کد خبر : ۵۹۵۳۹
تاریخ انتشار : ۳۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۳:۲۱

پوشش بانوان؛ عامل افسردگی یا نشاط؟

ریشه‌های میل به پوشش بدن در میان انسان‌ها، هر چند گرایشی غریزی است، ولی اندازه و چگونگی آن متاثر از فرهنگ جامعه است.
عقیق:به باور ما مسلمانان، احکام و ارزش‌های عملی اسلام برخاسته از ویژگی‌های تکوینی انسان، هماهنگ با چگونگی سرشت او (فطرت) و تحقق‌بخش غایت‌های حکیمانه‌ای در ساحت‌های گوناگون وجودی اوست. به عبارت دیگر احکام عملی اسلام براساس مصالح و مفاسد واقعی انسان‌ها سامان گرفته است. ریشه‌های میل به پوشش بدن در میان انسان‌ها، هر چند گرایشی غریزی است، ولی اندازه و چگونگی آن متاثر از فرهنگ جامعه است. فرهنگ اسلامی با توجه به آثار عمیق و گسترده پوشش بر فرد و جامعه و برای نیل به اهداف معنوی و اخلاقی مورد نظرش، سطوحی از پوشش را برای زن و مرد معین و واجب کرده است. میل به پوشش و حیا در انسان از جمله امیالی است که در تعارض با امیال دیگری مانند میل به نمایشگری و لذت‌جویی قرار دارد؛ از این رو پذیرش آن به عنوان یک ارزش و التزام عملی به آن از سوی برخی از افراد، همواره با مقاومت و ناخرسندی همراه بوده و خواهد بود؛ به همین سبب، افرادی که خواهان رها شدن از چارچوب این حکم فقهی و ارزشی اسلامی ( که در جمهوری اسلامی ایران، صورت قانونی هم به خود گرفته است) هستند، کوشش کرده و می‌کنند که با استدلال‌های گوناگون و ابهام‌زایی‌های مختلف، در اصل مشروعیت یا حدود و مرزهای آن تردید افکنند. در نوشتار حاضر برخی از شبهاتی که درباره پوشش شرعی وجود داردبررسی شده و پاسخآنها داده شده است.
چکیده شبهه
حجاب اسلامی برای زنان، نه تنها سودمندی خاصی ندارد بلکه موجب پدیدآمدن ناراحتی‌ها و تنگناهای گوناگون فردی و اجتماعی است. حجاب، زنان را افسرده می‌کند و مانع بزرگی بر سر راه پویایی و پیشرفت اجتماعی آنهاست. انسان به غریزه خود طالب لذت‌جویی و نمایاندن زیبایی‌های خود و بهره بردن از زیبایی‌های موجود در طبیعیت است. حجاب، ظلمی فاحش و تبعیضی ناروا علیه زنان به سود مردان است. حجاب، زن را بیش از پیش زیر سلطه مرد می‌برد و مانع ورود آزادانه او به عرصه اجتماعی است. آیا این ستم نیست که زن تاوان چشم‌چرانی و هوسبازی مرد را بدهد و برای آنکه مردان به گناه آلوده نشوند، خود را در چند لایه بپیچد و آزار ببیند! حجاب، مردان را برای دیدن و زنان را برای دیده‌ شدن آزمندتر و مشتاق‌تر می‌کند!
پاسخ:
 به نظر می‌رسد که همه انسان‌ها در اصل لزوم پوشش و ضرورت پوشیدن لباس برای انسان در موقعیت‌های گوناگون اجتماعی، اختلاف‌نظری نداشته باشند، چیزی که مایه تفاوت و اختلاف است و گاهی بحث‌ها و چالش‌هایی را پدید می‌آورد و ابهام‌هایی را می‌زاید و می‌پرورد، اندازه و حدود پوشش است؛ اختلاف نظر در نوع و حدود پوشش، از تفاوت نگرش به موضوع حجاب و آگاهی از حکمت‌ها و دقایق این فریضه الهی از یک سو و دلایل عقلی و دینی (قرآنی و روایی) وجوب آن از سوی دیگر ناشی می‌شود؛ به بیان دیگر، گاهی پرسش‌های دختران درباره حجاب(البته واژه پوشش، دقیق‌تر و صحیح‌تر است) به سبب این است که دقیقا حکم خداوند را نمی‌دانند و اگر برای آنها توضیح داده شود، با طیب خاطر می‌پذیرند؛ و گاهی از حکمت‌های حجاب می‌پرسند و دوست دارند ذهن جستجوگر خودشان را نسبت به خوبی و اهمیت پوشش شرعی متقاعد کنند. در اینجا ابتدا پوشش اسلامی را تعریف و سپس برخی از حکمت‌های آن را بیان می‌کنیم.
 
پوشش شرعی، حکم قطعی دین
از مجموعه آیات قرآن و سخنان پیامبر و امامان اهل بیت- علیهم السلام- چنین به دست می‌آید که زنان با ایمان باید تمام بدن خود را، جز گردی صورت و دست‌ها تا مچ،  از مردان نامحرم بپوشانند؛ آن‌گونه که در آیات قرآن ترسیم شده است، این پوشش، با استفاده از یک مقنعه بلند، که تمام سر و گردن را پوشانده و برجستگی‌ سینه‌ها را پنهان می‌کند و نیز پوشیدن لباس سرتاسری و شلوار انجام می‌گیرد؛ علاوه بر این زنان، مومن موظفند از آرایش‌های غلیظ و جلب توجه کننده و نیز رفتارها و اطوارهای محرک و کرشمه و ناز در سخن گفتن و رفتار در مقابل مردان (جز همسر) خودداری کنند؛ البته باید یادآور شویم که حجاب در سخن، رفتار و نیز پوشش، مخصوص بانوان نیست و مردان هم مکلف به رعایت حدود شرعی در این زمینه هستند.
 
حکمت‌های گوناگون و متنوعی برای پوشش شرعی ذکر شده است که به برخی از آنها به اختصار اشاره می‌شود:
 
حجاب، نماد حرمت و منزلت زن
بدن و جاذبه‌های بدنی زن مومن، همچون روح او، در نگاه خداوند حرمت و احترام دارد؛ شرافت این بدن و جاذبه‌های آن اقتضا می‌کند که در برابر چشمان هوس‌آلود و حریص مردان قرار نگیرد؛ این بدن زیبا و پرجاذبه، که یکی از پرشکوه‌ترین شاهکارهای آفرینش است، تنها باید در اختیار مردی قرار گیرد که زن را نه برای تن و زیبایی‌های آن، بلکه برای روح و شخصیتش می‌ستاید و دوست می‌دارد!  نمایش رایگان جاذبه‌های بدنی زنان در محیط جامعه، از قدر و منزلت آنان می‌کاهد و آنان را به ابزاری برای شهوت‌رانی مردان طماع بدل می‌کند و ارزش‌ها و جاذبه‌های شخصیتی و انسانی آنان را پوشانده و پنهان می‌کند؛ از قدیم گفته‌اند «احترام امام‌زاده را ابتدا متولی آن باید نگه دارد»؛  وقتی زنان، با آرایش‌های غلیظ، لباس‌های محرک و جلب‌نظر، اطوارها و عشوه‌گری‌های گوناگون، مردان را به سوی خود می‌خوانند و می‌کشانند و با زبان بدن و رفتار، فریاد می‌زنند که «به من نگاه کن و رایگان لذت ببر!»، دیگر نمی‌توان از مردان (مردانی که اکثرا ایمان و تقوای قوی و ریشه‌داری ندارند) خواست که چشمان خود را ببندند و به چنین زنانی خیره نشوند!
 
زن مومن، به برکت ایمان و اعتقادش، در حریم ولایت خداوند(1) وارد می‌شود و خداوند را به عنوان سرپرست و ولی خود می‌پذیرد؛ خداوند نسبت به زنان با ایمان، غیرت دارد؛ زن، ناموس و امانت خداست و از این رو، هم  از مردان خواسته است که جز به عفت و پاکی در جسم او ننگرند و هم از خود او خواسته است که جسمش را از قرار گرفتن در معرض دیده‌های شهوت‌پرست نگه دارد.
 
حجاب در حقیقت ارزش و بهایی است که زن برای جسم و جان خود قائل است و پیام آن این است که «من خود را ارزان نمی‌فروشم!» من بدنم را تنها به مردی نشان می‌دهم که روح او را دوست داشته باشم و او هم، پیش و بیش از آنکه مفتون بدن من شود، عاشق روح و شخصیتم باشد!
 
حجاب مایه استحکام خانواده
پوشش کامل و مطلوب زنان در محیط‌های اجتماعی و پرهیز از هرگونه جلوه‌گری در برابر مردان، حافظ و نگهبان بنیان خانواده است؛ خانواده، بهترین و مهمترین محیط امنیت، آرامش و بالندگی انسان‌هاست و باید از دستبرد هرگونه آسیبی در امان بماند تا اعضای خانواده در کمال صلح، صفا و صمیمیت در کنار هم رشد کنند، نیازهای یکدیگر را تامین کرده و امنیت خاطر برای همه افراد فراهم شود؛ همچنان که مردان باید چشمان خود را از نگاه‌آلوده مراقبت کنند و چشم و دل، تنها به همسر خود بدوزند و خواسته‌های جسمی و روحی خود را در زمینه وجود او جستجو کنند، زنان نیز باید حرمت این بنیان مقدس را نگاه داشته و همه جاذبه‌های بدنی و روحی خود را تنها در محیط امن و آرام خانواده و در برابر همسر به نمایش بگذارند.
 
همسران محجوب و با عفت، روز به روز به یکدیگر وابسته‌تر و دلبسته‌تر شده و صمیمیت و عشق در میان آنان محکم‌تر و ریشه‌دار‌تر می‌شود و بنای خانواده آنان از گزند آسیب‌ها و ویرانی‌ها مصون‌تر می‌ماند.
 
بی‌حجابی زنان و جلوه‌گری و عشوه‌گری خیابانی، در واقع تیشه زدن به ریشه خانواده است؛ مردانی که در طول روز و در هر جا که پا می‌گذارند با زنان زیبا، جذاب و عشوه‌گر مواجه می‌شوند، آرام آرام (و گاه به یکباره) نسبت به همسر خود بی‌رغبت شده و سردی عاطفی، جای صمیمیت و عشق را می‌رباید و به پایه‌های پیمان زناشویی همسران لطمه‌های جدی وارد می‌کند؛ زنان بی‌حجاب، علاوه بر اینکه در فروپاشی زندگی دیگر زنان سهیمند، خود باعث شیوع فرهنگ رفتاری خطرناکی می‌شوند که زندگی خودشان را نیز خواهد بلعید و پایه‌هایش را ویران خواهد کرد؛ همچون کسی که بر شاخه‌ای نشسته بود و بیخ آن را با اره می‌برید!
 
بی‌حجابی و هم‌چشمی‌های پایان‌ناپذیر!
وقتی زنان بنا داشته باشند که بدون پوشش شرعی در محیط اجتماع و مجالس و محافل عمومی و خانوادگی ظاهر شوند، هرگز نمی‌توانند نسبت به آرایش مو، صورت، دست‌ها، لباس‌ها و... بی‌اعتنا باشند و مجبورند در هر شرایط، به صورتی ظاهر شود که موردپسند دیگران قرار گیرند و دیگر زنان و مردان، ارزیابی مثبتی از زیبایی و جاذبه‌های آنان داشته باشند این نگرانی و حساسیت، باعث می‌شود که زنان، ساعت‌های زیادی را برای آماده شدن جهت حضور در فضای اجتماع صرف کنند و همواره دل نگران جذابیت بدنی و لباسی و جلوه‌گری خود باشند؛ چنین زنانی هزینه‌های زیادی را صرف آرایش بدن و لباس می‌کنند و این یعنی صرف کردن و هدر دادن بهترین لحظات عمر برای اموری که هرگز سود انسانی و معنوی ندارد و فقط از نق زدن‌ها و خرده‌گیری‌های دیگران می‌کاهد؛ بی‌حجابی، موجب شیوع چشم و هم‌چشمی‌های زیان‌آور و تمام نشدنی میان زنان می‌شود و فرصت‌های رشد و تعالی معنوی، اخلاقی، شخصیتی و علمی را  از آنان می‌رباید و لحظاتی که باید صرف کسب علم، اخلاق و بالندگی انسانی شود، صرف امور گذرا و کم‌اهمیت می‌شود.
 
بی‌حجابی عامل افسردگی و اضطراب!
بی‌حجابی یکی از عوامل مهم شیوع بیماری‌های روانشناختی‌ای مانند افسردگی، اضطراب، بدشکلی هراسی، ... در میان زنان به شمار می‌رود؛ زنان بی‌حجاب (به صورت آگاه و ناآگاه) دائما خود را با زنان دیگر مقایسه کرده و از این واقعیت که زنان زیباتر و جذاب‌تری وجود دارند که نظر دیگران را به خود جلب می‌کنند، دچار افسردگی و اضطراب می‌شوند. بسیاری از زنان بی‌حجاب، از اختلال بدشکلی هراسی، رنج می‌برند و تصورشان از بدن و زیبایی‌های بدنی‌شان، تصور نامناسب و حتی گاهی وحشتناک است؛ زیرا خود را با زنان بسیاری مقایسه می‌کنند و مجبورند افراد بی‌شماری را نسبت به ظاهر بدنی خودشان راضی کرده و تایید آنان را دریافت کنند و البته چنین امری شدنی نیست!
 
حجاب و مصونیت زن از آسیب‌های اجتماعی
بی‌حجابی و بدحجابی یکی از عوامل مهم ارتباط‌های نامشروع و تجاوزهای به عنف، قتل‌های ناموسی و اختلافات شدید خانوادگی و متعاقب آن طلاق و فروپاشی خانواده است.جای هیچ گونه شکی نیست که اکثر قریب به اتفاق زنانی که مورد تجاوز قرار می‌گیرند، زنان بی‌حجاب و بی‌اعتنا به پوشش اسلامی هستند.
حجاب و اقتدار زن در برابر مردان
حجاب مهمترین ابزار زن در برابر خواسته‌های زیاد زیاده‌خواهانه مردان هوسران است و به زن، قدرتی می‌بخشد که رفتارها، خواسته‌ها و انتظارات مردان را مدیریت کرده و زمینه سوء استفاده و چیره شدن مردان بر بدن و وجود او از بین رفته و یا از آن کاسته شود؛ بی‌حجابی، بهترین عامل غلظت و شدت مردسالاری افسارگسیخته در جامعه است؛ زن بی‌حجاب، در برابر مردان خلع سلاح است و هیچ سلاح دفاعی در اختیار ندارد تا زیاده‌خواهی مردان را لگام زند و خود را از تیررس نگاه آلوده و آزارهای جنسی آنان محفوظ دارد؛ جالب است بدانید که در همه جای دنیا بیش از آنکه زنان از بی‌حجابی دفاع کنند، مردان (با هزار دلیل و بهانه و تحت عناوین پرجاذبه‌ای مثل حقوق و آزادی زنان) خواهان بی‌حجابی زنان هستند!
 
حجاب عامل زنده‌ماندن عشق و نشاط همسری!
حجاب زنان موجب زنده ماندن احساس عشق و میل جنسی در جامعه است و مردان را به سوی ازدواج و قبول مسئولیت سنگین خانواده سوق داده و آن را برایشان لذیذ و هیجان‌انگیز می‌کند. مهم‌ترین دست‌مایه اولیه عشق برای زنان،‌همین جاذبه‌های جسمی و ظاهری است که مرد را فریفته آنها می‌کند و پایه‌های نخستین عشق زمینی را بنا می‌گذارد! در جامعه‌ای که بی‌حجابی رواج دارد، عشق می‌میرد و سردی و سردمزاجی، شهوت پرستی و تنوع طلبی‌ جای محبت و صمیمیت پاک می‌نشیند؛ زن غربی که از فرق سر تا نوک پا عریان و بی‌حجاب است، چیزی برای فروختن ندارد و همه سرمایه‌اش را در بازار عشق، رایگان به حراج گذاشته است! حجاب موجب رازآلود شدن وجود زن می‌شود و مردان را که عاشق رازآلودی و هیجان‌انگیزی در ارتباط با وجود زنان هستند، به سوی زن می‌کشاند و آنان را فریفته و مفتون وجود زیبایی او می‌کند و این مهم‌ترین پایه شکل‌گیری پیوند ازدواج در جامعه انسانی است. حجاب زن، در واقع، غلیط‌تر کردن جاذبه‌های او و حریص‌تر کردن و مجذوبیت بیشتر مردان را به دنبال دارد و این امر وقتی در چهارچوب ازدواج و عشق پاک به وصال می‌رسد، لذتی شگرف و هیجانی بی‌پایان را برای زن و مرد به دنبال دارد.
 
حجاب زنان و گناهکاری مردان؟!
گاهی برخی می‌گویند «چرا زنان، حجاب بپوشند تا مردان گناه نکنند؛ مردان گناه نکنند و چشمشان را فرو پوشند تا زنان بتوانند بدون حجاب در میان کوچه و بازار ظاهر شوند»!
 
این سخن ناشی از عدم آگاهی به حکمت‌های حجاب است؛ حجاب آنچنانکه مختصراً توضیح داده شد، ابتدا به سود خود زنان و در جهت مصالح مادی و معنوی آنان است نه برای گناه نکردن مردان! اگر فرض کنیم که شرایطی فراهم شود که مردان به زنان نگاه نکنند، باز هم زنان باید حجاب بپوشند تا از فایده‌های آن بهره‌مند شوند! وانگهی برای سلامت و پاکی جامعه و هدایت انرژی‌های انسانی به سمت پیشرفت و تعالی مادی و معنوی، زنان و مردان هر دو مسئول هستند و باید به پاکی و عفت فضای عمومی جامعه کمک کنند؛ مردان با حفظ نگاه و رعایت پوشش در ظاهر، رفتار و سخن و زنان نیز با حفظ حجاب، نگاه و رفتار و سخن؛ قرآن کریم می‌فرمااید: تعاونوا علی‌البر و التقوی و لا تعاونوا علی‌الاثم والعدوان؛ در کارهای نیک و تقوا همیار هم باشید و یکدیگر را برگناه و دشمنی یاری نکنید!(2)
ــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
(1) الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور...؛ خداوند ولی و سرپرست مومنان است و آنان را از تاریکی‌ها به نور هدایت می‌کند... .
(2) مائده / 2
منبع:کیهان


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین