کد خبر : ۴۰۶۲۵
تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۳
حجت‌الاسلام پناهیان در دانشگاه تهران:

توسعه«معنویت»بدون تنش و درگیری نخواهدبود

حجت‌الاسلام پناهیان می‌گوید: توسعه معنویت و حرکت جهان به سوی معنویت، قطعاً آسیب‌هایی خواهد داشت و بدون تنش و درگیری نخواهد بود. وقتی معنویت رشد پیدا کرد، شیطان که بیکار نمی‌ماند و درگیری‌هایی از نوع معنوی راه می‌اندازد.
عقیق: در ادامه بخش‌هایی از چهارمین روز سخنرانی حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان در مسجد دانشگاه تهران با موضوع «حرکت جهان به سوی معنویت و آسیب‌های آن» را می‌خوانید:

توسعه معنویت و حرکت جهان به سوی معنویت، قطعاً آسیب‌هایی خواهد داشت و بدون تنش و درگیری نخواهد بود. وقتی معنویت رشد پیدا کرد، شیطان که بیکار نمی‌ماند و درگیری‌هایی از نوع معنوی راه می‌اندازد. در جامعه ما، قبلاً نزاع‌ها میان مارکسیست و اسلام بود و بعد میان لیبرالیسم و اسلام بود. بعد این نزاع درون‌دینی شد و بر سر رعایت و اهمیت اخلاق نزاع شد، همین‌طور که جلوتر می‌رویم، به جایی می‌رسیم که دو طرف درگیری بر سر «امام حسین(ع) و امام زمان(ع)» با هم نزاع خواهند کرد. یعنی درگیری‌ها درون مؤمنین خواهد شد. و این فضا را داریم کم‌کم احساس می‌کنیم که هر دو طرف با ذکر مشترک یا حسین(ع) و یابن‌الحسن(ع) با هم درگیر می‌شوند. در روایت هست که در نزدیکی ظهور کار به جایی می‌رسد که شیعه شیعه را تکفیر می‌کند.(امام حسین(ع): لا یَکُونُ الْأَمْرُ الَّذِی تَنْتَظِرُونَهُ حَتَّى یَبْرَأَ بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ وَ یَتْفُلُ بَعْضُکُمْ فِی وُجُوهِ بَعْضٍ وَ یَشْهَدَ بَعْضُکُمْ عَلَى بَعْضٍ بِالْکُفْرِ وَ یَلْعَنَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً فَقُلْتُ لَهُ مَا فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ مِنْ خَیْرٍ فَقَالَ الْحُسَیْنُ (ع) الْخَیْرُ کُلُّهُ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ یَقُومُ قَائِمُنَا وَ یَدْفَعُ ذَلِکَ کُلَّه.

امام صادق(ع): در آخرالزمان معنویت ناب از قم به جهان نشر می‌یابد

همین‌که یک فرد مؤمن شد، کسی تضمین نکرده است که او تا پایان عمرش دچار انحراف و خطا نشود. لذا کسی که دیندار شد، تازه باید مراقب انحرافات و خطاهای خاصّ افراد مؤمن و متدین باشد. چون گاهی اوقات با دین، چنان می‌شود ظلم کرد که بدون دین نمی‌شود.

ما می‌خواهیم آسیب‌های مخصوص به افراد دیندار و جامعه دینی را شناسایی کنیم. می‌خواهیم ببینیم این جهانی که به سوی معنویت در حال حرکت است با چه آسیب‌هایی مواجه می‌شود؟

روایتی از امام صادق(ع) تقدیمتان کنم که بیشترین اعتبار و سندش به وقوعش است، که حضرت امام(ره) نیز آن را نقل فرموده‌اند(صحیفه امام/3/331). این روایت، به توسعه معنویت و اسلام ناب در آخرالزمان تصریح می‌فرماید و قاعده‌ای را هم در این‌باره برای ما مطرح می‌کند.

همان‌طور که می‌دانید کوفه در طول تاریخ مرکز تشیع بوده است. امام صادق(ع) در این روایت می‌فرماید: «یک زمانی کوفه از مؤمنین خالی خواهد شد و علم خودش را از کوفه جمع می‌کند، مثل ماری که خودش را از لانه بیرون می‌کشد و به گوشه دیگر می‌خزد. سپس علم و معارف دینی در شهری به نام قم ظاهر می‌شود؛ سَتَخْلُو کُوفَةُ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ یَأْرِز عَنْهَا الْعِلْمُ کَمَا تَأْرِز الْحَیَّةُ فِی جُحْرِهَا، ثُمَّ یَظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَةٍ یُقَالُ لَهَا قُمُّ»(بحارالانوار/57/213)

این پیش‌بینی امام صادق(ع) است و الان می‌توانید تحقق یافتنش را ببینید. مرکزیت علمی کوفه یا نجف در اثر ظلم صدامیان و اعدام علماء به شدت ضعیف شد و امروز قم این مرکزیت را پیدا کرده است(حضرت امام(ره) در این‌باره می‌فرماید: و از قم همان طورى که اهل بیت فرموده‏اند علم نشر مى‏شود به همه بلاد و الآن مى‏بینیم که علمْ مرکزش قم است و از قم دارد نشر مى‏شود...از آنجا تحرک دارد سرایت مى‏کند به همه جا؛ صحیفه امام/3/331)

حضرت در ادامه روایت می‌فرماید: «و آنجا(شهر قم) معدنی برای علم و فضل می‌شود تا اینکه در روی زمین هیچ مستضعف دینی باقی نمی‌ماند(یعنی پیام و معارف دین به همه می‌رسد) حتی دختران خانه‌نشین هم از معارف دینی باخبر می‌شوند و این مسأله نزدیک ظهور امام زمان(ع) است؛ وَ تَصِیرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَ الْفَضْلِ حَتَّى لَا یَبْقَى فِی الْأَرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فِی الدِّینِ حَتَّى الْمُخَدَّرَاتُ فِی الْحِجَالِ وَ ذَلِکَ عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قَائِمِنَا»(همان) یعنی علوم و معارف دینی از قم به جهان نشر پیدا خواهد کرد و همه از پیام دین باخبر خواهند شد؛ به این ترتیب حجت بر همه تمام خواهد شد. البته ما نمی‌گوییم الان به همین میزان که در این روایت آمده است، همه دنیا از پیام دین باخبر شده‌اند. نه، هنوز خیلی‌ها هستند که خبر ندارند و باید باخبر شوند.

یک قاعده: جهان نمی‌تواند بدون دین ادامه یابد

در ادامه روایت یک قاعده را بیان می‌فرماید: «خداوند متعال اهل قم را جانشینان حضرت حجت(ع) قرار می‌دهد(جانشین حضرت در این امر که دین را منتشر کنند) و اگر این نبود(این نشر دین از قم به جهان در آخرالزمان نبود) زمین و زمان کن فیکون می‌شد و حجتی در زمین باقی نمی‌ماند؛ فَیَجْعَلُ اللَّهُ قُم وَ أَهْلَهُ قَائِمِینَ، مَقَامَ الْحُجَّةِ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا و لَمْ یَبْقَ فِی الْأَرْضِ حُجَّةٌ»(همان)

این روایت از یک قاعده، پرده بر می‌دارد که جهان نمی‌تواند بدون دین ادامه دهد؛ خداوند جهان را بی‌دین تحمل نخواهد کرد. و اینکه جهان می‌تواند در اوج ظلم و فساد و تباهی به حرکت خودش ادامه بدهد و نابود نشود به خاطر آن نفَسی است که از دین کشیده می‌شود(چه از قم، چه کوفه یا جای دیگر) مهم این است که دین نَفَس بکشد.

در ادامه روایت می‌فرماید: «علم(معارف دین) از قم به سایر بلاد منتشر می‌شود، و حجت بر خلق تمام می‌شود و احدی روی زمین باقی نمی‌ماند مگر اینکه دین به او رسیده است، سپس امام زمان(ع) ظهور خواهد کرد؛ فَیُفِیضُ الْعِلْمُ مِنْهُ إِلَى سَائِرِ الْبِلَادِ فِی الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ فَیَتِمُّ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْخَلْقِ حَتَّى لَا یَبْقَى أَحَدٌ عَلَى الْأَرْضِ لَمْ یَبْلُغْ إِلَیْهِ الدِّینُ وَ الْعِلْمُ ثُمَّ یَظْهَرُ الْقَائِمُ ع»(همان)

مخالفت برخی شیعیان با امام زمان(ع) بعد از ظهور، نمونه‌ای از آسیب‌های رشد معنویت است

در انتهای روایت هم یک جمله درباره آسیب‌های رشد معنویت بیان شده است: «سپس امام زمان(ع) ظهور می‌کند و امام زمان(ع) می‌شود سبب نقمت و بلای خدا که بر سر بندگانش می‌آید! خداوند بندگانش را عذاب نمی‌کند مگر بعد از اینکه بندگانش حجت را انکار کنند؛ ثُمَّ یَظْهَرُ الْقَائِمُ ع وَ یَسِیرُ سَبَباً لِنَقِمَةِ اللَّهِ وَ سَخَطِهِ عَلَى الْعِبَادِ لِأَنَّ اللَّهَ لَا یَنْتَقِمُ مِنَ الْعِبَادِ إِلَّا بَعْدَ إِنْکَارِهِمْ‏ حُجَّةً»(همان) پس طبق این روایت، قبل از ظهور حجت بر همه تمام می‌شود و بعد وقتی خودِ امام زمان(ع) می‌آید تازه یک عده‌ای شروع به انکار ایشان می‌کنند و بر حضرت خروج می‌کنند، و حضرت دستور قتلشان را صادر می‌فرماید.(فَبَیْنَا صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ قَدْ حَکَمَ بِبَعْضِ الْأَحْکَامِ وَ تَکَلَّمَ بِبَعْضِ السُّنَنِ، إِذْ خَرَجَتْ خَارِجَةٌ مِنَ الْمَسْجِدِ یُرِیدُونَ الْخُرُوجَ عَلَیْهِ فَیَقُولُ لِأَصْحَابِهِ انْطَلِقُوا فَیَلْحَقُونَهُمْ فِی التَّمَّارِینِ فَیَأْتُونَهُ بِهِمْ أَسْرَى فَیَأْمُرُ بِهِمْ فَیُذْبَحُونَ؛ تفسیر عیاشی/2/56)

توسعه معنویت بدون تنش و درگیری نخواهد بود/درگیری‌های آینده بین دو گروه معتقد به امام زمان(ع) خواهد بود

توسعه معنویت و حرکت جهان به سوی معنویت، قطعاً آسیب‌هایی خواهد داشت و بدون تنش و درگیری نخواهد بود. وقتی معنویت رشد پیدا کرد، شیطان که بیکار نمی‌ماند و درگیری‌هایی از نوع معنوی راه می‌اندازد.

در جامعه ما، قبلاً نزاع‌ها میان مارکسیست و اسلام بود و بعد میان لیبرالیسم و اسلام بود. بعد این نزاع درون‌دینی شد و بر سر رعایت و اهمیت اخلاق نزاع شد، همین‌طور که جلوتر می‌رویم، به جایی می‌رسیم که دو طرف درگیری بر سر «امام حسین(ع) و امام زمان(ع)» با هم نزاع خواهند کرد. یعنی درگیری‌ها درون مؤمنین خواهد شد. و این فضا را داریم کم‌کم احساس می‌کنیم که هر دو طرف با ذکر مشترک یا حسین(ع) و یابن‌الحسن(ع) با هم درگیر می‌شوند. در روایت هست که در نزدیکی ظهور کار به جایی می‌رسد که شیعه شیعه را تکفیر می‌کند.(امام حسین(ع): لا یَکُونُ الْأَمْرُ الَّذِی تَنْتَظِرُونَهُ حَتَّى یَبْرَأَ بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ وَ یَتْفُلُ بَعْضُکُمْ فِی وُجُوهِ بَعْضٍ وَ یَشْهَدَ بَعْضُکُمْ عَلَى بَعْضٍ بِالْکُفْرِ وَ یَلْعَنَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً فَقُلْتُ لَهُ مَا فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ مِنْ خَیْرٍ فَقَالَ الْحُسَیْنُ ع الْخَیْرُ کُلُّهُ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ یَقُومُ قَائِمُنَا وَ یَدْفَعُ ذَلِکَ کُلَّه؛ غیبت نعمانی/206)

چندی قبل بعضی‌ها که خودشان را شیعه می‌دانند در برخی شبکه‌های ماهواره‌ای انگلیس، می‌گفتند: «من ثابت می‌کنم هر کسی که طرفدار ولایت فقیه باشد، کافر است» پس می‌بینید که ما الان در واقع از سوی دو گروه، داریم تکفیر می‌شویم. و معلوم می‌شود که شیعه تکفیری هم وجود دارد. لابد چند وقت دیگر هم، کارشان به اینجا خواهد رسید که می‌گویند: اینها که کافر هستند، باید به قتل برسند! چرا؟ چون یک کسی که خودش را نائب امام زمان(ع) می‌داند، حکم به تکفیر اینها داده است!

چرا در متن دین و معنویت این آسیب‌ها تولید می‌شود؟/ زیرا کسی که دیندار شود ولی نفسش را مهار نکند، با همین دین علیه دین اقدام خواهد کرد

حالا چرا در متن دین و معنویت این آسیب‌ها تولید می‌شود؟ کسانی که دیندار می‌شوند ولی نفس خودشان را مهار نمی‌کنند، با همین دین و اخلاق، علیه دین اقدام خواهند کرد. کسانی که حریفِ نفس خودشان نیستند، با اخلاق، دین و قرآن به دین و مؤمنین ضربه می‌زنند.

از همان روز اول که خواستید به جوان‌تان آموزش دین بدهید، به او بگویید: «من دارم اینها را به تو یاد می‌دهم ولی مراقب باش که همین‌ها را بهانه نکنی و علیه دین قیام کنی!» نباید به فرزندمان بگوییم: اگر نمازخوان و اهل هیات بشوی و قرآن هم بخوانی دیگر تمام است! این غلط است. امام رضا(ع) می‌فرماید: در آخرالزمان عده‌ای هستند که محبت ما اهل‌بیت(ع) را در دل دارند ولی فتنه‌ای راه می‌اندازند که بدتر از دجال است!(إِنَّ مِمَّنْ یَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ، مَنْ هُوَ أَشَدُّ فِتْنَةً عَلَى شِیعَتِنَا مِنَ الدَّجَّالِ؛ صفات الشیعه/8)

حدود 20 سال پیش در جامعه می‌گفتیم: «اگر یک قطره اشک برای امام حسین(ع) بریزید، تمام است» چون آن موقع خیلی‌ها بودند که اصل «ارزش اشک ریختن برای امام حسین(ع)» را خرافات می‌دانستند و ما مجبور بودیم از اصل اشک ریختن دفاع کنیم و فضای تخریبی آن زمان اجازه نمی‌داد که از آسیب‌ها و استثناءهای خارج از قاعده صحبت کنیم. ولی الان دیگر نمی‌گوییم اگر یک قطره اشک برای امام حسین(ع) بریزید، دیگر تمام است و هیچ استثنائی ندارد. باید مراقب آسیب‌های هم دینداری باشید.

اینکه برخی مؤمنین به روی امیرالمؤمنین(ع) شمشیر کشیدند نشان می‌دهد آسیب‌های دینداری چقدر پیچیده است

از امیرالمؤمنین(ع) پرسیدند: خوارجی که شما آنها را در نهروان کشتید، منافق بودند؟ حضرت فرمود: نه! آنها برادران مؤمن ما بودند که اشتباه کردند و علیه ما شوریدند(عَنْ جَعْفَرٍ ع عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ: إِنَّ عَلِیّاً لَمْ یَکُنْ یَنْسُبُ أَحَداً مِنْ أَهْلِ حَرْبِهِ إِلَی الشِّرْکِ وَ لَا إِلَی النِّفَاقِ وَ لَکِنَّهُ کَانَ یَقُولُ هُمْ إِخْوَانُنَا بَغَوْا عَلَیْنَا؛ قرب الإسناد/94) یعنی امیرالمؤمنین(ع) حاضر نشد به دشمنان درجه اول خودش هم بگوید که آنها منافق بودند.

پس ممکن است برخی از مؤمنین اشتباه کنند و به روی امیرالمؤمنین(ع) شمشیر بکشند. اینها نشان می‌دهد که موضوع آسیب‌های دینداری چقدر جدی و پیچیده است.

مراقب باشید یک‌دفعه‌ای به یک قسمت دین زیادی علاقه‌مند نشوید!/ بعضی‌ها یک‌دفعه‌ای «عشق قرآن» شدند و جلوی امیرالمؤمنین(ع) ایستادند

سعی کنید به هیچ قسمت دین بیش از حد تعیین شده در دین، علاقه پیدا نکنید؛ چون ممکن است معنایش این باشد که قسمت‌های دیگر دین را به زمین انداخته‌اید. به همه قسمت‌های دیندر حد خودش علاقه داشته باشید. چون اگر یک‌دفعه‌ای به یک قسمت دین، علاقه بیش از حد پیدا کنید، باید شک کنید که نکند دلم من مریض است.

بعضی‌ها یک‌دفعه‌ای عشقِ عدالت ظاهری می‌شوند! مثل آن کسی که یک‌دفعه‌ای زیادی به عدالت علاقه پیدا کرد و آمد به رسول خدا(ص) گفت: چرا این غنایم را عادلانه تقسیم نمی‌کنید! (أَقْبَلَ رَجُلٌ... بَیْنَ عَیْنَیْهِ أَثَرُ السُّجُودِ، فَسَلَّمَ وَ لَمْ یَخُصَّ النَّبِیَّ ص، ثُمَّ قَالَ: قَدْ رَأَیْتُکَ وَ مَا صَنَعْتَ فِی هَذِهِ الْغَنَائِمِ. قَالَ ص: وَ کَیْفَ رَأَیْتَ؟ قَالَ: لَمْ أَرَکَ عَدَلْتَ. فَغَضِبَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ قَالَ: وَیْلَکَ إِذَا لَمْ یَکُنِ الْعَدْلُ عِنْدِی فَعِنْدَ مَنْ یَکُونُ؟)(ارشاد مفید/1/148) یعنی عشق به عدالت باعث شد جلوی پیامبر(ص) بایستد.

بعضی‌ها هم یک‌دفعه‌ای عشق قرآن شدند. و وقتی –در صفین- قرآن‌ها سرِ نیزه رفت، خون جلوی چشم‌شان را گرفت. و امیرالمؤمنین(ع) که قرآن ناطق بود را کنار گذاشتند.

رسول خدا(ص) می‌فرماید: «نمی‌تواند دین خدا را کمک کند مگر کسی که به همه جهت‌های دین احاطه داشته باشد؛ إنَّ دِینَ اللّه ِ تعالى لَن یَنصُرَهُ إلاّ مَن حاطَهُ مِن جمیعِ جَوانِبِهِ»(کنزالعمال/28886)

بعضی‌ها به خاطر بی‌حجابی‌های خیابان، ضد انقلاب می‌شوند/ بعضی‌ها یک‌دفعه‌ای «عشق اخلاق» می‌شوند

بعضی‌ها به خاطر بی‌حجابی‌های خیابان، ضد انقلاب می‌شوند. یک‌دفعه‌ای عشقِ حجاب می‌شوند و تمام دینشان می‌شود حجاب! اینها از بسترهای انحراف است.  

مثلاً یک آقایی، یک‌دفعه‌ای عاشق این می‌شود که «اسلام گفته است زن باید به شوهر خودش تواضع کند» درست است که اسلام این را گفته است، ولی از سوی دیگر اسلام این را هم گفته است که اگر یک مردی همسر خود را اذیت کند، حتی اگر شهید هم بشود، دچار فشار قبر خواهد شد. این قمست اسلام را هم باید در نظر گرفت.

بعضی‌ها یک‌دفعه‌ای به اخلاق گیر می‌دهند! و این روایت را می‌خوانند: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» در حالی که این حدیث را فقط ابوهریره نقل کرده است و در کتب معتبر شیعه نقل نشده است. از نظر معنایی هم معمولاً غلط ترجمه می‌کنند. یعنی نه دلالت و نه سند، درست نیست. از کسانی که یک‌دفعه‌ای بیش از حد به اخلاق گیر می‌دهند، باید پرسید: «با این اخلاق می‌خواهی دنبال چه منفعتی می‌گردی؟

بعضی‌ها یک‌دفعه‌ای عشق «برائت» و لعن می‌شوند/ هرچه به آخر الزمان نزدیک می‌شوید، تقیه بیشتر می‌شود

بعضی‌ها یک‌دفعه‌ای عشق برائت می‌شوند و می‌گویند: ما باید به هر قیمتی لعن کنیم! می‌گویند: در روایت فرموده است که هر کسی لعن نکرد، او را هم لعن کنید. پس ما، شما را هم لعن می‌کنیم! در حالی که پیامبر اکرم(ص) فرموده است: به همه جوانب دین احاطه داشته باشید(إنَّ دِینَ اللّه ِ تعالى لَن یَنصُرَهُ إلاّ مَن حاطَهُ مِن جمیعِ جَوانِبِهِ؛ کنزالعمال/28886)

آیا این روایت را نشنیده‌اید که فرموده‌اند: هرچه به آخر الزمان نزدیک می‌شوید، تقیه بیشتر می‌شود؟(امام صادق(ع): کُلَّمَا تَقَارَبَ‏ هَذَا الْأَمْرُ کَانَ أَشَدَّ لِلتَّقِیَّة؛ کافی/2/220) جالب اینجاست که وقتی این روایت‌ها را برایشان می‌خوانیم، بلافاصله می‌گویند: «سند این روایت‌ها محکم است؟» ولی آن روایت‌هایی که خودشان درباره لزوم لعن کردن می‌خوانند، به دنبال محکم بودن سندش نیستند!

برخی ناگهان عشق «اطاعت از حرف خلیفه» شدند و خون امام حسین(ع) را مباح کردند

می‌دانید کربلا چگونه برقرار شد؟ یک‌دفعه‌ای گفتند: «اباعبدالله الحسین(ع) حرفِ خلیفه مسلمین را زمین گذاشته است!» آنها هم، همین یک جمله را گرفتند و به آن گیر دادند و همه دین را کنار گذاشتند! در حالی که همین‌ها زمان امیرالمؤمنین(ع) سخنان حضرت را زمین می‌انداختند و توجه نمی‌کردند. یک‌دفعه‌ای عشقِ به «اطاعت از حرف خلیفه» پیدا کردند و خون امام حسین(ع) را مباح کردند.

حسین(ع) را با دینِ جدّ حسین(ع) کشتند و الا نمی‌شد این‌قدر آدم برای قتل حسین(ع) بسیج کرد/از ماست بر ماست

این داستان را شنیده‌اید: «روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست...» وقتی یک تیر به بال آن عقاب بلندپرواز برخورد کرد، برای عقاب این سؤال مطرح شد که آن تیر، چگونه توانسته به آن ارتفاع بالا برسد؟ بعد دید که یکی از پرهای خودش در انتهای آن تیر قرار دارد، اینجا بود که گفت: «از ماست که برماست»

می‌دانید آنها چگونه توانستند حسین(ع) را به قتل برسانند؟ در واقع با دینِ جدّ حسین(ع) حسین(ع) را کشتند و الا نمی‌توانستند این‌قدر آدم برای قتل حسین(ع) بسیج کنند. امام صادق(ع) می‌فرماید: بعد از ظهور هم دل امام زمان(ع) را خون می‌کنند. از امام صادق(ع) پرسیدند: چگونه؟ حضرت فرمود: با آیات قرآن دلِ امام زمان(ع) را خون می‌کنند و نیش و کنایه می‌زنند و با آوردن آیات قرآن به کارهای حضرت ایراد می‌گیرند.(إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ اسْتَقْبَلَ مِنْ جَهْلِ النَّاسِ أَشَدَّ مِمَّا اسْتَقْبَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ جُهَّالِ الْجَاهِلِیَّةِ...وَ إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَتَى النَّاسَ وَ کُلُّهُمْ یَتَأَوَّلُ عَلَیْهِ کِتَابَ اللَّهِ یَحْتَجُّ عَلَیْهِ بِهِ ثُمَّ قَالَ أَمَا وَ اللَّهِ لَیَدْخُلَنَّ عَلَیْهِمْ عَدْلُهُ جَوْفَ بُیُوتِهِمْ کَمَا یَدْخُلُ الْحَرُّ وَ الْقُرُّ؛ غیبت نعمانی/297) اینها از آسیب‌های دین است.

اگر دین کسی را درست نکند، او دین را خراب کرده و به نفع خودش مصادره می‌کند

اگر دین کسی را درست نکند، او دین را خراب خواهد کرد. یعنی اگر کسی دیندار بشود ولی با دینداری کردن، درست نشود، او دین را به نفع خودش مصادره خواهد کرد.

از خدا می‌خواهیم حتی اگر ما داشتیم از راه منحرف می‌شدیم، یک حسینِ مهربانی سر راهمان قرار دهد و ما را از وسط راه باز گرداند. حتی حاضریم امام حسین(ع) سرِ ما داد بزند، ولی با همین داد زدن، آدم شویم.

گاهی انسان با یک داد، آدم می‌شود/ حرّ همین‌طوری عوض شد

گاهی اوقات انسان با یک داد، آدم می‌شود، حرّ همین‌طوری عوض شد. امام حسین(ع) در کربلا به این سادگی‌ها در مقابل کسی عصبانی نشد. ولی دید حرّ این قابلیت را دارد که با یک تلنگر، عوض شود، لذا به او نهیب زد: «مادرت به عزایت بنشیند، این چه برخوردی است؟»(فَقَالَ الْحُسَیْنُ ع لِلْحُرِّ ثَکِلَتْکَ‏ أُمُّکَ‏ مَا تُرِید؛ وقعه الطف/171) امام حسین(ع) به عمر سعد این‌طوری تشر نزد، چون دید او لیاقتیش را ندارد.

حرّ آمد جواب حضرت را بدهد، ولی نتوانست و گفت: من چه بگویم که مادر شما حضرت فاطمه(س) است(فَقَالَ لَهُ الْحُرُّ أَمَا لَوْ غَیْرُکَ مِنَ الْعَرَبِ یَقُولُهَا لِی وَ هُوَ عَلَى مِثْلِ الْحَالِ الَّتِی أَنْتَ عَلَیْهَا مَا تَرَکْتُ ذِکْرَ أُمِّهِ بِالثُّکْلِ کَائِناً مَنْ کَانَ وَ لَکِنْ وَ اللَّهِ مَا لِی إِلَى ذِکْرِ أُمِّکَ مِنْ سَبِیلٍ إِلَّا بِأَحْسَنِ مَا یُقْدَرُ عَلَیْهِ؛ وقعه الطف/171) اینجا بود که معلوم شد نهیب اباعبدالله(ع) کار خودش را کرده است...

من حدس می‌زنم وقتی حرّ این‌گونه ارادت خودش به زهرای اطهر(س) را نشان داد، نظرِ حسین(ع) درباره حرّ این‌طور بود که: عجب جوانمردی است؛ به مادرم احترام گذاشت! اگر چند نفر مثل او در مدینه بودند که به مادرم احترام بگذارند، اصلاً درِ خانه ما آتش نمی‌گرفت...


منبع:فارس

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین