۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۲ : ۱۵
عقیق: كتاب
تحفة النظار في غرائب الامصار و عجائب الاسفار كه به رحلة ابن بطوطه نيز مشهور
است، رهاورد سفر سي ساله ابن بطوطه در بخشي گسترده از جهان در سده هشتم ق. و منبعي
مهم در تاريخ و جغرافياي اين سرزمينها است. بخشي از كتاب كه گزارش ابن بطوطه از
سفر به مكه و مدينه را در بر ميگيرد، آگاهيهاي مذهبي، فرهنگي، اجتماعي و عمراني
مهمي از مكه و مدينه به دست ميدهد.
اوضاع اجتماعي مكه در ميان گزارشهاي وي شايان توجه
بيشتر است. او مكيان را به انفاق و نيكوكاري ستوده، باور دارد كه شهر مكه براي فقيران
و دراويش و صوفيان اقامتگاه خوبي است. به گفته او، كسي كه بخواهد در شهر مكه وليمه
دهد، نخست سراغ فقيران ميرود. اطعام فقيران در ميان بزرگان مكه همچون قاضي و امام
موسم، مرسوم بوده است. (ج۱، ص۳۸۷) برخي از آنان در روزهاي
ويژه و عيدها و بعضي نيز هر روز فقيران را اطعام ميكردند تا جايي كه گاهي مانند
امام حنبليان سالانه پنجاه هزار درهم وامدار ميشدند. (ج۱، ص۳۸۸-۳۸۹) ديگر
مردم نيز به اطعام فقيران توجه داشتند. فقيران كنار تنورهاي نانوايي ميايستادند و
مردم به آنان نان ميبخشيدند. (ج۱، ص۳۸۷)
بر پايه گزارش ابن بطوطه، وضع اقتصادي مردم مكه دستكم
در آن سال¬ها خوب و وجود زائران موجب رونق اقتصادي شهر بوده است. زائران افزون بر
اينكه باعث رونق بازارها بودند، اموال بسياري ميبخشيدند. حاجيان كاروان عراق به
سال ۷۲۷ق.
آن قدر طلا در اين شهر انفاق كردند كه قيمت طلا سخت پايين آمد. (ج۱، ص۴۱۰) وي از توزيع صدقات
فراوان ابوسعيد ايلخان ميان مجاوران مكه به سال ۷۲۹ق. گزارش داده است. (ج۱، ص۴۱۱)
به دليل ورود تاجران از سراسر سرزمينهاي اسلامي به مكه،
انواع مواد خوراكي در اين شهر يافت ميشد. ابن بطوطه از يافتن ميوههايي مانند
انگور، انجير، هلو و خربزه در اين شهر گزارش داده است. (ج۱، ص۳۷۰) نيز به اين عادت
مكيان اشاره كرده كه تنها يك وعده پس از نماز عصر غذا ميخوردند و در باقي روز
تنها خرما ميخوردند و از اين رو، تني سالم داشتند. (ج۱، ص۳۸۹)
به گفته ابن بطوطه، در بازارهاي مكه كودكان يتيم با
زنبيل به انتظار مينشستند و هنگامي كه كسي خريد ميكرد، كالايش را در ازاي دريافت
دستمزدي به منزل او ميبردند. اين كودكان با اينكه صاحب كالا با آنها نميآمد و
در پي كار خويش ميرفت، در امانت خيانت نميكردند و كالا را به سلامت به خانه وي
ميرساندند. (ج۱،
ص۳۸۷) مكيان
مردماني پاكيزه بودند. لباس آنان بسيار سفيد و هميشه پاك بود. زنان مكي كه ابن بطوطه آنان را به
زيبايي و عفت ستوده، عطر فراوان به كار ميبردند و خشنود بودند كه گرسنه بخوابند،
اما پول غذاي خود را صرف خريد عطر كنند. به گفته او، زنان مكه شبهاي جمعه براي
زيارت به مسجدالحرام ميرفتند و حضورشان فضاي مسجد را عطرآگين ميكرد. (ج۱، ص۳۸۷)
برخي از باورهاي مردم مكه را نيز ميتوان از ميان گزارشهاي
اين سفرنامه دريافت. براي نمونه، مردم مكه عقيده داشتند كه پرندگان بر فراز كعبه
پرواز نميكنند و يا تنها كساني ميتواند از دهانه تنگ غار ثور بگذرند كه حلال زاده
باشند. (ج۱،
ص۳۷۲،
۳۸۴-۳۸۵) به
حكايت ابن بطوطه، شخصي به نام حسن هميشه در مسجدالحرام بود؛ اما هيچ گاه وضو و غسل
نميساخت. با اين حال، مردم نه تنها او را نميراندند، بلكه از او تبرك ميجستند.
او هر جا كه ميخواست، ميرفت و از هر مغازه چيزي برميگرفت و صاحب مغازه آن را
مايه تبرك و افزايش روزي ميدانست. (ج۱، ص۳۹۶-۳۹۷)
منبع:حج
211008