۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۶ : ۰۶
نماز، اگر سیر عروجی انسان به سمت یکتایی و یکدلی با پروردگار باشد که هست در آن صورت این سیر معنوی و عروج روحانی نمی تواند بدون رازهای نهانی باشد. اما از دیر باز تاکنون علما و اندیشمندان شیعی کوشیده اند با استناد به منبع وحیانی و روایی در رمز و رازهای این عروج روحانی دقیق شوند. آنچه در ادامه می آید برگرفته از مکتوب "رازهای نماز" آیت الله جوادی آملی فیلسوف و مفسر بزرگ قرآن کریم است.
همان گونه که نماز دارای ذکر و قول است، دارای حال و فعل نیز هست و هر یک از این ها سرّ و نهانی دارد زیرا جای جای نماز رازمند است. قبلا گذشت که تنها راه بیان راز نماز، کشف و شهود صحیح یا نقل معتبر است زیرا اولا برای عقل که گرد کعبه کلیات می گردد راهی جهت سعی بین مصادیق جزیی وجود ندارد. ثانیا لازم است هر مصداق جزیی که از طریف کشف و شهود یا از راه نقل معتبر به دست آمده، ناقض و شکننده حکم کلی معقول و برهانی نباشد.
توجیهاتی که برای حال نمازگزار بیان می شود مانند قیام و ... اختصاصی به نماز ندارد چون این افعال در سایر عبادات نیز وجود دارد مانند وقوف در عرفات و مشعرالحرام و نیز طواف و سعی، زیرا برخی چیزها که به وسیله آن ها افعال و احوال نماز توجیه می گردد در مناسک حج و عمره و مانند آن نیز جاری است.
مهم نصّی است که در بیان اسرار نماز در شب معراج وارد شده که در این نوشته برخی از آن را می آوریم سپس به آنچه امکان توجیه دارد اشاره خواهیم کرد.
پاسخ معصوم (ع) به پرسشی درباره تعداد رکعت ها و سجده های نماز
در کتاب "علل الشرایع" از حضرت ابی الحسن موسی بن جعفر علیه السلام روایت شده که از حضرت پرسیدند: چگونه نماز یک رکعت و دو سجده است؟ - یعنی چگونه در هر رکعت، یک رکوع و دو سجده واجب است؟ - و چرا وقتی دو سجده به پایان رسید دو رکعت تمام نشده است؟ فرمود: وقتی از چیزی پرسیدی قلبت را از هر چیزی تهی کن تا پاسخ آن را بفهمی. در حقیقت نخستین نمازی که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم آن را بجا آورد در آسمان و در برابر خداوند متعال، جلوی عرش او برگزار شد؛ "فقال اوّل صلاه صلّاها رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم انّما صلّاها فی السّماء بین یدی الله تعالی قدّام عرشه جل جلاله ..."
صاد، سرچشمه آب حیات است
از این حدیث استفاده می شود اصطلاح "صاد" در روایت که پیامبر (ص) مأمور شد از آن وضو بگیرد و غسل کند، همان چشمه ای است که از رکن عرش سرچشمه می گیرد و به آن "آب حیات" می گویند. "صاد" همان چیزی است که خداوند با اشاره به آن فرمود: "ص والقرآن ذی الذکر" و نیز استفاده می شود که همه حالات رسول خدا (ص) از قیام، رکوع، سجود، نشستن و ایستادن به وحی الهی صورت گرفته و هر حالتی دارای ذکر و قول است؛ چنان که از کتاب"دعوات" قطب راوندی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم رسیده است که فرمود: جبرئیل از من خواست تا قرآن را - کنایه از قرائت حمد و سوره- ایستاده بخوانم و حمد خدا را در حال رکوع بیان کنم و تسبیح او را در حال سجده انجام دهم و در حال نشسته دعا بخوانم؛ " اَمرنی جِبرئیلُ اَن اَقرء القُرآنَ قائما وَ اَن اَحمده راکعا وَ اَن اُسبّحه ساجدا وَ اَن اَدعوهُ جالِسا"
شرافت عبادت انسان به فرشتگان در کلام امیرالمؤمنین (ع)
نیز روایت دیگری وارد شده که از آن هم استفاده می شود که برای ایستادن در نماز ذکر ویژه ای است. انسان چون خود وجود جامعی است که همه حضرات خمس را گرد آورده است، دارای همه حالاتی است که فرشتگان دارند ولی فرشتگان دارای این مقام جمعی نیستند زیرا امیر بیان در حقّ فرشتگان می فرماید: " اِنّ منهم سجود لا یرکعون و رکوع لا ینتصبون و صافّون لا یتزایلون" برخی از فرشتگان در حال سجودند رکوع نمی کنند و برخی در حال رکوعند برپا نمی ایستند و گروهی در صف ایستاده اند از جای خود بیرون نمی روند ... ولی انسان گاهی برپا می ایستد، گاه رکوع می کند و زمانی به سجده می رود. در حالی می نشیند و گاه از حالت نشسته به قیام برمی گردد همان طور که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در معراج انجام داد. چون روایتی درباره سرّ رکوع آمده که تأویلش این است: خدایا به یکتایی تو ایمان دارم گرچه گردنم را بزنی: آمنتُ بِوَحدانیّتک وَ لَو ضَربتَ عُنُقی" این خود نموداری است از سایر احوال و اجزای نماز چون قیام، قعود و ...
راز و تأویل قیام در نماز چیست؟
بر این پایه ممکن است گفته شود راز و تأویل قیام عبارت است از اعلام آمادگی پیکار با دشمن با نیرویی که او را بترساند و ایستادگی در برابر هر بلای آشکار. زیرا نماز از چیزهایی است که می توان از آن در پدیده های سخت و ناراحتی های غمبار کمک گرفت، چنان که فرمود: "وَاستَعینوا بِالصَّبرِ و الصّلوه وَ اِنّها لَکَبیره اِلّا عَلی الخاشِعین / از شکیبایی و نماز یاری جویید و به راستی این کار گران است مگر بر فروتنان" همچنین اعلام فرمود: "قوموا لله قانتین / برای خدا بپا ایستید و قنوت او گویید" نیز درباره اعلام به بندگی و اطاعت فرمود: "یا ایّها الّذین آمنوا کونوا قوّامین بالقسط شهداء لله / ای کسانی که ایمان آورده اید پیوسته به عدالت قیام کنید و برای خدا گواهی دهید" و فرمود: "... کونوا قوّامین لله شهداء بالقسط / پیوسته برای خدا قیام نمایید و گواهان عدالت باشید."
پوشیده نیست آن کس که تنها مراقبت از قیام برای خدا دارد سرانجام برپادارنده عدالت خواهد بود و در مرحله بعد دربرپا داشتن عدالت استوارتر و کوشاتر خواهد شد و به اصطلاح "قوّام" می گردد و بالاخره در مرحله پایانی، مظهر "قیّوم" می شود و به تبع و عَرَض روی مردم به سوی او متوجه می گردد چنان که در واقع و بالاصاله رو به جانب حیّ قیوم می کنند و تنها قصد او را دارند.
غرض این که: اگر در گفتگوها از شکیبایی، بردباری، تلاش، جهاد و اجتهاد به "قیام" تعبیر می شود برای آن است که حالت ایستادن، نیرومندترین حالت برای انسان است که می تواند برای دفاع یا حمله و هجوم تصمیم بگیرد. همچنین کشف و شهود ملکوتی را همواره به تناسب حالاتی که در مقابل خدا برای انسان پیش می آید مانند حضور در پیشگاه خدا، فرمانبرداری از امر او اظهار خواری در آستان او و منتظر فرمان او بودن به قیام یا رکوع یا سجود یا جلوس تشبیه می کنند.
منبع:شبستان