۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۲ : ۰۷
در بررسی مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر به مادّه سوم رسیدیم. در این ماده آمده است: «هر کسی حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد» در این مادّه سه نوع حق یعنی حق حیات، حق آزادی و حق امنیت شخصی، مورد توجّه قرار گرفته است. بسیار روشن است با نظر ابتدائی کسی درباره درستی و لزوم وجود این حقوق بحثی ندارد. در همین راستا در آموزه های اسلامی هم حق حیات، حق آزادی و حق امنیت به رسمیت شناخته شده است؛ امّا آنچه مهم به نظر میرسد این است که مراد از حق حیات، کدام حیات است؟ حق حیات مادّی یا معنوی؟ همچنین اگر کسی جرمی چون قتل نفوس بشری را به عهده داشته و انسان شروری باشد که حق حیات را از چندین نفر به اختیار و دلخواه گرفته است، آیا برای چنین فردی نیز همچنان حق حیات وجود دارد؟ اگر وجود دارد به چه دلیل؟
بسیار روشن است که اسلام مهم ترین حقی را که برای انسان برشمرده است، حق حیات است. بر طبق آموزه های اسلامی به کسی اجازه داده نمی شود که حق حیات را از دیگران سلب کند.
این حق از نظر قرآن آنقدر اهمیت دارد که میفرماید: اگر حق حیات مادّی از انسانی گرفته شود، این مساوی است با نابودی همۀ جامعه است: « مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا »
البته در این آیه به نکته بسیار مهمی اشاره شده و آن اینکه اگر شخصی به دیگری تجاوز کند و به عمد او را به قتل برساند یا بخواهد جرم بزرگی مرتکب شود، به گونهای حقوق معنوی سایر انسانها تضییع شود، مانند اینکه کاری کند که انسانهای بسیاری آلوده به موادّ مخدّر شوند و یا به فساد کشیده شوند و یا به عدّهای حمله کنند و با ایجاد رعب و وحشت آنها را بکشند، اینها جرایمی بزرگ و نابخشودنی است که نمیتوان از آن به راحتی گذشت و این خسارت بزرگ را نادیده گرفت.
تاملی بر نحوه مجازات جانیان حرفه ای
اگرچه عدّهای تلاش میکنند در مورد این نوع افراد نیز شعار حق حیات را سربدهند؛ امّا به واقع چنین استدلالی قابل دفاع عقلی نیست. از سوی دیگر بنای عُقلای عالم هم چنین نیست که اگر کسی انسان های بی گناه فراوانی را بکشد تنها با سپری کردن چند سال زندان و حبس به مجازات خود رسیده باشد. البته در میان کسانی که قوانین مجازات را تدوین میکنند، در این زمینه اختلافات زیادی وجود دارد و به نظر میرسد در این موضوع باید به همۀ حقوق مادی و معنوی انسانها توجّه شود و نیز باید خسارت های جبران ناپذیر این نوع جنایت ها و کشتارها مورد توجّه عمیق قرار گیرد.
به هر حال سوالات جدّی در خصوص چنین افراد فاسد و آلوده و خطرناکی وجود دارد که نمیتوان به راحتی از آنها گذر کرد؟ به نظر میرسد این نوع افراد که حتی نمیتوان نام انسان هم بر آنها نهاد و جامعه بشری را از هر جهت آلوده میکنند، باید به گونهای مجازات شوند که دیگر کسی به خود اجازه ندهد که حیات انسان را به عنوان اولیترین حق از انسان بگیرد. چه اینکه افرادی که حیات معنوی انسان را مورد تعرّض قرار میدهند و آرامش و امنیت مردم را به لحاظ اخلاقی و معنوی دچار بحران و تباهی می کنند، باید تهدیدهای آنها نیز جدّی گرفته شود، زیرا بحران معنویت باعث میشود که انسان به بحران هویت و در نتیجه به افسردگی و دل مردگی مبتلا شود؛ لذا قرآن کریم کسانی را که در فرهنگ جاهلیت هضم شده بودند، ردّه معرفی میکند و میفرماید: «کنتم امواتا فاحیاکم» شما مرده بودید، پس خداوند به شما زندگی بخشید. در این آیه هم زندگی مادی پس از مرگ، طبیعی مراد است و هم زندگی معنوی مورد توجّه قرار گرفته است.
بنابراین از دیدگاه قرآن نابودی حیات مادّی و معنوی چه از سوی خود فرد و چه از طرف دیگران ممنوع است؛ چراکه هم حیات از جانب خدا به آدمی ارزانی شده است و هم باید به عنوان یک وظیفۀ انسانی حق حیات مورد احترام باشد و نباید به آن صدمه وارد گردد. به همین جهت اسلام به شدّت بر ممنوعیت خودکشی پافشاری میکند و به هیچ وجه و در هیچ زمانی این اجازه داده نمیشود که فردی دست به خودکشی بزند.
تاکیدات قرآن بر جلوگیری از خونریزی در زمین
یکی از پیمانهایی که خداوند از «بنی اسرائیل» گرفت، خودداری از خونریزی بوده است « وَ إِذْ أَخَذْنا ميثاقَکُمْ لاتَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ وَ لاتُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِيارِکُمْ » یاد کنید زمانى را که از شما پیمان گرفتیم که خون خود را نریزید و یکدیگر را از دیار خود بیرون نرانید. چنین پیمانی فقط مربوط به بنی اسرائیل نیست؛ بلکه در همه شرایع آسمانی این حکم وجود داشته است. نمونهای که در قرآن آمده و به پیامبر(ص) این قانون خدای متعال را گوشزد می کند آیه 151 سوره انعام است که میفرماید: « قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَيْکُمْ أَلاَّ تُشْرِکُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِيَّاهُمْ وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ » بگو: بیایید تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است براى شما بخوانم و آن اینکه چیزى را شریک او قرار مدهید و به پدر و مادر خود نیکى کنید و فرزندانتان را در اثر تنگدستى مکشید، زیرا ماییم که به شما و آنان روزى مى دهیم، و به کارهاى زشت چه آشکار آن و چه پنهانش نزدیک نشوید، و انسانى را که خدا کشتن او را حرام کرده است جز به حق مکشید. اینهاست که خدا شما را به آن سفارش کرده است، باشد که دریابید.
همچنین در برخی از آیات دیگر به کسانی که به طور عمدی جان دیگران را می گیرند، وعده عذاب سخت و دوزخ داده شده است : « وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً » هر کس مؤمنى را از روى عمد بکشد، سزاى او دوزخ است که براى همیشه در آن خواهد ماند و خداوند بر او خشم مى گیرد و از رحمت خود دورش مى کند و براى او عذابى بزرگ آماده کرده است.
بنابراین از نظر قرآن سلب حیات مادی و معنوی انسان ها، دارای کیفر و مجازات خواهد بود. لذا اسلام به شدّت از حیات انسان دفاع میکند و نیز کسانی را که سلب حیات انسان میکند برای آن مجازات و کیفر در دنیا و آخرت را مقرر نموده است و بنای عقلاء هم همین است که باید حریم جان و حیات انسانها به شدّت مورد احترام قرار گیرد.