۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۱ : ۰۶
هیأت
را می توان دو گونه تعریف کرد:
تعریف
هیأت ها به گونه ای که هستند و تعریف آنها به گونه ای که باید باشند.
ما
جمع بین این دو تعریف را آورده ایم. البته این تعریف مقداری طولانی است. هیأت یعنی
تجمعی از مؤمنان که برای تعظیم شعایر الهی و احیای امر اهل بیت (ع)، ـ نام و یاد و
سیره و روش اهل بیت ـ در جامعه و تعلیم و تربیت دینی و اخلاقی خود، به برگزاری
متناوب جلسات مذهبی، شامل قرائت قرآن، سخنرانی دینی و ذکر توسّل اهل بیت عصمت و
طهارت با محوریت عزاداری امام حسین(ع) اقدام می کنند. در تعریفی که ما از هیأت
ارائه می دهیم چند مورد را خارج می کنیم:
اگر
هیأتی، قرائت قرآن نداشت، این هیأت، هیأت کاملی نیست. وقتی هیأت هست، ذکر هست، چرا
ذکر قرآن نباشد؟! اگر جلسه ی تجویدی باشد و تفسیری هم بگویند، این هم هیأت نیست؛
این جلسه یک کار تخصصی است و با برخورد کردن با قرآن به عنوان ذکر، تفاوت دارد.
تجمّع،
یعنی این افرادی که دور هم جمع شده اند؛ اینها تصادفاً به هم نپیوسته اند، بلکه
دارای تشکّل اند. اینها با گروهی که به نماز جمعه یا جماعت می روند، متفاوت اند.
اگر شما مراسم برگزار کردید و گروهی آمدند و رفتند، به این هیأت نمی گویند. به
مراسم عاشورا و محرم نیز هیأت نمی گوییم؛ این مراسمی است که در سال، یک بار برگزار
شده و دیگر ادامه ندارد؛ بنابراین باید جلسات متناوب باشد و تناوب از نظر ما،
حداقل ماهیانه و حداکثر هفتگی است.
چرا
هیأت را با محوریّت بصیرت دینی یا قرآن یا سایر ائمّه نمی دانیم و فقط به امام
حسین (ع) توجّه کرده ایم؟ اینها همه قابل بحث است. در این زمینه، بزرگان ما حرف
های زیادی دارند که باید لحاظ شود. عدم توجّه به این نکات، در دراز مدت، هیأت را
دچار انحراف خواهد کرد.
در
این زمینه دقیق ترین سخنان و مفاهیم را در سخنان حضرت امام(ره) مشاهده می کنید.
این که ما می خواهیم هیأت را این گونه تعریف کنیم، برای اثبات یک ادّعاست و آن
ادّعا این است که بهترین شیوه برای تربیت نسل انقلاب و جامع ترین روش برای تربیت
در وجوه مختلف، هیأت های مذهبی هستند و هیچ روشی برای تعلیم و تربیت دینی، بهتر و
کارآمدتر از هیئآت مذهبی نیست. کارهای دیگر هم وجود دارد، مثل: تئاتر، فیلم و...
اینها را می توان با هم مقایسه کرد، ولی در حرکت های فرهنگی، هیئآت مذهبی مهم ترین
نقش را دارند.
چون
می ببینیم با هیأت، کسی مخالفت نمی کند، پس شاید حس کنیم چیز علمی نیست. من در این
میان، نظر شخصی خودم را ابراز می کنم و این که از مقوله ی هیأت دفاع می کنم، به
عنوان جامع ترین و بهترین روش آن را می دانم و معتقدم در بُعد تربیتی، همه وجوه
انسان را پرورش می دهد. اگر هیأت دار به این مسأله معتقد نباشد، یا شرکت کنندگان
دائمی و برگزار کنندگان هیأت، به آن معتقد نباشند، از این سرمایه استفاده نخواهند
کرد و به هیأت لطمه می زنند.
تاریخچه
تشکیل هیأت های مذهبی
بعضی
ها می گویند: این هیأت ها، ساخته و پرداخته ی دست صوفیه است. بعضی آن را به صفویّه
نسبت می دهند؛ یعنی فرهنگ تشیع صفوی؛ ولی بنده ریشه تاریخی آن را از زمان رسول
خدا(ص) می دانم.
هر
تشکّل اجتماعی در سینه ی تاریخ، نسبت به کثرت جامعه و فرهنگ مردم، تغییر و تحول
پیدا می کند. حج های امسال را ببینید، با حج های چهار - پنج قرن پیش تفاوت بسیار
دارد؛ البته یک حقیقت اصلی دارد، ولی شکل آن تغییر می کند.
من
ریشه ی هیأت ها را در صفویّه یا زمان حضرت آیت الله بروجردی می دانم؛ بلکه ریشه آن
را در زمان شهادت حمزه سیّدالشهدا می بینم که وقتی به شهادت رسید، پیامبر اسلام
وقتی به مدینه آمدند مشاهده نمودند که همه برای کشتگان خود گریه می کردند،
فرمودند: کسی برای عمویم «حمزه» گریه نمی کند؟ و از آن به بعد، رسم شد در مدینه هر
که می خواست برای شهید خودش عزاداری کند، ابتدا سر قبر حمزه می رفت و بعد برای
شهید خودش عزاداری می کرد. این رسم که برای یک شهیدِ محور، در شهر، در حضور رسول
خدا و با اشاره ی ایشان، ابتدا عزاداری شود و بعداً به موضوعات شخصی خود پرداخته
شود، از زمان رسول خدا صورت گرفته است. این ریشه ی تشکیل هیأت است.
اوّلین
هیأت به صورت رسمی، بعد از رحلت حضرت رسول(ص) شکل گرفته که حضرت فاطمه(س) به طور
مرتب و هفتگی، همراه حسن علیه السلام و حسین علیه السلام بر سر قبر شهدا می رفتند
و آنجا برنامه ی مرثیه و گریه داشتند.
می
رسیم به زمان حضرت علی (ع) که وقتی از زمین کربلا می گذشتند، مراسم عزاداری و نوحه
خوانی داشتند. در زمان حضرت رسول(ص) نیز هنگام تولد امام حسین گریه کردند. در زمان
خود امام حسین (ع) شعرهایی که باقی مانده، بر این مفهوم دلالت دارد. وقتی حضرت به
شهادت می رسند اشعاری که وجود دارد:
«شیعتی
مهما شربتم ماء غدب فاذکرونی
و
سمعتم بغریب او شهید فاندبونی»
که
روایتی است که حضرت سکینه(س) از حلقوم بریده ی ابا عبدالله الحسین نقل می کنند و
برخی از علمای بزرگ آن را توثیق کرده اند. در این جا حضرت می فرمایند برای هر شهید
و غریبی خواستید گریه کنید اول مرا یاد کنید.
می
آییم جلوتر، می رسیم به زمان امام سجاد، امام (ع) روایت هست تا آخر عمرشان، هر بار
که غذا خوردند، یک بار قبلش برای امام حسین گریه کردند. می رسد به امام باقر و
امام صادق علیه السلام که روضه خوان ها را دعوت می کردند، مداحان را دعوت می
کردند، و در موردی به یکی از ذاکران هر چه طلا در منزل بود اهدا کردند. این که
خانواده ی خود را جمع می کردند، جلسه تشکیل می دادند و در آن می فرمودند که شعر
برای اباعبداللّه الحسین بگویید، چرا؟ چون به قول مقام معظم رهبری: «هیچ پیامی جز
در قالب هنر جاودانه نمی ماند.»
حضرت
به کسی که یک بیت شعر، برای امام حسین(ع) می گفت یا می خواند، پول وحتّی به او
وعده بهشت می دادند.
امام
باقر(ع)، پول می دهند برای عزاداری کردن بعد از خودشان، که بعد از من تا ده سال
برای من در «منی» روضه خوانی کند. در امامان بعدی هم این سنّت حسنه باقی ماند. در
جامعه ی کوچک، مجلسی در حد 20 نفر در حضور امام صادق(ع) برگزار می شد و هنگامی که
جامعه ی بزرگ شد این تشکل ها و هیأت ها ایجاد می گردید. بزرگ شدن جامعه ی شیعی،
هیچ چیزی را تغییر نداده است و فقط هیئآت را گسترش داده است. در این جا لازم است
نکته ای را تذکر دهم، خیلی ها وقتی به مقوله ی عزاداری امام حسین(ع) می رسند اول
می روند سراغ نکته ها و وجوه منفی آن!. مگر تا به حال از قرآن علیه اهل بیت(ع) در
تاریخ استفاده نشده است؟ نمونه ی آن این که، از قرآن استفاده کردند و گفتند که قتل
حضرت علی(ع) واجب است. آیا این درست است که هنوز فردی که قرآن را باز نکرده، به او
بگوییم مواظب باش مرتکب قتل حضرت علی(ع) نشوی؟ یا به حافظ قرآن بگوییم مواظب باش
مانند خوارج نهروان نشوی؟ خوب است در رسانه ها که جوان ها را برای حفظ قرآن تشویق
می کنند مرتب این گونه مسائل را ذکر کرد؟ در تاریخْ بیشتر از قرآن سوء استفاده شده
تا اهل بیت و اهل بیت (ع) بیشتر حافظ و مدافع قرآن بوده اند و جلوی سوء استفاده را
گرفته اند.
من
نمی دانم چرا هر که به مقوله، عزاداری امام حسین(ع) می خواهد بپردازد از تخویف و
تحقیر شروع می کند؟
آیا
هیأت های مذهبی بیشتر آسیب دارند یا حوزه های علمیه؟ مسلّم است که حوزه های علمیه.
حضرت
امام(ره) می فرمایند: اسلام از هیچ چیز به اندازه دانشگاه و فیضیه لطمه نخورده
است. همین حوزه و فیضیه، را ما چقدر تقدیر می کنیم و می دانیم آفاتی دارد و باید
آنها را بر طرف کرد. ولی فرهنگ برخورد با آن کاملاً محترمانه است. اما وقتی به
هیأت رسیدیم، اول بر سرش می کوبیم و بعد فوایدش را ذکر می کنیم. به هر حال در بحث
تاریخی، شما اهتمام اهل بیت را به هیئآت، شاهد هستید.