۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۵ : ۱۸
عقیق:عصر رسول خدا(صل الله علیه و آله و سلم) بود، روزى آن حضرت وارد مسجد شد، ناگاه ديد گروهى در اطراف شخصى حلقه زده اند و به گفتار او گوش فرا داده اند، پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم) از آنها پرسيد: اين شخصيت كيست؟
شخصى گفت: اين شخص، "علامه" است.
پيامبر(صل الله علیه و آله و سلم) فرمود: علامه يعنى چه؟
گفتند: علامه كسى است كه از همه بيشتر به نسبت های عرب و رخدادهاى بين انسانها، آگاهى دارد، و حوادث دوران جاهليت و اشعار مردم آن عصر را مى داند.
پيامبر(صل الله علیه و آله و سلم) فرمود:« اين گونه علم،
نه براى آن كسى كه آن را نمى داند زيانبخش است و نه براى آنكه آن را مى داند
سودمند است، سپس فرمود:
انما العلم ثلاثة: آيهٌ محكمةٌ، أَو فريضةٌ عادلةٌ أو
سنةٌ قائمةٌ و ما خلاهنَّ فهو فَضلٌ؛ يعنى :علم بر سه گونه است:
1- اصول عقائد(كه براهين آيات روشن قرآن ، بيانگر است)
2- علم اخلاق (كه مركب از لشگر عقل و جهل است، و بر انسان واجب است لشگر عقل را بپذيرد و از لشگر جهل، عدول و دورى كند)
3- احكام شريعت و مسائل حلال و حرام، و غير از اين سه علم ، زيادى است. (اصول الکافی ج 1 ، صفة العلم و فضله ، حديث 1، ص 32)
توضيح اينكه: علوم اصلى كه بر همه مسلمانان، آموختن آن لازم است و در رابطه با دين و معاد، سودمند است، همان سه علم مذكور است، اما بقيه علوم اگر زيانبار باشند(مثل علم سحر و شعبده و طلسمات)، زيادى است، و اگر مفيد باشند مانند علم طب و كشاورزى و...، برگشتش به همان علوم سه گانه است.
و يا اينكه منظور از واژه "فضل" در حديث فوق، يك نوع استحباب باشد، ولى آموختن آن سه علم، واجب است، و كسى كه از آن سه علم بهره ندارد، علم هاى ديگر براى او بى فايده است.
منبع:جام
211008