۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۴ : ۲۱
عقیق:اسلام به عنوان کاملترین دین برای همه ی شؤون زندگی بشر برنامه ی معینی مقرر کرده است. بر همین اساس برای دفاع از آرمان های خویش، دستورات ویژه ای صادر نموده که در طی آن به مسلمانان تأکید می نماید در هر لحظه آماده ی مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی باشند. بنابراین مسأله ی سربازی در اسلام که شکل متعالی آن در قالب جهاد بروز پیدا کرده، از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ از این رو در گفت و گویی با پژوهشگر حوزه تاریخ اسلام «حسن نظری» ابعاد گوناگون این امر مورد بررسی قرار گرفت که از نظرتان می گذرد.
چرا کشورها و سرزمین ها به داشتن یک نیروی دفاعی نیازمند هستد و آیا این نیاز غریزی است یا ماحصل تقابل تمدن ها با یکدیگر می باشد؟
این قوه هم غریزی است و هم تکاملی. همان گونه که در سراسر عالم خلقت، همه ی موجودات به نوعی آمادگی مقابله با تهدیدات را دارند، جامعه ی انسانی نیز باید به گونه ای آماده ی رویارویی با خطرات و تهدیدات باشد. همان گونه که حیوانات برای خود روش خاصِ دفاع دارند، انسان ها نیز باید هر لحظه توانایی دفاع از کیان خویش را داشته باشند. با این تفاوت که در عالمِ سایرِ موجودات، این نوع دفاع ثابت بوده و تغییر نمی کند، اما در جوامع انسانی در طول تاریخ نحوه ی مبارزه و دفاع، تغییرات زیادی کرده است. اسلام نیز به عنوان یک تمدن، باید دارای زیرساخت های دفاعی باشد تا بتواند در مقابل تهدیدات عکس العمل نشان دهد. برای همین جهاد را در کنار نماز، ستون دین معرفی کرده و آن را واجب دانسته اند تا توسط آن انسان بتواند از خود و بقیه حمایت کند. این نیروی دفاعی به قدری اهمیت دارد که در صورت عدم آن، فساد در زمین گسترش پیدا می کند و از این رو قرآن کریم نیز در آیه 251 سوره بقره به این نکته اشاره کرده است. به همین علت تمام کشورهای دنیا نیروی دفاع را برای کشور لازم و واجب می دانند و یک ارتش که وظیفه اش جلوگیری از تجاوز است، وجودش لازم و ضروری است.
آیا در قرآن به صورت صریح به بحث سربازی و جهاد اشاره شده است؟
بحث جهاد در راه خدا، به قدری اهمیت دارد که تعداد زیادی از آیه های قرآن به این موضوع پرداخته اند که تعداد آن ها بالغ بر چند ده آیه می باشد. آیات قرآن درباره ی جهاد متناسب با شرایط دعوت پیامبر (ص) نازل شده است. در دوره ی حضور پیامبر در مکه هیچ برخورد نظامی میان مسلمانان و مشرکان روی نداد و آیات قرآن مسلمانان را به صبر و پایداری در برابر آزار آن ها فرا می خواند. با این حال برخی آیات مانند آیه ی 52 سوره ی فرقان، زمینه های اندیشه ی جهاد را که در چارچوب یک حکومت اسلامی معنادار می شد، پی ریزی کرده بود. با هجرت مسلمانان به مدینه، حکومتی نوین با رهبری پیامبر (ص) شکل گرفت و دیری نگذشت که اولین پیکارها میان مسلمانان و مشرکان آغاز شد. بنا بر قول مشهور نخستین آیه ای که اجازه ی جهاد به مسلمانان داده، آیه ی 39 سوره ی حج می باشد.
آیات جهادی قرآن از یک سیر منطقی تبعیت می کند. خداوند در قرآن ابتدا مسلمانان را به صلح تشویق می کند و می گوید اگر دشمن متمایل به صلح بود، ما نیز صلح را بپذیریم. سپس به این نکته اشاره می کند که جنگ باید در راه خدا باشد نه به منظور کشورگشایی و هنگامی است که دشمن به ما حمله ی نظامی می کنند.
البته آیات دیگری نیز وجود دارد که از مسلمانان می خواهد همیشه آماده باشند. مانند آیه ی 71 سوره ی نساء: «ای کسانی که ایمان آورده اید، آمادگی خود را (در برابر دشمن) حفظ کنید و در دسته های متعدد یا به صورت دسته ی به هم پیوسته به سوی دشمن حرکت کنید». آیه ی دیگر، آیه ی 4 سوره ی «الصّف» می باشد که می فرماید: «خداوند برای رزمندگان در راهش، تشکیل صف های منظم را واجب نموده است» و این صف های منظم میسر نمی شود، مگر با تمرین و هماهنگی با سایر سربازان در رزمایش ها و تمرینات نظامی.
شیوه سربازی و تاکتیک های نظامی در زمان پیامبر (ص) به چه صورت بوده است؟
دوره ی 10 ساله ی زندگانی پیامبر در مدینه با جنگ های متعددی سپری شد و بدین ترتیب بخش مهمی از تاریخ سیاسی- نظامی صدر اسلام، یعنی مغازی، رقم خورد. هنگامی که پیامبر (ص) از مکه به مدینه هجرت فرمود و پایه های قدرت اسلامی را در آن جا پی ریزی نمود، در ابتدای امر نیاز به یک ارتش منظم و آماده ضروری بود. زیرا از هر طرف ممکن بود علیه مسلمانان هجوم آورند. از نوآوری های پیامبر (ص) ابداع روش جدید در جنگیدن بود. تا قبل از ایشان اعراب به صورت نامنظم می جنگیدند. جنگ هایی که در میان اعراب پیش از اسلام به وقوع می پیوست، از حدود افراد و قبیله فراتر نمی رفت و هیچ هدف و نظم معین و مشخصی در آن وجود نداشت. اعراب جاهلی بنابر خوی بیابانگردی، هیچ گاه سازماندهی منظمی را در جنگ های خود نمی پذیرفتند و هیچ اصول جنگی را رعایت نمی کردند. حرکت منظم، سازماندهی و تاکتیک نزد ایشان جایگاهی نداشت. اما پیامبر (ص) به مدیریت نظامی مفهوم واقعی بخشید. مهم ترین موضوعی که پیامبر (ص) در جنگ مورد توجه قرار می داد، آمادگی همیشه برای آن بود.
شیوه ی آرایش سربازان از جمله نکات مورد توجه پیامبر بود. ایشان اصول صف را در جنگ به کار می بردند. بدین ترتیب که سواران در یکجا، پیاده ها در جای دیگر، تیراندازان و نیزه داران هم در محل های خاص مستقر می شدند. با این وصف پیامبر (ص) می توانست صفی را جایگزین صف دیگر کند و این نوآوری در پیروزی های پیامبر (ص) بسیار مؤثر بود. این نظم در صف بندی سربازان را در جنگ بدر به خوبی مشاهده می کنیم. اطاعت از فرمانده ی لشکر، نکته ی دیگری بود که پیامبر (ص) به آن بسیار تأکید می فرمود، به نحوی که در جنگ هایی که خود ایشان حضور داشتند، فرماندهان جناح های مختلف را خودشان تعیین می کردند.
سربازی پس از پیامبر (ص) چگونه ادامه یافت؟
حضرت علی (ع) به عنوان نمونه بارز یک سرباز و مجاهد اسلامی، آموزه های فراوانی در این زمینه به جا نهادند. این امام همام به اهمیت وجود یک نیروی نظامی در داخل سرزمین اسلامی واقف بودند و مکرّراً از یاران خویش می خواستند که پیوسته آمادگی لازم برای جهاد را داشته باشند. تا جایی که ایشان جهاد را دری از درهای بهشت معرفی می نمایند. طبق قوانین آن روز، مجاهدان و سربازان از شهرها و قبایل مختلف جمع آوری می شدند تا در رکاب علی (ع) شمشیر بزنند. در آن هنگام که ایشان برای جنگ جمل آماده می شدند، نمایندگانی را سوی قبایل و شهرهای مختلف فرستاده و از آنان درخواست سرباز نمودند. به عنوان مثال فرزندشان، حسن (ع) را به همراه عبدالله بن عباس و عمار بن یاسر روانه ی کوفه کرده و درخواست سرباز نموده و آنان نیز موافقت کردند.
مرحله ی بعدی تجمع و تمرکز این نیروها در یک مکان واحد بود که در آن جا امام بتواند نظم خاص را به سربازان سپاهش آموزش دهد. طبق گفته های کتب تاریخی، پادگان امام علی (ع) واقع در نخیله بود. مکانی در نزدیکی کوفه که حضرت در آن جا برای لشگریانش سخنرانی می کرد و آنان را از لحاظ جسمی و روحی برای نبرد آماده می ساخت. ایشان نیز به سربازان توصیه می کردند تا فرماندهانشان اطاعت کامل داشته باشند. این اندیشه در طی نامه ای که برای سربازان نوشته اند کاملاً مشهود است. دیگر نکته ی مورد توجه امام آرایش سپاه بود. ایشان بر هر قسمت لشگر فرماندهی تعیین می نمود و از سربازان می خواست تا در جایگاه های مشخص خویش، آرایش بگیرند.
پس از امام علی (ع) سربازی و آمادگی برای دفاع از اسلام و میهن همچنان جاری بود. با این که امام حسن (ع) مدت بسیار کوتاهی حکومت کردند، اما باز هم در سیره ی ایشان مواردی وجود دارد که نشان دهنده ی اهتمام به داشتن یک نیروی دفاعی قوی می باشد. سیره ی عملی این امام بیانگر آن است که برای مقابله با دشمن از هیچ فرصتی غفلت نمی کردند. در تهیه ی سلاح و نفرات، تقویت روحیه ی سربازان، انتخاب محل اردوگاه و انتخاب زمان مناسب برای حمله به دشمن و به کار بستن هر گونه تاکتیک جنگی، هیچ مطلب کوچک و بزرگی را از نظر دور نمی داشتند، چنانچه هنگامی که امام حسن (ع) به منصب رهبری جامعه رسیدند، تقویت روحیه ی سربازان را در اولویت امور خویش قرار دادند. برای همین نخستین کاری که انجام دادند بر عطایای سپاهیان افزودند.
نمونه هایی که ذکر شد، سیره ی عملی معصومین در ارتباط با سربازی بود. البته به دلیل این که مدت حکومت سیاسی- نظامی ایشان مدت کوتاهی بود و فقط سه نفر از معصومین توانستند بر مسلمانان حکومت کنند، بنابراین بخش زیادی از مباحث مربوط به سربازی و جهاد، در احادیث ایشان بیان شده است چنانچه آمده است: «مردی به حضور پیامبر (ص) رسید و گفت: ای پیامبر خدا؛ کدام عمل بهتر است؟ پیامبر فرمود: ایمان به خدا، تصدیق او و جهاد در راه او». در این حدیث، جهاد به قدری اهمیت پیدا می کند که در کنار ایمان به خدا، یکی از بهترین اعمال قرار می گیرد و در جای دیگر پیامبر (ص) جهاد را رهبانیت اسلام معرفی می نمایند.
امام علی (ع) نیز در نهج البلاغه نامه 53 به زیبایی کارکردهای یک سرباز را مشخص می کند، چنانچه می فرمایند: «سربازان به اذن خداوند پاسدار و حامی مردم و زینت والیان و تأمین کننده ی راه های امن هستند». همچنین با این که امام سجاد (ع) در عمل هیچ گاه حکومتی را در دست نگرفتند، اما در صحیفه ی سجادیه دعاهای لطیفی در حق سپاهیان و سربازان و حتی خانواده های آنان بیان کرده اند. در یکی از این دعاها می خوانیم: «خداوندا؛ سپاهیان اسلام را که به حمایت و نگهبانی مرزها ایستاده اند یاری فرما و عده ی سپاهیان سرحدات مسلمین را زیاد و اسلحه های آن ها را مجهز و برّا ساز و حدود و جوانب لشگرگاهشان را حفظ و مستحکم فرما و دل های آنان را با هم جمع و هم آهنگ ساز که متفرق نشوند» و در آخر این دعا از خداوند می خواهد تا کسانی را که به امور خانه ی این سرباز رسیدگی می کنند، هم اجر و هم پاداش این سرباز قرار دهد.
با توجه به این توضیحات سربازی در ایران از چه زمانی به صورت جدی و امروزی مطرح گردید؟
نظام سربازی در ایران به شکل نوینی کمتر از یک قرن است که ایجاد شده است. البته ریشه های آن را باید قرن ها قبل جستجو کرد. یعنی زمانی که شاه عباس صفوی برای اولین بار در ایران بعد از اسلام اقدام به تشکیل یک ارتش دائمی نمود. در ایران اسلامی مفهوم یک ارتش دائمی یک ابتکار بود. طی دوران وسطای اسلامی ارتش ها بر مبنای قبیله ای و در مواقع ضرورت فراهم می شدند و بسیج آن ها کار طولانی و پردردسری بود. اما این ارتش دائمی همیشه در دسترس بود و می توانست با کوچک ترین اشاره وارد عمل شود و به هیچ کس جز شخص شاه وفاداری نداشت. ارتش دائمی به تنهایی کارایی نداشت. به خصوص در مقابله با ارتش کشورهای اروپایی که سودای دست اندازی به مملکت ایران را در سر داشتند. دوره ی فترتی که بعد از سقوط صفویان در ایران ایجاد شد این اجازه را به حکمرانان ایران نداد که در نظام ارتش خود تجدید نظر کنند. همین عامل باعث شکست سنگین ایران در مقابل روسیه در زمان فتحعلی شاه قاجار گردید. سردمداران نظام دریافتند که علت شکست ایران نداشتن ارتش نوین به شکل کشورهای اروپایی است. برای همین فتحعلی شاه، طبق معاهده ای که با ناپلئون بناپارت فرانسوی معتقد کرد، از او خواست عده ای از مستشاران نظامی را به ایران برای آموزش سپاهیان بفرستد. دولت فرانسه نیز هیأتی را به سرکردگی ژنرال گاردان به ایران فرستاد. بدین ترتیب اساس ارتش نوین از این تاریخ گذاشته شد. این ارتش نوین هم خالی از اشکال نبود. خصوصاً که هیچ قانون مشخصی برای سربازگیری وجود نداشت. سرانجام در زمان رضاشاه و هنگامی که مخبرالسلطنه ریاست کابینه را بر عهده داشت، طرح جدید نظام سربازی به مجلس داده شد. خود مخبرالسلطنه در خاطراتش به این موضوع اشاره می کند و در جواب عده ای از مخالفان که با این طرح مخالفت می کردند، به آیه ی 60 سوره ی انفال استدلال می نماید. سید حسن مدرس هم که در این مجلس حضور داشت، از این طرح دفاع نموده و آن را ادامه ی جهاد معرفی می کند. این اولین بار است که در نظام ارتش نظر مجتهدین اعمال می گردد. برای پایه ریزی این نظام جدید، مدرس سه اصل اساسی را مطرح می سازد که عبارتند از: ارتش ایلیاتی باید از بین برود، برای تدوین نظام ارتش باید به اسلام مراجعه کرد، حقوق اقلیت های دینی در نظام اجباری باید حفظ شود. مدرس در نطق دوره ی دوم مجلس می گوید: «برای نوشتن قوانین نظام به مذهب رسمی خود مراجعه کنید. امروز مملک ایران مقدم تر از هر چیز نیاز به قومی دفاعی دارد و بر هر نفس واجب است که حفظ مملکت و ثغور اسلام را بفرماید.»
شهید مدرس با این نطق و براساس اصولی که مبنای اسلامی داشت باب جدیدی را گشود که پایه گذار ارتش امروزی گشت. زیرا ارتش بر مبنای قبلی از یک سری اراذل و اوباش گرد آمده به دور شاهان بود که سربازانی بینوا را از ایلات و عشایر به زور همراه خود می کشاندند.
آیا اسلام با این نوع سربازی موافق است یا مخالف؟
به نظر می رسد خود قرآن قرن ها قبل به این پرسش پاسخ درخور توجهی داده است. خداوند در آیه ی 60 سوره ی انفال می فرماید: « وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُم؛ هر قدر می توانید نیروی نظامی فراهم کنید تا دشمنان خدا و دشمنان خود را بترسانید». مفسران در تفسیر این آیه نظرات جالب توجهی ارائه کرده اند. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، ذیل این آیه می فرمایند: این آیه امر عامی است به مؤمنین که در قبال کفار به قدر تواناییشان از تدارکات جنگی که به آن احتیاج پیدا خواهند کرد، تهیه کنند. زیرا مسأله ی جنگ و جدال امری است که در مجتمعات بشری گریزی از آن نیست. پس به حکم فطرت بر جامعه ی اسلامی واجب است که همیشه و در هر حال تا آن جا که می تواند و به همان مقداری که احتمال می رود دشمنش مجهز باشد، مجتمع صالحش را مجهز کند. آیت الله مکارم شیرازی نیز در مورد این آیه چنین می گویند: کلمه ی قوّة چه کلمه ی پرمعنایی است. نه تنها وسایل جنگی و سلاح های مدرن هر عصری را در بر می گیرد، بلکه تمام نیروها و قدرت هایی را که به نوعی از انواع در پیروزی بر دشمن اثر دارد شامل می شود.
بنابراین طبق این آیه، بر دولت اسلامی واجب است بزرگ ترین قدرت و نیرو را فراهم سازد تا همیشه در مقابل دشمن نیرومند و آماده باشد. لذا حکومت اسلامی حق دارد بعضی از مردم را به خدمت نظام فرا خواند. زیرا جایی که امروز همه ی دولت ها برای خود ارتش نیرومند و مجهزی دارند، حکومت اسلامی نیز باید ارتش منظم و مجهزی با سلاح های روز تأسیس نماید.
منبع:قدس
211008