می دهد. دلایل این آسیب چیست؟
آموزش در عرصه ي هنرستایشگری از نوع غیر مستقیم است و از منظر علم روانشناسی، آموزش غیر مستقیم، ضمن احترام به شأن مخاطبان؛ از تأثیرات افزون تری نیز برخوردار است. اینکه مستقیماً فرد را به خاطر اتّصاف به صفتی ناپسند، مورد خطاب قرار داده و سرزنش نمایند؛ نتیجه اش به هیچ وجه قابل مقایسه با نتيجه ي حاصل از تذکر هنرمندانه و غیر مستقیم نيست.
براي مثال؛ هنگامی که هنرمند ستایشگر اهل بیت عليهم السلام از صفتی نیک، همچون عدالت مداری تجلّی یافته در سیره ائمه اطهار عليهم السلام ستایش مي كند؛ به صورت غیر مستقیم، ظلم به هم نوع و بیدادگری را نیز مورد مذمت و نکوهش قرار می دهد. به مفهوم روشن تر؛ ذم صفات رذیله، در مدح صفات کریمه، پوشیده و مستتر است. اين شيوه به لحاظ حفظ حريمها و حرمت ها و رعايت شئونات فردي، تأثير آموزش را به صورت فزاينده ارتقاء مي دهد.
لذا از دو ویژگی «محتوای سرگرم کننده» و «آموزش غیر مستقیم» به عنوان نقاط قوت هنر ستایشگری اهل بیت عليهم السلام یاد می کنیم. صفاتی که الزام بهره مندی از پتانسیل های موجود در این هنر قدسی را در راستای اعتلای فرهنگ ديني و سعادتمندی جامعه گوشزد می كند.
رسانه منبر و به ویژه هنر مداحی اهل بیت عليهم السلام با برخورداری از توانمندیهای چندگانه، در قالب «سرگرمی لذت بخش» و «آموزش غیر مستقیم»، می تواند به عنوان ابزاری کارآمد و مؤثر در معرفي سبك زندگي اسلامي، دستیابی جامعه آرمانی، نیک بختي و سعادتمندی آحاد مسلمین مورد استفاده قرار گیرد.
ويژگي هاي موصوف، ابعاد كاربردي گسترده و نقش تأثيرگذار و سازنده ي اين هنر قدسي موجب شده که؛ حتی ائمه اطهار نیز به دفعات، هنرستایشگری و ستایشگران اهل بیت عليهم السلام را تاييد كنند در این مقام امام صادق عليه السلام می فرمایند: «خَیْرُ النَّاسِ مِنْ بَعْدِنَا مَنْ ذَاکَرِ بِاَ مْرِنَا وَ دَعَا إِلَى ذِکْرِنَا». بهترین مردم پس از ما «آل محمد» کسی است که سیره ي ما را، یاد آور شده و مردم را به سمت ما دعوت می کند.
البته تأکید حاضر، به مفهوم تأیید تمام و کمال شخصیت حقیقی ذاکران محترم نيست؛ بلکه امتيازات مذكور بیشتر معطوف به وجه حقوقی و شاکله ي هنر قدسی ستایشگری اهل بيت است. با اين رويكرد هنرستایشگری ضمن پراکنش یاد و نام انسان های کمال يافته، نفوس خلق را به صفات نیکو و سیره عملی خاندان عصمت معطوف؛ و در ادامه، نسبت به الگو پذیری و تبعیت از ائمه اطهار عليهم السلام ترغیب مي نماید. و از آنجا که انسان طبعا تابع و متمایل به کمال است، درصدد بر می آید؛ که یا خود را مزیّن به آن کمالات نموده يا حتي المقدور به صاحبان کمال نزدیک كند.
و سخن آخر؟
شایسته است ستایشگران و شعرای آیینی ضمن ذکر رشادت ها و مظلومیت اهل بیت علیهم السلام، به گسترش کمالات اخلاقی و سبک زندگی توام با رافت و عطوفت اباعبدالله نیز اهتمام ورزند تا از این طریق جامعه ای عاری از خشونت، تبعیض، ستم و بی عدالتی و سرشار از کمالات اخلاقی، ازخودگذشتگی، مهرورزی و مهربانی محقق شود. هرچند تاکنون در این زمینه موفق نبوده اند.