۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۸ : ۰۴
متن پرسش مطرح شده وپاسخ این مرجع تقلید شیعیان بدین شرح است:
فرشتگان چگونه از اسرار دروني انسان آگاه ميشوند و آنها را ثبت مي كنند؟
از امام صادق عليهالسلام در همين زمينه مطلب بسيار مناسبي نقل شده است: يكي از شاگردان امام صادق عليهالسلام از ايشان پرسيد: در مورد اعمال ما، فرشتگان آنچه مي بينند مي نويسند؛ امّا در مورد خاطرات و نيّت هايي كه فقط از دل گذرانده ايم و هنوز به لباس عمل در نياورده ايم، چگونه عمل مي كنند؟ ﴿وَ اِنْ تُبدُوا ما في أنفسكم أو تُخفُوهُ يُحاسبكُمْ بهِ اللّه﴾[1]؛ در قيامت بايد براي اسرار درونياي كه تا به حال پيش كسي باز نگفته ايد، حساب پس بدهيد. فرشتگان چگونه از اين اسرار دروني آگاه مي شوند؟
این مفسر قران در پاسخ فرمود: آيا بوي باغ و بستان، با بوي كثافت و گنداب يكي است؟ اگر از كنار باغي پر گل و معطر بگذريد، بوي خوبي احساس مي كنيد و چنانچه بوي بد به مشام انسان برسد، ميفهمد كه اينجا كثافت و زباله است، پس از بو مي توان فهميد كه از كنار باغ مي گذريم يا از كنار چاه.
فرشتگان از بوي خوش قلب مؤمن اسرار، نيّت ها و اراده خير، طيّب و طاهر او را مي شناسند و نيز از بوي بد بعضي، از پليدي درون آنها آگاهي مي يابند.[2] انسان نمي تواند در چاه زندگي كند و از بوي آن اظهار تنفر نكند. اگر كسي به ملكوت رسيده باشد، بوي بد و خوب ديگران را با شامه جان درك مي كند و مؤمن را از منافق باز مي شناسد.
روزي امام علي عليهالسلام بر بالاي منبر مشغول سخنراني بود؛ بعضي جاسوسان اموي خبر آوردند كه «خالد بن عرفطه» مُرد! حضرت به سخن ايشان اعتنايي نكرد؛ اما عده اي اين خبر را پذيرفتند. بار ديگر گفته شد: خالد مُرده است، باز هم حضرت اعتنا نكردند. بار سوم گفتند: اي امير مؤمنان اين خبر رسمي شد. حضرت فرمودند: او هنوز نمرده است؛ شورش و بلوايي در پيش دارد و به تحريك حكومتهاي طاغي، عليه من قيام ميكند و از درب اين مسجد وارد مي شود. آنگاه حضرت به شخصي كه پاي منبر ايشان نشسته بود، اشاره كرد و فرمود: پرچم او هم به دست اين شخص است![3]
اين قضيه بعدها واقع شد و اين عِلم غيب اميرمؤمنان عليهالسلام و آگاهي از اسرار دروني كسي كه پاي سخنان حضرت نشسته، تحقق يافت. حضرت نيز چونان فرشتگان درون افراد را مي ديدند و مي دانستند كه درون چه كسي باغ و درون چه فردي گنداب است.
پی نوشت:
[1] ـ سوره بقره، آيه 284
[2] ـ الكافي، ج 2، ص 429
[3] ـ الاختصاص، ص 280؛ بحار الانوار، ج 34، ص 298
منبع:شبستان