۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۶ : ۱۶
عقیق:شهید «غلامعلی رجبی» معروف به جندقی در سال 1333 در محله خیابان آذربایجان تهران در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. آنچه شهید رجبی را میان اهالی محل دوستداشتنی کرده بود، حسن اخلاق و سیره نیکویش بود.
شهید رجبی بنا بر خاطراتی که از وی نقل شده، جاذبه عجیبی در جذب و ایجاد انس بیشتر میان جوانان و نوجوانان با مسجد و هیئت داشت، عدهای این رویه را از توسل او به اهلبیت(ع) میدانند. او قبل از شهادت چه در متن وصیتنامهای که از خود به جا گذاشته است چه در میان سخنانی که با دوستان و نزدیکان خود داشته، وصایا و خواستههای متفاوتی را مطرح کرده است. با لحن تأثیرگذار خود همیشه نکات ارزشمند و مؤثری را به اطرافیان خود اعلام میکرد.
بخشهایی از وصیتنامه این شهید والامقام به همراه توصیههای پراکندهای از شهید که در خاطرات مختلف از وی نقل شده است در ادامه میآید:
در مجلس امام حسین حرف پول وسط آمد؛ گفت کلاهمم آن سمت بیفتد برنمیگردم
شهید غلامعلی رجبی اهل ریا و خودنمایی نبود؛ برای خدا کار میکرد؛ نیتاش برای اهل بیت بود. یک بار به او گفته بودند «این کلید ماشین و خانه را بگیر به شرط اینکه قول بدهی مداح ثابت جلسات هفتگی ما بشوی». به بهانه مشورت با پدرش بیرون شده بود. گفته بود:«چون در مجلس امام حسین حرف پول وسط آوردند دیگر اگر کلاهمم آن سمت بیفتد برنمیگردم». شادترین لحظاتش در مجلس امام اهل بیت(ع) بود. حاج آقای پناهیان میگفت: «واقعاً از حالاتش رفتارش و مداحیاش میشد فهمید از این رابطهای که با اهل بیت ایجاد کرده احساس خوشبختی میکند».
بخشهایی از وصیتنامه شهید رجبی جندقی به شرح ذیل است:
یک قطره اشک برای ارباب را به من هدیه کنید آن را به تمام بهشت نمیفروشم
«به خون خویش نویسم به روی سنگ مزارم که من به جرم محبت قتیل خنجر یارم» اینجانب غلامعلی جندقی وصیت میکنم که همه آشنایان، دوستان، پدر،مادر، برادرانم و خواهرانم همگی را شفاعت خواهم کرد. مرا در هیأتها فراموش نکنید! در مجلس ختم و غیره فقط و فقط روضه حضرت ابا عبدالله(ع) خوانده شود و شما را هم سفارش میکنم به عزاداریها که بلا را دفع میکند و اشک بر حسین(ع) کلید پیروزی است. بهترین هدیه برای من اشک چشم برای حسین(ع) است، اگر گاهی در هیأت ها یک قطره از اشک برای ارباب را به من هدیه کنید از همه چیز برایم بالاتر است، آنقدر که این یک قطره را به تمام بهشت نمیفروشم.
اگر اجازه رجوع به دنیا به من داده شود؛ دوست دارم فقط در روضهها شرکت کنم
وصیت میکنم که همه آشنایان، دوستان، پدر و مادر، برادرانم و خواهرانم همگی را شفاعت خواهم کرد. مرا در هیئت فراموش نکنید. در مجلس ختم و غیره، فقط و فقط روضه حضرت اباعبدالله (ع) خوانده شود. روضه برای امام حسین (ع) عمری است مورد علاقه و عشق من بوده و من با روضه و محبت اهل بیت و مجالس و هیئتها مأنوس بودهام و اگر به من اجازه داده شود به دنیا رجوع کنم و با روحم به شما سر بزنم فقط دوست دارم در هیأتها و روضهها شرکت کنم.
مرا فراموش نکنید مخصوصاً محرم، شبها و صبحها از اربابم میخواهم اجازه دهد من به هیأت بیایم و شما را هم سفارش میکنم به عزاداریها که بلا را دفع میکند و اشک بر حسین (ع) کلید پیروزی است.
* در هیئت یاد من باشید؛ قول شفاعت میدهم
دفاتر شعرم و کتابهای روضه و شعرم مال غلامرضا برادرم که در هیأت بخواند. التماس دعا دارم. براداران عزیزم مخصوصاً غلامرضا، شما را به خدا در هیئت یاد من باشید و من قول شفاعت به شما میدهم و در خاتمه از دوستان و آشنایان همگی خداحافظی نموده و حلالیت میطلبم و بهترین هدیه برای من اشک چشم برای حسین(ع) است، اگر گاهی در هیئتها یک قطره از اشک برای اربابم را به من هدیه کنید از همه چیز برایم بالاتر است، آنقدر که این یک قطره را به تمام بهشت نمیفروشم.
به امید دیدار در قیامت
غلامعلی جندقی (رجبی) – اندیمشک
67/5/4
توصیههای شهید به مداحان: اگر مداح برای خوشآمد مردم این رشته را ادامه دهد؛ تأثیر کلام و نفسش از دست میرود
لازم به تذکر است افرادی که در این راه وارد میشوند باید توجه داشته باشند که آموزش، خود یک وسیله است و اثر و تأثیر حقیقی را خلوص در این سیر تضمین مینماید و اگر در این مسیر گرفتار خودبینی شود و یا این کار را وسیله امرار معاش قرار دهد اثر حقیقی آن کم خواهد شد و خواننده هرچه بیشتر در خواندن مردم را نبیند و صرفاً ائمه(ع) را در مجلس حاضر و ناظر ببیند و برای خود آنها شعر بخواند حالتش، حالش، تأثیر نفسش، صد در صد در شنونده اثر حقیقی میبخشد و اگر برای خوش آمد مردم و غیر خدا این رشته را ادامه دهد ضرر میکند و تأ ثیر کلام و نفس را از دست میدهد. چه خوب است انسان مداح اهل بیت(ع) باشد و نه تنها زبان، بلکه روحش، دل و جان و وجود و تارو پودش مداح اهل بیت(ع) باشد.
* ولایتی بودن فقط به سینه زنی نیست
یک بار در کنار یکی از دوستانش کنار جاده نشسته بود. منتظر دستور بعدی، ذکر «نادعلی» گرفت. ذکر که تمام شد گفت: «ولایتی بودن فقط به سینه زنی و گریه کردن نیست، مراحلی پیش میآید که برای اثبات آن باید از دار و ندارت بگذری، حتی از جانت».
منبع:شهدای ایران
211008