۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۸ : ۲۲
عقیق: مراسم وداع با دو ماه عزاداری سید و سالار شهیدان همزمان با شب شهادت ثامن الحجج امام رضا(ع) با سخنرانی حجت الاسلام غضنفری و مداحی حاج مصطفی روحانی و برادر محمدی فام برگزار شد.
در این مراسم حجت الاسلام و المسلمین دکتر غضنفری مباحثی را پیرامون سبک زندگی و تربیت فرزندان مطرح نمودند که در ادامه به بخش هایی از این سخنرانی می پردازیم.
لازم بذکر است در ادامه مجلس حاج مصطفی روحانی و
برادر محمدی فام به عزاداری پرداختند.
سخنرانی حجت الاسلام
دکتر غضنفری در شب شهادت حضرت رسول اکرم(ص) و امام حسن مجتبی(ع(
موضوع: سبک زندگی؛ تربیت فرزندان
در روایات معصومین بایستی یک جهت عمده در نظر گرفته شود که گاه ناگفته می ماند و آن خطاب روایت است که به چه شخصی است، حضرات معصومین(ع) می فرمایند با مردم به اندازه عقلشان صحبت کنید.گاه یک فرد عامی و بی سواد از امام سئوالی را می پرسد و امام پاسخش را می دهد و این شخص که در مسیر تربیت نبوده کلام امام(ع) را روایت می کند، گاهی هم روایت از هشام بن حکم است که از خصیصین است و عقل بالایی دارد و مدتها در محضر امام بوده است، این موارد در بیان احادیث و روایات باید در نظر گرفته شود.
تمام موجودات هستی بهره ای از ادب برده اند
در روایتی پیامبر (ص) به حضرت علی(ع) می فرمایند: اگر یک نفر به دست تو هدایت شود برای تو از هر چه که خورشید بر آن بتابد با فضیلت تر است.(مستدرك الوسائل،ج 12،ص242؛بحارالانوار،ج1،ص217).
این روایت خطاب به حضرت امیر(ع) است و با استفاده از همین روایت نکاتی در باب عوامل تأدیب و تربیت به عرض می رسانم.
قبل از ورود به بحث دو مقدمه کوتاه لازم است که بیان کنم؛ اول اینکه تربیت فرایند خارجی نیست و قابل احساس هم نیست، اینکه من مؤدب شدم یا نشدم چیزی ظاهر نمی شود، تربیت مجموعه ای از بایدها و نبایدها است که سراسر لحظات زندگی را در بر گرفته است، تمام حرکات و سکنات زندگی انسان، بایدها و نبایدها و شایسته ها و بایسته هایی دارد که کسی که متخلق به این بایدها و نبایدها مطرح شده از جانب اندیشه وحیانی و اندیشه عقلانی قرار گرفته باشد مؤدب است و کسی که از این دو اندیشه تعدی کرده است یعنی وحی را نپذیرفته و یا اینکه مقتضیات عقل جمعی را نپذیرفته است از دایره تربیت خارج است.
نکته دوم این است که تربیت خاص انسان نیست بلکه تمام موجودات هستی حظی از ادب برده اند، حیوان بوسیله انسان مؤدب می شود، سگی که نجس است و خرید و فروش آن حرام است تعلیم می بیند و می شود سگ شکاری و خرید و فروش آن جایز می شود و مالیت پیدامی کند و ارزشمند می شود، همچنین ثابت شده است که گیاهان و درختان به حرکات و رفتارهای انسان انعکاس نشان می دهند و نوازش یک برگ باعث اثر مثبت در آن می شود و نوازش یک گل باعث بقای بیشتر آن می شود ممکن است بعضی بگویند این بازتاب شرطی است و انعکاس است و حیوان و گیاه چیزی سرشان نمی شود، نباید به سادگی چنین سخنی را باور کرد و پذیرفت چون ما در عالم آنها نیستیم که ببینیم که آنها فقط منعکس کننده انفعالات هستند یا نه براساس اراده ای که خداوند در آنها قرار داده است این حرکات و سکنات را انجام می دهند.
اختلافات لازمه حیات بشری است
همه ما نماز می خوانیم ولی حساب و کتاب ما در روز قیامت متفاوت است، دو نفر هر دو یک گناه مرتکب می شوند و در روز قیامت حساب و کتاب این دو باهم متفاوت است و چون نمی دانیم چه هستیم دائماً در بین خوف و رجا هستیم چون نمی دانیم چه هستیم و از صفات ژنوتیپی خودمان با خبر نیستیم و لذا نمی دانیم چه می شود.
دو نفر با اینکه یک عمل را دارند فاصله شان از زمین است تا آسمان و چون نمی دانیم چه هستیم این نگرانی همواره است. از طرفی عملی انجام می دهیم و انتظار ثواب داریم و امید داریم از طرفی هم می ترسیم که خدا ما را به خاطر این عمل توبیخ کند و بگوید کم است. مثل اینکه دو نفر در راه خدا صدقه می دهند یکی از این دو تمام داراییش همین هزار تومان است و دیگری این هزار تومان برایش هیچ است، هر دو به یک اندازه صدقه دادند ولی بهره شان متفاوت است.این قسمت از بحث یک مقدار کار ما را سبک می کند؛ اگر به کسی چیزی را گفتید و انجام نداد شما ناراحت نشوید شما وظیفه گفتن دارید و حق به مطلوب رساندن ندارید.
ما مامور به تکلیف هستیم
پیامبر(ص) هم غصه دار
می شد و ناراحت بود و می گریست و می گفت هر چه به او می گویم درست نمی شود، آیات
متعدد در این باره نازل می شد که خداوند می فرمود لعلک باخع نفسک / می خواهی جانت
را بدهی تا او ایمان بیاورد (سوره شعراء آيه 2، ترجمه: اي رسول ما (تو چنان در
انديشه خلقي) كه ميخواهي خويش را براي اينكه آنها ايمان نميآورند بكشي.) همانا
تو فقط بشارت دهنده و بیم دهنده هستی «انما انت نذیر و بشیر(سوره هود/ آیه12(
وظیفه ما گفتن است اثر آن کار ما نیست، اثر ظرف می خواهد، درست است که می گویند سخنی که از دل بر آید لا جرم بر دل نشیند اما باید دلی باشد که حرف در آن اثر کند. سخن، سخن پیامبر(ص) است از دل بر آمده است اما ممکن است در دل نشیند چون دلی نیست. روزی ابوجهل گفت پیامبر(ص) واقعاً راست می گوید، گفتند اگر راست می گوید چرا ایمان نمی آوری؟ گفت ایمان بیاورم تا دختران اهل مکه در کنار چشمه آب بگویند ابوجهل هم ایمان آورد و آبرویم برود گفتند از کجا می دانی راست می گوید؟ گفت چهل سال است بین ما زندگی می کند ولی تا کنون یک دروغ از او نشنیده شده است حالا که عقلش کامل شده است دروغ بگوید.
لقمه غذا در تربیت نقش دارد
این بخش اول سخن من درباره تربیت بود که بخشی از تربیت صفاتی است که در وجود انسان قرار داده شده است در همین مقوله یک نکته قابل گفتن است؛ خیلی نباید از وظیفه خود شانه خالی کنیم و بگوییم بیشتر تربیت انسان مربوط به ژنوتیپ می شود و به ما ربطی ندارد. یکی از مؤثرترین چیز ها در ژنوتیپ انسان غذا است و به لقمه ای که ما می خوریم مربوط است، این صفات در وجود ماست که بر روی اسپرم و اوول قرار دارد ولی این ها از غذایی که ما خورده ایم درست شده است، غذای حرام تأثیر خود را می گذارد. لذا در روز قیامت به انسان می گویند چرا نماز نخوانده ای، او می گوید نه من همه را به جا آورده ام ولی خطاب می آید نه در چند نسل بعد از تو فرزندی بوده که نماز نمی خوانده و این بر اثر لقمه حرامی بوده است که تو خورده ای.
همانطور که گذشتگان ما در مورد ما باز خواست می شوند ما نیز مسئول آیندگان خود هستیم، این موضوع هم باز باعث نمی شود که ما کوتاهی کنیم و بگوییم که گذشتگان ما باعث رفتار اکنون ما شده اند، بلکه باید تلاش خود را برای بهتر شدن خُلقیاتمان بکنیم.
عوامل بیرونی تربیت
بخش دوم عوامل تأدیب، تربیت بیرونی است که بر عهده مربی است. اصل تربیت به همان صفات است که در طینت است، مربی نقش بیرونی دارد و ممکن است بر طینت غالب شود و غالب شدن آن به اندازه تغییر کوه سخت و نا ممکن است ولی بهرحال شدنی است.
اولین مربی والدین هستند. کوچکترین حرکات والدین در فرزند تأثیر می گذارد، اثبات شده است که حتی گفت و شنود زن و مرد در بچه در رحم مادر تأثیر می گذارد. حتی در ایجاد نطفه و اینکه چه موقعیتی در رحم مادر پیدا کند هم تأثیر می گذارد. که امروزه از آن به انرژی مثبت و منفی یاد می کنند . چیزی که در روایات ما آمده است، کوچکترین حرکات را می فهمد ولی قدرت انفعال را ندارد و همه چیز در روحیه او اثر می گذارد. شیر دادن نیز بسیار تأثیر گذار است، اینکه از چه منبعی تغذیه می شود. باز هم تأکید می کنم گفت و شنود پدر و مادر بسیار مؤثر است، اگر بچه ای خطایی مرتکب می شود والدین او مقصرند. اختلافات والدین بر روی فرزند اثر می گذارد و این اثر منفی باعث ایجاد عقده می شود که اگر ایجاد شود به سادگی باز نمی شود.گاهی انسان سالهای سال متوجه نمی شود این عقده ها از کجا ایجاد شده است.
دومین اثر را محیط اجتماع بر تربیت می گذارد، امام علی (ع) فرمودند: کسیکه به زمانه مطمئن شود زمانه به او خیانت می کند(الحدیث ،ج 2، ص33) به اجتماع نمی شود اطمینان کرد. مخصوصاً جامعه الان. پدر و مادر بسیار مراعات می کنند، غذای کودک حلال باشد و براساس یک ریتم منظم تربیت شود ولی وقتی وارد مدرسه می شود همه چیز تغییر می کند چون همه مانند او تربیت نشده اند. اینکه اسلام اینهمه سفارش می کند که امر به معروف و نهی از منکر کنید به دلیل این است که اجتماع آلوده نشود.
اینهمه تأکید اسلام بر امر به معروف و نهی از منکر که امام حسین (ع) هم هدف و انگیزه قیامش را این می داند برای این است که اجتماع سالم بماند ، در اجتماع نا سالم قدیس هم خراب می شود اگر البته مراقب نباشد.
یک عالم اخلاق که در گذشته به او مرشد می گفتند، کسی که صاحب باطن است. گذشته اینطور رسم بود که نزد همچین انسانی می رفتند و می گفتند ویژگی ما این است اشکال کار ما کجاست؟ آن بزرگ هم او را راهنمایی می کرد ولی الان اینگونه نیست. اما می شود به شکل دیگری متوجه شد هر کس باطن خود را خوب می شناسد و می داند در درونش چیست.
در سوره قیامت خداوند می فرماید: «بلِ الْإِنْسَانُ عَلَىٰ نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ (14) وَلَوْ أَلْقَىٰ مَعَاذِيرَهُ (15)/ بلکه انسان خود به وضع خويش بيناست. و هر چند [براي توجيه گناهانش] بهانه ها بتراشد (سوره قیامت / آیات 14 و 15)»انسان به خود آگاه است هر چند که پوشش بر روی خود قرار دهد و بهانه و عذر بتراشد اما خودش می داندکه چیست؟درباره دیگران باید حسن ظن داشت ولی نسبت به خود باید سوءظن داشت و در قبولی اعمال خود باید شک کرد و انسان باید نسبت به اعمال خود اینگونه باشد که از کجا معلوم خدا بپذیرد.
مربی خاص نیز تأثیر گذار است خیلی از فرزندان هستند که پدر و مادرشان نمی دانند آنها چگونه اند؟ چون خود را آن طوری که پدر و مادر می خواهند و دوست دارند نشان می دهند اما در محیط بازتری از خانواده آن خودِ واقعی را که وجود دارد نشان می دهند.
نکته چهارم در این مبحث حاکمیت است. حاکمیت باید به فرهنگ بیش از همه وجه های اجتماعی بپردازد قبل از سیاست و اقتصاد، اگر فرهنگ نقص داشته باشد هیچکدام از مؤلفه های دیگر جواب نمی دهد اگر اصلاح درونی صورت نگیرد هیچ فایده ای ندارد. با فیلتر کردن چند سایت نمی توان جلوی مشکل را گرفت آنقدر فیلتر شکن آمده که اصلاً این کار دیگر فایده ای ندارد . اینها ابزار هستند نمی شود از ابزار کسی را منع کرد باید ظرفی ایجاد شود که انسان در اطراف خلاف هم قدم نزند. از همان لقمه حلال تا والدین و مربی و محیط و حاکمیت همه در این زمینه بسیار مؤثرند. حاکمیت باید در زمینه خلافهای اجتماعی بسیار ابراز وجود کند و باید با آن مقابله کند، گاهی اوقات باید با کسانی که متوجه نمی شوند با شدت برخورد کرد.
عزاداریها بسیار خوب و
شایسته است. قطره اشک باعث وجوب بهشت می شود اما همه اینها یک شرط دارد و آن هم
این است که تأثیر گذار باشد و باعث ایجاد تغییر شود، رفتار ما را اصلاح کند. نمازی
قبول است که باعث جلو گیری از فحشاء و منکر شود. نماز خواندن برای درست شدن انسان
است . تمام اعمال همین است و باید بر روی ما تأثیر بگذارد. اعمال برای اصلاح رفتار
است، اگر محرم و صفر بیاید و در ما تغییر ایجاد کرد خوب است و الا داریم درجا می
زنیم و شیطان هم همین را می خواهد و همین اندازه شادمانش می کند.
تهیه و ارسال: رابط هیئت روضة الشهدا