کافران قیامت را تکذیب کردند، برای آنان که قیامت را تکذیب کنند آتش افروخته آماده کردهایم چون آتش، آنها را از دور ببیند، غلیظ شدید و صدای صفیر آن را میشنوند.
عقیق:ظهور عدهای از آیات شریفه این است که: جهنم و آتش آخرت، شعور دارد. و دارای حیات میباشد. و جهنم اشخاص را میشناسد و آنان را میخواند. و با دیدن گناهکاران به غضب درمیآید و به خداوند میگوید: اهل مرا زیاد گردان. ما ابتدا برخی از آیات را نقل میکنیم و سپس آنها را بررسی مینماییم. و سرانجام نظر دیگری اظهار خواهیم کرد: " بل کذبوا بالساعة و اعتدنا لمن کذب بالساعة سعیرا اذا راتهم من مکان بعید سمعوا لها تغیظا و زفیرا" 1. یعنی: کافران قیامت را تکذیب کردند، برای آنان که قیامت را تکذیب کنند آتش افروخته آماده کردهایم چون آتش، آنها را از دور ببیند، غلیظ شدید و صدای صفیر آن را میشنوند. راغب در مفردات میگوید: غیظ به معنای خشم شدید و تغیظ اظهار غیظ است. زفیر به معنای صدای جهنم و صفیر آن است. فاعل راءتهم ، سعیر است به اعتبار جهنم. ظاهر این آیه شریفه این است که آتش جهنم، گناهکاران را میبیند. و با دیدن آنها به خشم درمیآید و فریاد میکشد. در مجمعالبیان از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که من مکان بعید مسیر یک سال است مسیرة سنة. طبرسی در مجمعالبیان این تعبیر را بهطور تشبیه دانسته و میفرماید: کالتهاب الرجل المغتاظ. و نیز میفرماید: آنها آتش را میبینند. و اینکه فرموده: آتش آنها را میبیند؛ چون این رساتر از اولی است. المیزان نیز نظرش نظر مجمعالبیان است. و میفرماید: آیه شریفه، تمثیل حالت آتش نسبت به آنهاست؛ چون روز قیامت در مقابل آن قرار گیرند، مانند شیر، وقتی که طعمه خودش را دید، همهمه میکند. ولی سخن این دو بزرگوار، خلاف ظهور آیات شریفه است: " یوم نقول لجهنم هل امتلات و تقول هل من مزید" 2. یعنی: یاد آر که روز قیامت به جهنم میگوییم: آیا از کفران پر شدی؟ میگوید: آیا دوزخیان بیش از این هم هستند؟. ظهور این آیه نیز در شعور و گفتگوی جهنم است. بعضیها گفتهاند: این آیه زبان حال است نه زبان قال. به نظر بعضی این سوال از ماموران جهنم خواهد بود اگر چه سوال به جهنم نسبت داده شده است. در المیزان میفرماید: بهتر آن است که آیه حمل بر ظاهر شود؛ زیرا خداوند از سخن گفتن دستها، پاها، پوستها و غیر آن خبر داده است. و در سوره فصلت گذشت که علم و شعور، در همه موجودات ساری است. در مجمعالبیان میفرماید: در کلام جهنم، سه قول هست؛ اول اینکه: آن به طور تمثیل آمده و جهنم نسبت به وسعت آن مانند سخنگویی است که میگوید هنوز پر نشدهام. دوم اینکه: خداوند برای جهنم آلت تکلم خلق میکند و او جواب میدهد و این بعید نیست؛ زیرا خداوند دستها و جوارح و پوستها را نیز به سخن میآورد. سوم اینکه: خطاب به ماءموران جهنم است. و بهصورت تقریر، به جهنم خطاب شده است. ولی چنانکه در آیه قبلی گفته شد: اینها خلاف ظاهر است و ظهور آیه در شعور و سخن گفتن جهنم میباشد: " کلاً انها لظی نزاعة للشوی تدعوا من ادبر و تولی و جمع فاوعی " 3. یعنی: نه، آتش جهنم شعله خاص است. پوستهای سر را بشدت میسوزاند. میخواند کسی را که به حق پشت کرده و از آن اعراض نموده است. و کسی را که مال دنیا را جمع کرده و در ظرف قرار داده و به طور غیر شرعی انباشته است . شواة به معنای اطراف بدن مثل دست، پا و سر است و نیز به معنای پوست سر میباشد. جمع آن شوی میآید. لفظ تدعو که به معنای خواندن است دلالت بر شعور، حیات و تکلم آتش دارد، که اعراض کنندگان از حق را به سوی خود میخواند و میگوید: به طرف من بیایید. در مجمع میفرماید: گویند: آتش کسی از کفار را ترک نمیکند. گویی آنها را میخواند. و به قولی خداوند برای آتش، سخن گفتن را میآفریند و به قولی: ماءموران جهنم آنها را میخوانند. همان اقوالی که در آیه قبلی گذشت. ولی چنانکه گفته شد: ظهور آیه در شعور، حیات و تکلم آتش میباشد: " و للذین کفروا بربهم عذاب جهنم و بئس المصیر. اذا القوا فیها سمعوا لها شهیقا و هی تفور، تکاد تمیز من الغیظ کلما فیها فوج سئلهم خزنتها الم یاءتکم نذیر " 4. یعنی: و بر آنانکه به خدای خود کافر شدند، عذاب جهنم که بسیار بد منزلگاهی است، مهیاست که چون به آتش جهنم درافتند فریاد منکری چون شهیق خران از آن آتش چون دیگ سوزان میشنوند. و دوزخ از خشم کافران نزدیک است شکافته و قطعه قطعه شود و هر فوجی را که به آتش درافکنند خازنان جهنم به آنها گویند آیا پیغمبری برای راهنمائی شما نیامد؟. تمیز به معنای جدا شدن است؛ یعنی نزدیک است از شدت غضب منفجر و تکه تکه شود. لفظ غیظ - مانند آیات دیگر - دلالت بر شعور و فهم آتش دارد. تکمیل مطلب در این دنیا، موجودات به دو قسمت زنده و مرده تقسیم میشوند. ولی ظاهر آن است که: در روز قیامت، حیات به همه موجودات رسیده و همه چیز زنده میشوند. و لااقل بسیاری از آنچه در این دنیا مردهاند، در آخرت زنده و باشعور خواهند بود. از جمله جهنم و آتش آن. از آیه شریفه: " و قالوا لجلودهم لم شهدتم علینا قالوا انطقنا الله الذی انطق کلشی ء " 5. یعنی: در آن روز گناهکاران به پوستهای خود گویند: چرا بر علیه ما گواهی دادید؟! گویند: خداوند ما را به سخن درآورده است؛ خدایی که همه چیز را به سخن درآورده است . معلوم میشود که روز قیامت، تمام اشیاء نطق خواهند داشت. و لازمه آن، شعور، علم و حیات است. المیزان نیز این سخن را تاءیید میکند. ظهور همه آیات در شهادت اعضاو غیره در تکلم معمولی است. اسباب فعلی از قبیل ضبط صوت و غیره روشن کرده است که در سخن گفتن: زبان ضرورت ندارد. امید است دیگران این مطلب را تعقیب کرده و گسترده تر نمایند. پی نوشتها: 1- سوره فرقان، آیه 11 - 12. 2- سوره ق، آیه 30. 3- سوره معارج، آیه 15 - 18. 4- سوره ملک، آیه 6 - 8. 5- سوره فصلت، آیه 21. منبع: نگاهی به قرآن 211008