۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۵ : ۲۰
عقیق: حضرت صادق آل محمد(ص) فرمود: حضرت رسول اكرم(ص) در سفر كوتاهى بر شتر ماده خود سوار بودند، در مسير راه ناگاه پياده شدند، و پنج بار سجده فرمودند، سپس سوار بر شتر شدند.
همراهان پرسيدند: شما كارى كرديد كه قبلاً چنين كارى را
از شما (با اين كيفيّت و كميّت) نديده بوديم ، چرا اين سجده ها را بجا آورديد؟
پيامبر اكرم(ص) فرمودند: حضرت جبرئيل از جانب خدا نزدم
آمد و مژدهايى به من داد، من براى هر يك از آن مژده ها، يك سجده شكر بجا آوردم .
در بعضى از روايات ، چنين بيان شده است : رسول خدا(ص) همراه جمعى از مسلمانان ، به مسافرت رفتند، در بين سفر كه سوار بر مركب بودند، ناگاه ديدند؛ پيامبر(ص) از مركب پياده شدند و پنج سجده پشت سر هم انجام دادند، و سپس سوار بر مركب شده و به پيمودن راه ادامه دادند.
يكى از حاضران عرض كرد:اى رسول خدا! امروز چيزى(پنج
سجده) از شما ديديم ، كه هرگز چنين چيزى را قبلاً از شما مشاهده نكرده بوديم ،
رازش چه بود؟
حضرت فرمود: هنگام حركت ، حضرت جبرئيل نزد من آمد و مرا
بشارت داد، كه على(ع) در بهشت است ، پياده شدم و سجده شكر بجا آوردم ، هنگامى كه
سر از سجده برداشتم ، حضرت جبرئيل به من گفت : فاطمه(س) در بهشت است
، به سجده رفتم و سجده شكر بجا آوردم
.
هنگامي كه سر از سجده برداشتم ، حضرت جبرئيل به من گفت : حسن و حسين(ع) دو آقا و جوانان اهل بهشت هستند، سجده شكر بجا آوردم .
هنگاميكه سر از سجده برداشتم ، حضرت جبرئيل گفت : آنانكه
ايشان (على و فاطمه و حسن و حسين(ع)) را دوست دارند، در بهشت هستند،
باز سجده شكر بجا آوردم .
وقتى كه سر از سجده بلند كردم ، جبرئيل گفت : كسانيكه
دوستان آنها را هم دوست دارند، در بهشت هستند، باز سجده كرده و خدا را در سجده شكر
نمودم الحمد للّه رب العالمين.
پی نوشت:
داستانهاى اصول كافى : 2/198
منبع:جام
211008