اگر زبان مشغول صلوات باشد هم به عمر خود ارزش داده ایم و هم روح خود را جلا و فضاى محیط خود را نورانى کردهایم. بیاییم دنیا و عالم برزخ و قیامت خود را با صلوات بیمه کنیم و با این صلوات خداوند و اهل بیت(علیهم السلام) را خوشحال کنیم.
عقیق: صلوات محبوب ترین عمل است.صلوات آتش جهنم را خاموش مى کند.صلوات زینت نماز است.صلوات گناهان را از بین مى برد.صلوات فقر و نفاق را از بین مىبرد.صلوات بهترین داروى معنوى است.چه خوب است که انسان دائم الصلوات باشد؛ چه خوب است همیشه زبان انسان مشغول ذکر صلوات باشد.چه خوب است که فضاى جامعه و محیط کار خود را معطر به صلوات کنیم.چه قدر از عمر مى گذرد و حرف هاى بیهوده از زبان ما خارج مى شود که دل انسان را سیاه مى کند، صلوات فرستادن بهتر از سکوت و خیالبافىهاى بیهوده و سخنان بى ارزش است. پس اگر زبان مشغول صلوات باشد هم به عمر خود ارزش داده ایم و هم روح خود را جلا و فضاى محیط خود را نورانى کردهایم. بیاییم دنیا و عالم برزخ و قیامت خود را با صلوات بیمه کنیم و با این صلوات خداوند و اهل بیت(علیهم السلام) را خوشحال کنیم.
اعلایِ دین
«اِنَّ اللّه و مَلائِکتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبیِّ یا اَیُّها الّذینَ امَنُوا صَلّوا عَلیهِ و سَلِّمُوا تَسلیما؛ به درستی که خدای تعالی و فرشتگانِ او، درود می فرستند بر پیغمبرِ عالی مقام. ای کسانی که گرویده اید به خدا و رسول! صلوات دهید بر او و سلام گویید بر وی، سلام گفتی (سلامی شایسته)» (احزاب/ 56)صلوات از حق تعالی، رحمتِ اوست و از غیر او، طلب رحمت، و نزد جمعی، از جانب او رحمت و از ملائکه استغفار و از مومنان دعا.و مراد اینجا اعتناست به اظهار شرف و ترفیعِ شأن حضرت رسالت صلی الله علیه و آله و سلم و گفته اند که معنی «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد» این است که بار خدایا! تعظیم کن محمد را در دنیا به اِعلای دین و اظهار دعوت به طریق یقین و عظمت ذکر و ابقای شریعت او در آخرت به قبول شفاعت او در شأن امت و تضعیف (چند برابر کردن) ثواب و اظهار فضل او بر اولین و تقدیم او به کافه (همه) انبیا و مرسلین علیه السلام.
کیفیت صلوات
روایت است که پس از نزول این آیه، یاران از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم پرسیدند: یا رسول اللّه ! ما نمیدانیم که به تو چگونه سلام کنیم. کیفیت صلوات را بیان فرمایید.فرمود: بگویید: اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ کما صَلَّیتَ علی ابراهیمَ و آلِ ابراهیم، اِنَّک حَمیدٌ مَجید و بارِک عَلی مَحمَّدٍ و آلِ مُحَمّدٍ کما بارَکتَ علی ابراهیمَ و آلِ ابراهیم، انَّکَ حَمیدٌ مَجید؛ (بار خدایا! بر محمد و آل او صلوات فرست، همانند آن صلوات که بر ابراهیم و آل ابراهیم فرستادی؛ به راستی که تو مجید و حمیدی. برکت را بر محمد و آل او ارزانی دار همان گونه که بر ابراهیم و آل او ارزانی داشتی؛ به راستی که تو حمید و مجیدی).پس از آن فرمود: حق تعالی بر من دو فرشته را موکّل گردانید تا هر جا که نامِ من بَرَند و مُستَمِع بر من صلوات فرستد، آن فرشته ها گویند: خدا تو را بیامرزد، [پس] خدا و فرشتگان آمین گویند و اگر بر من صلوات نفرستد، آن هر دو فرشته گویند: خدا تو را نیامرزد و خدا و فرشتگان آمین گویند. و از ابن مسعود روایت شده که هرگاه صلوات بر پیغمبر و آلِ او فرستید، باید که آن، بر وجهِ اَحسن باشد؛ چه شاید که آن بر شما پاسخ داده شود. یکی از یاران امام صادق علیه السلام از آن حضرت پرسید: صلوات فرستادنِ حق تعالی بر محمد که در این آیه ذکر کرده، به چه کیفیت است؟ فرمود: صلوات حق تعالی بر او، اعلایِ مرتبه اوست در آسمان های رفیع و برتر نمودن درجه او بر جمیع درجات انبیاء. سپس سوال شد: تسلیم به چه کیفیت می باشد؟ فرمود: تسلیم، انقیاد نمودن است او را در جمیع امور و اطاعتِ اوامر او کردن و جهد نمودن در طاعت.از حضرت امام صادق علیه السلام منقول است که: هر که را به خدا حاجتی باشد، باید که ابتدا صلوات بر محمد و آل محمد فرستد و بعد از آن، حاجت خود را از او بخواهد و ختمِ آن دعا کند به صلوات بر محمد و آل محمد. پس به درستی که حق تعالی از آن، بزرگوارتر و کریم تر است که هر دو طرف دعا را اجابت کند و میان را واگذارد. چه صلوات بر محمد و آل محمد، در حجاب نمی ماند و در معرض قبول می افتد.
نتیجه ذکر خدا و تداوم آن
آغاز عرفان حقیقی تنها در ذکر خدا و تداومش در وصل است. در قرآن وصل از سوی عبد و صلوات از سوی خدا ذکر شده و عنوان میشود کسانی که از ولایت پیروی میکنند به خط الهی وصل میشوند. این وصل شدن در صلواتی که ما قرائت میکنیم، اتفاق میافتد. نیرویی که بنده را به سوی بالا برده و به سلام الهی میرساند، مرحله حضور بیحجاب میان عبد و رب حاصل میشود و جز نوادری از بندگان نمیتوانند این مرحله را درک کنند.صلوات بر رسول و آل او به سوی کسانی توسعه مییابد که به خط ولایت متصل شدهاند و خود را به مرکز مرتبط میکنند. جامعه بشری جامعه همیشه پیوسته است. افراد یا به هوای نفس یا به خداوند متعال پیوستگی دارند. پیوستگی به خدا جز از راه محمد(صلی الله و علیه و آله) معقول نیست. وصل، سیر صعود الی الله است و صلوات نزول رحمت الهی است و این خلاصه عرفان و فقه ناب دین است.آنها که عارف ناب بودند، با این حقیقت آشنا شدند و به نیستی حاصل از معرفت دست یافتند. وقتی انسان با وصل به معرفت برسد، نتیجه را میتواند با تمام خود ادراک کند. انسان با ذکر کثیر در بیوت انبیاء به مرحله نور میرسد که نور خدا نیز از آنجا جلوه میکند.