توصیف آیت الله شاه آبادی از قیامت!
عارف کامل و فقیه مبارز، آیة الله میرزا محمد علی شاه آبادی در سال ۱۲۹۲ قمری در اصفهان در بیت فقیه ربانی، آیة الله میرزا محمد جواد اصفهانی (حسین آبادی) رحمة الله دیده به جهان گشود.
عقیق:این عالم وارسته در محضر پدر بزرگوار خود، مقدمات علوم الهی و دروس حوزه را فرا گرفت و از محضر سایر اساتید وقت و علمای اصفهان کسب فیض نمود. در سال 1304 قمری در سن 12 سالگی، زمانی که پدر ایشان توسط ناصرالدین شاه به تهران تبعید گردید، به همراه پدرو برادر دیگرشان به تهران مهاجرت فرمود و در طول اقامت 16 ساله در تهران ( تا 1320 ق) به اشتغالات علمی پرداخته و اساتید دیگری را درک نمود.
وی در سال 1310 هجری قمری، پس از 6 سال اقامت در تهران، آنگاه که حدود 18 سال داشت به درجه ی اجتهاد نایل آمد. سپس در سال 1320 قمری به اصفهان رفته و طی دو سال اقامت در این شهر از محضر اساتید حوزه ی غنی اصفهان استفاده برد و همزمان با آن، کتاب قانون در طب و زبان فرانسه را نیز فراگرفت. با این حال پیوسته توصیه های فراوانی از ایشان بر جای ماده است که تنها بیان یکی از آن ها در باب قیامت و عالم برزخ خالی از لطف نمی باشد.
بدان که تو هستی و نمی میری. بدن است که می میرد، تو هستی و زنده. حساب کار خودت را بکن که چه تهیه دیده ای برای زندگی آخرت. ببین برای این دو روزه، که می دانی ثباتی در آن نیست، چه کوشش ها و تقلاها می کنی. برای آن جا که به حکم فطرت هستی و زندگی ابدی است، چه کوشش کرده و چه تهیه دیده ای؟ در آن جا زندگی انفرادی است، احتیاجات را خودت منفردا باید رفع کنی؛ باب استقراض و استعداد مسدود است این جا آمده ای که تهیه برای آن جا ببینی.
باید به اراده کارت درست شود به صرف اراده اداره شود، زندگی آخرت .آن جا، نتیجه تحصیلات عقلی و نفسی و حسی است؛ یعنی، باید عقلت منور باشد به معارف حقه و عقاید صحیحه و صالحه. مقیاس مقاصد مهمه عالم برزخ و ماوراء این عالم، همانا شخص شخیص وجود مقدس پیغمبر اکرم (ص) و ائمه هدی (ع) هستند. عقاید وقتی صحیح و اخلاق در صورتی نیکو و اعمال هنگامی درست است که مطابق عقاید و اخلاق و اعمال محمد(ص) باشد؛ میزان صحتش این است. تشکیل عالم برزخ بر این منوال است که آنچه این جا عمل کرده ای، آن جا یابی، چنانچه قرآن مجید می فرماید: «و کل انسان الزمناه طائره فی عنقه و نخرج له یوم القیمة کتابا یلقیه منشورا»
این مرحله به حکم «ملک دوران» است که سلطان حس است و آنچه از حس سرزده محکوم به حکم اوست، لیکن صورت برزخی آن. در این جا نظر به نامحرم کرده، فاصله میان باصره و صورت حسی در این جانور است و در آن جا نار است .در این جا میل به وصال و نزدیکی بود، در آن جا به طوری کریه المنظر است که می گویی: با لیت بینی و بینک بعد المشرقین.
در این جا مرغ بریان کرده حرام خوردی و تمام حواست از آن ملتذذ بود و در آن جا مرغ بریان کرده آتشین است و تمام حواست معذب. لذا کشف خاتم انبیاء برای نجات بشر که می فرماید: الذین یا کلون اموال الیتامی ظلما انما یکون فی بطونهم نارا .مثال است ولی صورت کلیه دارد. در این جا رنج و تعب است. برای پرستش حق: در هوای سرد وضو گرفتن است و در هوای گرم روزه گرفتن و صرف نظر از مال و در برزخ صورت خشنودی حق را ملاحظه کردن و متنعم به نعم الهی بودن است .
خلاصه تامین حیات آخرت به علم و ادب است، چه عملی و چه قلبی و چه حسی . فلاح و رستگاری تابع ایمان و عمل است. یعنی در مرتبه پرستش نبینید الا معبود را. حریت آن جا، نتیجه بندگی در این جاست. که نه خود را بیند و نه عبادت خود را . لذا می فرماید: عبدتک عبادت می کنم ترا. این یکی از مراتب نازله ولایت و جلوه معبود و تجلیات ربوبی و کبریای حق است و حرارت فطرت عشق است که موجب پرستش و فناء در معبود و عدم ادراک عبادت می شود .
یکی از سلاطین عالم برزخ «ملک فتان» است. کثیرالفتن و کثیرالامتحان که ممتحن اعمال قلبی است و سنگینی و سبکی انسان را می رساند. می بیند این که در دنیا بوده، آیا دارای ملکه صبر بوده است یا نه؟ آیا دارای ملکه حیاء و عفت و ملکه عدالت بوده یا خیر؟ اگر داراست سنگین و خیلی عظیم الشان است و اگر واجد نباشد سبک و بی وزن است .
یکی دیگر از سلاطین عالم برزخ، که عظیم ترین سلاطین است ، «سلطان عقل» است که بشیر و مبشر است، به اعتبار مواجه شدنش با مؤمن که دارای عقاید حقه صحیحه و واجد معارف الهیه است. نکیر و منکر است، به اعتبار مواجه شدنش با منافق و کافر که دارای عقاید باطله فاسده است .
خلاصه، از جمله مقامات عالم برزخ، که باطن ایمن عالم است، ملک مبشر و بشیر است که سلطان عقل است. پس سلاطین عالم برزخ تشکیل شده از سلطان حسن، سلطان نفس، سلطان عقل، اینها مامور محصلات حس، نفس و عقل اند.
خداوند عالم، انسان را مدرک حقایق گردانیده که مبدء عالم را بفهمد و مرجعش را بداند که کیست؟ و موجد این موجودات کیست؟ عقل را به انسان عطا فرموده که کشف این حقایق کند و به عالم السماء و صفات، بر احدیت و مقام غیب الغیوی مطلع شود. اینها معقولات انسان است؛ لذا در عالم برزخ یک سلطنت عظمی برای امتحان عقول است که در مدرسه دنیا بیست سال، چهل سا، هفتاد سال یا بیشتر مانده ، چه تحصیل کرده؟ و در این مدت چه بوده؟ و چه شده؟ و چقدر معارف آموخته است.
دنیا مدرسه است و انبیاء و علماء مدرسین و کتب سماوی کتب تدریسی که بالاترین آن ها قرآن کریم است. می پرسند با این کیفیات چه کردی؟ نسبت به مؤ منین بشیرو نسبت به منافقین ترساننده و نذیر است. عالمی است وحشت انگیز وحشت آور!
برزخ، عالم ماندن نیست؛ بلکه عالمی است برای تصفیه اعمال و اخلاق و عقاید تا رجوع به عالم قیامت کند و توحید ذاتی و صفاتی و افعالی را تکمیل کرده، تحصیل لباس تقوا نموده و از مسارعت به سوی حق، واجد مقامی شود که دیگران حسرت برند؛ زیرا ستایش و پرستش عابد و زنش به معارف اوست .پس معلوم شد که مایحتاج مادر عالم برزخ، افعال و اعمال صالحه و حسنه و عقاید صحیح است و در آن جا درست و نادرست آن ها نمایش داده می شود، لکن مساله عبودیت و ثناء و قرب حق معارفی که در عبادت است، وجه ملکوتیش در عالم قیامت کبری ظاهر خواهد شد .
پی نوشت:
1-استادزاده، حوزه علمیه شهید شاه آبادی: ۳۳ – ۳۵.
2-سید علی رضا ریحان یزدی، آیینه دانشوران: ۱۸۵.
*جمعی از نویسندگان، دستورالعمل های عرفانی از علمای بزرگ اسلام: 40-42.
منبع:قدس
211008