کد خبر : ۳۹۱۱۶
تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۳۹۳ - ۰۲:۳۵

دلائلی بر عصمت امامان (ع)

شيعه كه نصب امام را از جانب خدا با نص، واجب مى‏ داند، امامت، عهد خداست و عصمت، با اين آيه ثابت مى ‏شود.چرا که خداوند تبارك و تعالى ابا دارد كه اين مقام منيع را به كسى بدهد كه ملكه عصمت در او رسوخ نكرده و صدور معصيت از او ممكن باشد.

عقیق:آيات متعدد و روايات مختلفى حاكى از اعتبار عصمت امام است كه اكنون به بررسى برخى از آنها مى‏ پردازيم.
 «وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ؛ بياد آور هنگامى كه خداوند ابراهيم را به امورى چند امتحان فرمود و او همه را به جاى آورد. خدا به او گفت: من تو را به پيشوايى خلق برگزينم. ابراهيم عرض كرد: اين پيشوايى را به فرزندان من نيز عطا خواهى كرد؟ فرمود: عهد من هرگز به مردم ستمكار نمى‏ رسد.»1
شيعه كه نصب امام را از جانب خدا با نص، واجب مى ‏داند، امامت، عهد خداست و عصمت، با اين آيه ثابت مى ‏شود.چرا که خداوند تبارك و تعالى ابا دارد كه اين مقام منيع را به كسى بدهد كه ملكه عصمت در او رسوخ نكرده و صدور معصيت از او ممكن باشد. 2

علامه طباطبايى (رحمه اللّه علیه ) درتفسیر این آیه مى ‏فرمايند:
شخصى از يكى از اساتيد ما پرسيد: به چه بيانى اين آيه بر عصمت امام دلالت دارد؟

او در جواب فرمود: مردم به حكم عقل، از يكى از چهار قسم بيرون نيستند و قسم پنجمى هم براى اين تقسيم نيست؛ يا در تمام عمر، ظالمند و يا در تمام عمر، ظالم نيستند، يا در اول عمر، ظالم و در آخر، توبه‏ كارند و يا بالعكس، در اول، صالح و در آخر، ظالمند. ابراهيم عليه السّلام شأنش اجلّ از اين است كه از خداى تعالى درخواست كند كه مقام امامت را به دسته اول و چهارم از ذريه ‏اش بدهد. پس به طور قطع، دعاى ابراهيم عليه السّلام شامل حال اين دو دسته نيست. باقى مى‏ ماند دوم و سوم؛ يعنى آن كسى كه در تمامى عمرش ظلم نمى‏ كند و كسى كه اگر در اول عمر، ظلم كرد، در آخر، توبه كرده است. از اين دو قسم خدا قسم دوم را نفى كرده، باقى مى‏ ماند يك قسم و آن كسى است كه در تمامى عمرش، هيچ ظلمى مرتكب نشده است.

پس، از چهار قسم ‏بالا، دو قسمش را ابراهيم عليه السّلام از خدا نخواست و از دو قسمى كه خواست، يك قسمش مستجاب شد و آن، كسى است كه در تمامى عمر، معصوم باشد. 3.
«قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: إنّى تارك فيكم الثقلين، كتاب اللّه و عترتى، ما إن تمسّكتم بهما لن تضلّوا و إنّهما لن يفترقا حتّى يردا علىّ الحوض و إنّى سألت اللّه عزّ و جلّ أن لا يفرّبينهما حتّى يوردهما علىّ الحوض؛ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمودند: من در بين شما، دو چيز گرانبها به يادگار مى‏ گذارم: يكى قرآن و ديگرى، عترت من است. تا زمانى كه به اين دو تمسّك كنيد، گمراه نمى‏ شويد و اين دو هرگز از همديگر جدا نمى‏ شوند تا اين كه بر سر حوض كوثر بر من وارد مى ‏شوند و من از خدا خواستم كه بين اين دو تا وقتى كه بر سر حوض كوثر بر من وارد مى‏ شوند، جدايى نيندازد.»4
روايت ثقلين به طور متواتر، از شيعه و سنى نقل شده است. از دو جمله «ما إن تمسّكتم بهما لن تضلّوا» و جمله «إنّهما لن يفترقا» مى‏ توان براى عصمت، استدلال كرد؛ زيرا چنگ زدن به كتاب و عترت، براى هميشه از گمراهى، جلوگيرى مى‏ كند و لازمه اين، عصمت عترت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است و همچنين، جدا نشدن و عدم افتراق از قرآن، آن هم به صورت «لن يفترقا» به معناى عصمت آنهاست. 5


پی نوشت ها:
1-بقره،
۱۲۴.
 2 - رک: امامت پژوهی،ص
۱۵۸و۱۵۹.
3-طباطبايى،سید محمد حسین، الميزان، ترجمه موسوى همدانى، ج
۱، ص ۴۱۵.
4 - مجلسی،محمد ،بحارالانوار،بیروت،موسسه الوفاء،ج
۲۳،ص۱۰۸
 5 - حسین،میر سید حامد،عبقات الأنوار في إثبات إمامة الأئمة الأطهار،بی جا، کتابخانه امیر المومنین(ع)،ج
۲۰،ص۸۵.
منبع:افکار

211008


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین