۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۷ : ۰۳
شب
عاشورا
امشب
انصار الله گرم دعایند
فردا
در موج خون محو خدایند
امشب
عبادت فردا شهادت
واویلا،
واویلا، الله اکبر
امشب
در سینه ها سوز درون است
فردا
کرببلا دریای خون است
زینب
گرفتار زهرا عزادار
واویلا،
واویلا، الله اکبر
امشب
لب تشنه اند آل پیمبر
فردا
سرها جدا گردد ز پیکر
ای
اهل عالم فریاد از این غم
واویلا،
واویلا، الله اکبر
امشب
نازد حرم بر اَشجع الناس
فردا
خون ریزد از بازوی عباس
سقای
طفلان عطشان دهد جان
واویلا،
واویلا، الله اکبر
امشب
اکبر کند شب زنده داری
فردا
خون سرش بر چهره جاری
فرق
شکسته در خون نشسته
واویلا،
واویلا، الله اکبر
امشب
اصغر کباب از قحط آب است
فردا
قنداقه اش از خون خضاب است
امشب
زند پر فردا دهد سر
واویلا،
واویلا، الله اکبر
امشب
زینب بود اشکش به دیده
فردا
گرید به رگ های بریده
گیرد
نشانه از تازیانه
واویلا،
واویلا، الله اکبر
..................................
امام
حسین علیه السلام
به
قلاده ی نفس گشتم اسیر
شدم
زار و شرمنده و سر به زیر
تهی
دستم و بی نوا و فقیر
مرا
کس نخواند ذلیل و حقیر
مقامم
بود بس بزرگ و خطیر
امیری
حسین و نعم الامیر
حسین
از کرم انتخابم کند
غلام
غلامش خطابم کند
گدای
در خود حسابم کند
بهشتم
برد یا عذابم کند
به
عشقش اسیرم اسیرم اسیر
امیری
حسین و نعم الامیر
خیالش
ز من دل ربایی کند
غمش
در دلم خود نمایی کند
نوایش
مرا نینوایی کند
ولایش
مرا کربلایی کند
بدانند
خلق از صغیر و کبیر
امیری
حسین و نعم الامیر
منم
عار او او بود یار من
ز
لطف و کرامت خریدار من
نبودم
که او بوده دلدار من
غمش
شد انیس دل زار من
از
آن دم که مادر مرا داده شیر
امیری
حسین و نعم الامير
اگر
چه گنهکار و آلوده ام
به
خاک مزارش جبین سوده ام
دمی
بی ولایش نیاسوده ام
گرفتار
و دلداده اش بوده ام
از
آندم که آب و گلم شد خمیر
امیری
حسین و نعم الامیر
ز
خون جگر پاک پاکم کنید
سپس
عاشق سینه چاکم کنید
به
تیغ محبت هلاکم کنید
به
صحن ابوالفضل خاکم کنید
که
خاکم دهد بوی مشک و عبیر
امیری
حسین و نعم الامیر
به
زخم جبین پیمبر قسم
به
رخسار خونین حیدر قسم
به
محسن به زهرای اطهر قسم
به
سِبطَین و عباس و اکبر قسم
به
هفتاد و دو عاشق بی نظیر
امیری
حسین و نعم الامیر
دریغا
که شد خاک صحرا کفن
بر
آن کشته ی پاره پاره بدن
تنش
پاره پاره تر از پیرهن
سرش
نوک نی با خدا هم سخن
نگاهش
سر نی به طفلی صغیر
امیری
حسین و نعم الامیر
به
سردار بی لشکر کربلا
به
سرهای لب تشنه از تن جدا
به
قرآن زیر سم اسب ها
به
خونی که شد خون بهایش خدا
به
جسمی که پیچیده شد در حصیر
امیری
حسین و نعم الامیر
به
هر کوی و هر بزم و هر انجمن
سرم
خاک پای حسین و حسن
پدر
در دو گوشم سرود این سخن
که
ای نازنین طفل دلبند من
حسینی
بمان و حسینی بمیر
امیری
حسین و نعم الامیر
........................................
امام
حسین علیه السلام - عاشورا
روز عاشورا
تا
خداییِ خداست، همه جا کرب و بلاست
روزها
روز حسین، اشک ها اشک عزاست
انا
مجنون الحسین
اشجع
الناس کجاست؟ عشق و احساس کجاست؟
شاخه
ی یاس کجاست؟ دست عباس کجاست؟
انا
مجنون الحسین
یک
طرف اشک پدر، یک طرف خون پسر
یک
طرف زخم جگر، یک طرف یا ابتاست
انا
مجنون الحسین
دل
من سوختنی است، اشک من ریختنی است
عشق
من سینه زنی است، جان من خون خداست
انا
مجنون الحسین
دیده
ام سوی حسین، کعبه ام کوی حسین
قبله
ام روی حسین، کربلا قبله نماست
انا
مجنون الحسین
مِهر
او در گل من، عشق او حاصل من
قبر
او در دل من، سینه ام بزم عزاست
انا
مجنون الحسین
منم
و اشک دو عین، منم و عشق حسین
گریه
بر من شده دین، کار من سوز و دعاست
انا
مجنون الحسین
خاک
دلدار منم، دیده خونبار منم
تشنه
ی یار منم، کوثرم جام بلاست
انا
مجنون الحسین
شمر کافر
ز جفا، سر ارباب مرا
تشنه
لب کرد جدا، تا زمین است و سماست
انا
مجنون الحسین
.............................................
نماز
ظهر عاشورا
ظهر عاشورا
ای
اهل کوفه موقع نماز است
اسلام
از نماز سرفراز است
نماز
حکم ذات بی نیاز است
الله الله نصر من الله
نماز
مرز بین کفر و دین است
فریاد
یک صدای مسلمین است
پیغام
ثاراللّهیان همین است
الله الله نصر من الله
از
خون پیشانی وضو بگیرم
سینه
سپر پیش هجوم تیرم
من
بی نماز، را نمی پذیرم
الله
الله نصر من الله
نیزه
رَود در دل هزار بارم
تیر
آید از یمین و از یسارم
من
دست از نماز بر ندارم
الله
الله نصر من الله
تشهد
و سلام مدیون ماست
آبروی
نماز از خون ماست
تکبیرةُ
الِاحرام مرهون ماست
الله
الله نصر من الله
سجده
همیشه سرفراز من است
سنگ
بلا مُهر نماز من است
قنوت
من راز و نیاز من است
الله
الله نصر من الله
نماز
را دهم ز خونم حیات
نوشته
درباره ی من این برات
اشهد
انّ قد اَقَمتَ الصلاة
الله
الله نصر من الله
.......................................
وداع
- عاشورا
ای
نثارت اشک پیوسته
تشنه
لب بار سفر بسته
یا
اخا آهسته آهسته
ای
همه هست من مرو از دستِ من
ای
حسینم، ای حسینم
ای
قیامت قدّ و بالایت
ای
به قامت چشم زهرایت
تا کند
زینب تماشایت
ای
همه هست من مرو از دستِ من
ای
حسینم، ای حسینم
ای
جمالت شمع محفل ها
ای
به دنبالت همه دل ها
می
روی در بین قاتل ها
ای
همه هست من مرو از دستِ من
ای
حسینم، ای حسینم
نیزه
ها گریان بر احوالت
تیر
دشمن ها پر و بالت
زینب
و زهرا به دنبالت
ای
همه هست من مرو از دستِ من
ای
حسینم، ای حسینم
ای
سرشکم وقف دیدارت
بین
دشمن می شوم یارت
جای
عباس علمدارت
ای
همه هست من مرو از دستِ من
ای
حسینم، ای حسینم
اصغرت
در موج خون خواب است
دخترت
در خیمه بی تاب است
تشنه
ی یک جرعه ی آب است
ای
همه هست من مرو از دستِ من
ای
حسینم، ای حسینم
صبر
کن دور سرت گردم
جانشین
اکبرت گردم
در
غریبی لشگرت گردم
ای
همه هست من مرو از دستِ من
ای
حسینم، ای حسینم
......................................
وداع
- عاشورا
بریزم
اشک پیوسته، حسین بار سفر بسته
بـرادر
جـان بـرادر جان بــرو آهسته آهسته
حسین
جانم حسین جانم حسین
جانم حسین جانم
همه
بودم،همه هستم،شتابان رفتی از دستم
مـن
آخـر خواهــرت هستم، برو آهسته آهسته
حسین
جانم حسین جانم حسین
جانم حسین جانم
توقف
کن در ایـن صحرا، که جای مادرم زهرا
ببوسم
حلق خشکت را، برو آهسته آهسته
حسین
جانم حسین جانم حسین
جانم حسین جانم
فـدای
کام عطشـانت فـدای چشـم گریانت
نگاهی
کن به طفلانت، برو آهسته آهسته
حسین
جانم حسین جانم حسین
جانم حسین جانم
تو
با من یار و هم دردی،وداعی در حرم کردی
که
دیگـر بـر نمی گردی، بـرو آهسته آهسته
حسین
جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم
دعـا
کـن تـا بمیـرم مـن، عزا بر تو نگیرم من
که
بعد از تو اسیرم من،برو آهسته آهسته
حسین
جانم حسین جانم حسین
جانم حسین جانم
تمـام
آرزوی مـن، نگاهـی کن بـه سوی من
سپس
از پیش روی من، برو آهسته آهسته
حسین
جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم
ببین
حـال دل زارم، مــرو ای آخــرین یارم
که
من تنها تو را دارم، برو آهسته آهسته
حسین
جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم
......................................
عاشورا
- قتلگاه
حرمت
زهرا را دریدند در قتلگه خنجر کشیدند
حسین
او را سر بریدند
از
این غم شد به پا شور قیامت
فاطمه
فاطمه! سرت سلامت
رنگ
از رخ زینب پریده گردیده زهرای شهیده
زائر
رگ های بریده
از
این غم شد به پا شور قیامت
فاطمه
فاطمه! سرت سلامت
امت
عجب شرم از خدا کرد حق محمد را ادا کرد
سر
حسینش را جدا کرد
از
این غم شد به پا شور قیامت
فاطمه
فاطمه! سرت سلامت
قاتل
برون آمد زگودال زهرا رود او را به دنبال
حسین
می زند پر و بال
از
این غم شد به پا شور قیامت
فاطمه
فاطمه! سرت سلامت
بین
زنان داغدیده یک اسب بی صاحب رسیده
از
سوز دل شِیهه کشیده
از
این غم شد به پا شور قیامت
فاطمه
فاطمه! سرت سلامت
صحرا
پر از آتش و دود است صورت دختری کبود است
گناه
او مگر چه بوده است
از
این غم شد به پا شور قیامت
فاطمه
فاطمه! سرت سلامت
صدپاره
پیکر حسین است بریده حنجرحسین است
ای
وای،این سر حسین است
از
این غم شد به پا شور قیامت
فاطمه
فاطمه! سرت سلامت
................................
عاشورا
- قتلگاه
فریاد
وامحمدا حقّ رسالت شد ادا
با
لب تشنه از قفا سر حسینت شد جدا
واویلتا
واویلتا واویلتا واویلتا
انّا
الیه راجعون گودال شد دریای خون
با
رأس خونینِ حسین شمر آمد از مقتل برون
واویلتا
واویلتا واویلتا واویلتا
این
مرکب بی صاحب است در شعله ی تاب و تب است
یالش
به خون رنگین شده چشمش به سوی زینب است
واویلتا
واویلتا واویلتا واویلتا
حسین
دست و پا زند فاطمه را صدا زند
دشمن
در آن دریای خون آتش به خیمه ها زند
واویلتا
واویلتا واویلتا واویلتا
اَینَ
مُعِزُّ الاولیا مهدی بیا مهدی بیا
در
قتلگه جاری شده خون تمام انبیا
واویلتا
واویلتا واویلتا واویلتا
عرش
خدا از صدر زین افتاده بر روی زمین
یا
فاطمه یا فاطمه بیا حسینت را ببین
واویلتا
واویلتا واویلتا واویلتا
طفلی
به صحرا شیونش افتاده لرزه بر تنش
از
ترس دشمن می دود آتش گرفته دامنش
واویلتا
واویلتا واویلتا واویلتا
..................................
عاشورا
– نوحه حماسی
حرمت
قرآن را دریدند
اسلام
را در خون کشیدند
خونِ
خدا را سر بریدند
حسین
پیروز یزید نابود
فاتح
کربلا حسین است
اسلام
را بقا حسین است
رهبر
نهضت ها حسین است
حسین
پیروز یزید نابود
هر
صحنه، صحنه ی قیام است
حماسه
ی خون و پیام است
بیعتِ
با ظالم حرام است
حسین
پیروز یزید نابود
به
اشک زهرای شهیده
که
داغ ثارُالله دیده
از
قتلگه ندا رسیده
حسین
پیروز یزید نابود
خونی
که از گودال جوشد
تا
روز محشر می خروشد
قرآن
از این خون آب نوشد
حسین
پیروز یزید نابود
اسلام
دین انقلاب است
شهادت
است و انتخاب است
این
معنیِ اسلام ناب است
حسین
پیروز یزید نا بود
منشور
ثارُالله این است
پیغام
بهر مسلمین است
شهادت
از برای دین است
حسین
پیروز یزید نابود