کد خبر : ۴۶۶۵۵
تاریخ انتشار : ۱۳ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۴:۳۲

کسانیکه هر روز گوشت مردار می خورند!

انسان ها روزمره از راه سخن گفتن با يك ديگر ارتباط برقرار مى كنند؛ از اين رو به شكل ناخواسته در معرض گناهانى چون غيبت ، دروغ و تهمت قرار مى گيرند و بدون آن كه خود توجه داشته باشند، زبانشان به گناه آلوده مى شود.
عقیق: زبان از نعمت هاى بزرگ خدا است كه همچون ديگر نعمت هاى خداوندى براى بهره بردارى در جهت رشد و كمال به انسان ارزانى شده است.
انسان فرزانه و فرهمند با شناسايى موقعيت هاى مناسب، از چنين نعمتى به درستى استفاده مى كند؛ نعمتى كه پس از «آموزش قرآن» و «آفرينش انسان»، بالاترين لطف خداوند متعالى به آدمى است چنان كه در سوره الرحمان آیات 1 تا 4 فرمود: « الرَّحْمَنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خَلَقَ الْإِنسَانَ * عَلَّمَهُ الْبَيَانَ؛ [خداى] رحمان (۱) قرآن را ياد داد (۲) انسان را آفريد (۳)به او بيان آموخت (۴)»  
پس بايد قدر اين نعمت را دانست و خداى را بر آن سپاس گفت.
چه زيبا فرمود امير سخن، امیرالمومنین امام على (عليه السلام) كه بدانيد زبان آدمى، پاره اى از او است؛ آن هنگام كه شخص از گفتار بپرهيزد، زبان توان سخن ندارد و آن گاه كه مايه گفتار داشته باشد، زبان او را مجال ندهد(1).
زبان بر خلاف جِرم كوچكش، از مقامى بسيار والا در طاعت و عصيان برخوردار است. چه وصلت ها كه با جنبشش از هم گسسته و چه فرقت ها كه با حركتش به هم پيوسته است. چه خون ها كه به موجبش بر زمين ريخته و چه جان ها كه با عنايتش سر به سلامت برده است.
آدمى مخفى است در زير زبان           اين زبان پرده است بر درگاه جان
چونك بادى پرده را درهم كشيد           سر صحن خانه شد بر ما پديد
كاندر آن خانه گهر يا گندم است           گنج زر يا جمله مار و كژدم است
يا در او گنج است و مارى بر كران            زانك نبود گنج زر بى پاسبان
بى تاءمل او سخن گفتى چنان           كز پس پانصد تاءمل ديگران(مولوی)

غیبت
خداوند متعال در آیه 12 سوره مبارکه حجرات می فرماید: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ...لَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد!... برخى از شما از ديگرى غيبت نكند. آيا هيچ يك از شما دوست دارد گوشت برادر مرده اش را بخورد؟»
 
مقدمه
انسان ها روزمره از راه سخن گفتن با يك ديگر ارتباط برقرار مى كنند؛ از اين رو به شكل ناخواسته در معرض گناهانى چون غيبت ، دروغ و تهمت قرار مى گيرند و بدون آن كه خود توجه داشته باشند، زبانشان به گناه آلوده مى شود. چه بسا اگر ايشان از حقيقت اين گناهان آگاه باشند، آن ها را ترك كنند.
در این نوشتار(2) کوشیده شده تا به حدود و ثغور امورى درباره غيبت بپردازد تا آگاهى از آنها، در ترك اين گناه موثر افتد. ذكر اين نكته، در آغاز گفتار ضرورت دارد كه رفتار انسان، از دو بعد فقهى و اخلاقى بررسى مى شود: بعد فقهى به صورت عمل و ظاهر رفتار نظر دارد و احكام فقه درباره حركاتى است كه از هر يك از اعضاى بدن انسان سرمى زند؛ به طور مثال، غيبت كردن و دروغ گفتن از حركت ها و رفتارهاى عضو زبان است كه مشمول حكم حرمت مى شوند.
بعد اخلاقى به ريشه عمل نظر دارد و اخلاق، درباره رذيله و صفت ناپسندى كه در نفس انسان پيدا، و منشاء پيدايش رفتارى زشت مى شود، بحث مى كند.
در اين فصل به بعد اخلاقى غيبت توجه، و به مسائل فقهى اين رفتار به اختصار اشاره مى شود.

مباحث ارائه شده چنين است:
1 - تعريف غيبت
2 - اقسام غيبت
3 - نكوهش غيبت از ديد شرع
4 - ريشه هاى درونى غيبت
5 - پيامدهاى زشت غيبت
6 - راه هاى درمان غيبت.

تعريف غيبت
غيبت نزد دانشمندان علم اخلاق و فقيهان، متذكر شدن يا فهماندن عيب و نقص كسى در غياب او، ديگران است. به تعبير ديگر، غيبت آن است كه در غياب كسى به بيان آن چه نقلش مايه ناخشنودى او مى شود بپردازند.

فرق غيبت و بهتان
بهتان يعنى نقص و عيبى را كه در كسى وجود ندارد چه در حضورش و چه در غيابش، به او نسبت دهند؛ پس اگر عيبى را كه در شخص وجود دارد، پشت سرش به او نسبت دهند، غيبت او را كرده اند؛ ولى اگر عيب و نقصى را كه در او وجود ندارد، به او نسبت دهند، بهتان زده اند؛ البته اگر عيبى را كه در شخص وجود ندارد، پشت سرش به او نسبت دهند، هم غيبت او را كرده و هم به او بهتان زده اند و احكام هر دو مورد بر آن صدق مى كند به اين معنا كه غيبت كننده ، هم بايد استغفار كند و هم از آن فرد حلاليت بطلبد.
ابوذر غفارى (ره) از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) پرسيد: "غيبت چيست؟" حضرت فرمود: ذكرك اخاك بما يكره. قلت : يا رسول الله ! فان كان فيه الذى يذكر به . قال : اعلم انك اذا ذكرته بما هو فيه فقد اغتبته و اذا ذكرته بما ليس فيه فقد بهته (3)؛ ياد كردن برادرت به چيزى كه از آن ناخرسند مى شود. عرض كردم : اى رسول خدا! اگر اين عيب كه گفتيم در او بود، چه؟ فرمود: اگر او را به عيبى كه در او بود، يادآور شدى، غيبت كرده اى و اگر عيبى را كه در او نبود، متذكر شدى بهتان زده اى.
در همين زمينه امام صادق (ع) مى فرمايد:ان من الغيبه ان تقول فى اخيك ما ستره الله عليه و ان من البهتان ان تقول فى اخيك ما ليس فيه (4)؛ همانا غيبت عبارت است از اين كه درباره برادرت، عيبى را كه خدا براى او پوشانده است، بگويى و همانا بهتان اين است كه درباره برادرت، عيبى را كه در او نيست، بگويى.
 
فرق غيبت و تهمت
تهمت آن است كه بر پايه حدس و گمان بد در حق كسى، به او رفتار يا حالت ناپسندى را نسبت دهند؛ در حالى كه غيبت، بازگفتن عيب هاى واقعى شخص در غياب او است.
 

پی نوشت ها:
1)صبحى صالح : نهج البلاغه ، ص 354، ح 233
2) کتاب اخلاق الهی ج 4 آفات زبان، فصل اول نوشته شیخ مجتبی تهرانی
3)حر عاملى : وسائل الشيعه ، ج 12، ص 280، ح 16308
4)حر عاملى : وسائل الشيعه ، ج 12، ص 282، ح 16313
منبع:جام
211008

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین