۰۹ دی ۱۴۰۳ ۲۸ جمادی الثانی ۱۴۴۶ - ۱۲ : ۲۰
عقیق: آن هنگام که خدا ابليس را به سجده آدم امر کرد، ابليس تکبر نموده از خدا خواست که او را از اين فرمان معاف داشته در عوض، عبادتي کند که هيچ کس خدا را آن گونه عبادت نکرده باشد!
خداوند در پاسخ او فرمود: عبادت آن است که من فرمان مي دهم نه آن که تو مي خواهي(1) يعني عبادت، اطاعت فرمان خدا است، وتنها به سجده رفتن وتضرع نمودن عبادت نيست. نماز ودعا به شرطي عبادت است که در اطاعت از فرمان خدا باشد.
امام صادق عليه السلام فرمودند: به خدا قسم اگر ابليس پس از نافرماني وتکبر از اطاعت دستور خدا، به مقدار عمر دنيا بر خدا سجده مي کرد، براي او سودي نمي داشت وخدا از او نمي پذيرفت، مگر اينکه او طبق فرمان خدا بر آدم سجده مي کرد.
وضعيت اين امتي که بعد از پيامبرش(ص) نافرماني کرده گمراه شده است نيز چنين است. بعد از ترک گفتن پيشوايي که پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم براي آنها منصوب کرد، خداوند هرگز عملي از آنها را نمي پذيرد ونيکي هاي آنها را بالا نمي برد، مگر اينکه از آن جهتي که خدا امر کرده است بيايند وامامي را که خدا به ولايتش امر کرده اطاعت کنند واز بابي که خدا ورسول براي آنها گشوده اند وارد شوند.(2)
امام باقر يا امام صادق(ع) فرمودند: خانداني در بني اسرائيل بودند که در پي چهل روز عبادت، هر چه از خدا طلب مي کردند، خداوند به آنها مرحمت مي فرمود. يکي از آنان به عبادتي چهل روزه پرداخت ولي دعاي او پذيرفته نشد. به نزد حضرت عيسي شکايت کرد. حضرت عيسي عليه السلام تطهير نموده نماز خواند. آن گاه به درگاه حق دعا کرد. وحي آمد: (يا عيسي إنَّ عبدي أتاني من غير الباب الذي أؤتي منه، إنَّه دعاني وفي قلبه شكّ منك فلو دعاني حتَّى ينقطع عنقه وتنتثر أنامله ما استجبت له). اي عيسي او از غير دري که بايد بيايد به نزد من آمد. او مرا خواند. اما در دلش نسبت به تو ترديد داشت. پس اگر (با اين حال، آن قدر) مرا بخواند که گردنش قطع شده انگشتانش جدا شود، دعايش را اجابت نخواهم کرد. حضرت عيسي از او پرسيد: آيا تو به نبوت من شک داري؟ او اعتراف کرد واز حضرت عيسي تقاضا کرد که براي او دعا کند تا خدا ترديد قلبي او را برطرف سازد، عيسي عليه السلام دعا نموده، خدا توبه او را پذيرفت ودعاي او مستجاب شد.(3)
رسول خدا(ص) نيز در خطبه غديريه فرمودند: اي مردم، خداي بزرگ دينش را با امامت علي کامل کرد، پس کساني که امامت او وجانشينان او از فرزندان من که تا قيامت وحضور در برابر حق مي آيند را نپذيرند، اعمالشان در دنيا وآخرت نابود شده در آتش جاودانه خواهند بود.(4) اين مطلب، تعجبي ندارد، زيرا خداوند، قبول زحمات بيست وسه ساله پيامبر در ايام نبوت را نيز به ابلاغ ولايت امير المومنين عليه السلام مشروط کرده فرمود: (وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ)(5) اگر وظيفه خود در ابلاغ ولايت علي را انجام ندهي، رسالت خود را انجام نداده اي! ودر جاي ديگر مي فرمايد: (مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمالُهُمْ كَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عاصِفٍ لا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَلى شَيْءٍ) اعمال کساني که به خدا کافر شدند. به خاکستري مي ماند که در روز طوفاني با تندبادي شديد، از بين رفته، از کوشش خويش بهره اي نبرند.(6) در روايت حضرت باقر عليه السلام، منکرين ولايت اهل بيت عليهم السلام مصداق اين آيه معرفي شده اند.(7)
لذا امام صادق عليه السلام فرمودند: براي دشمن ما اهل بيت تفاوتي ندارد، چه روزه گرفته نماز بخواند ويا زنا کرده دزدي کند، او در آتش خواهد بود، او در آتش خواهد بود.(8) در عصر حاضر نيز، آن بابي که هيچ عبادتي جز از طريق ولايت او پذيرفته نيست، وجود مقدس امام زمان عليه السلام است. در زيارت جامعه، خطاب به اين بزرگواران مي گوييم: (وبموالاتکم تقبل الطاعة المفترضة). با ولايت شما است که خداوند عبادات واجب را مي پذيرد. پس کسي که خدا را از غير اين باب، بندگي کند، خدا از او نخواهد پذيرفت. امام صادق عليه السلام در نامه اي به مفضل بن عمر مرقوم فرمودند: کسي که نماز خوانده، زکات بدهد، حج وعمره بجا آورد ولي معرفت آن کس که خدا اطاعت او را واجب ساخته است نداشته باشد، نه نماز خوانده، نه روزه گرفته، نه زکات داده، نه حج وعمره بجا آورده، نه از جنابت غسل کرده وتطهير نموده، ونه حرامي را رها کرده ونه حلالي را حلال داشته است. براي او نماز نيست هر چند که رکوع وسجود کند، وبراي او زکات وحجي نخواهد بود. تمام اين اعمال با شناخت آن فردي انجام مي شود که خداوند بزرگ با امر به اطاعت او بر مردم منت نهاده است.(9)
مضمون روايات فوق در مجاميع حديثي شيعه آن قدر زياد است که فقهاء شيعه در آغاز کتب فقهي خويش، بابي تحت عنوان (إبطال العبادة بدون ولاية الأئمّة عليهم السلام واعتقاد إمامتهم) گشوده اند. يعني هر عبادتي که بدون ولايت ائمه واعتقاد به امامت آنها انجام شده باشد باطل است. محدث بزرگ شيعه، مرحوم شيخ حر عاملي باب 29 جلد اول از کتاب وسائل الشيعه خويش را به اين مطلب اختصاص داده ودر آن 19 حديث نقل نموده ومحدث نوري در مستدرک الوسائل، 66 حديث ديگر به اين مجموعه در اين موضوع افزوده است. اين قبيل روايات، در کتب اهل سنت نيز نقل شده است. جابر بن عبدالله انصاري از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نقل نموده که فرمودند: (يا علي لو أنَّ أمّتي صاموا حتَّى يکونوا کالحنايا وصلّوا حتَّى يکونوا کالأوتار وبغضوک لأکبَّهم الله في النار). اي علي اگر امت من آن قدر روزه بگيرند که همچون کمان (گوژ پشت) شده وآن قدر نماز بخوانند که چون زه (لاغر) شوند ولي تو را دشمن بدارند، خداوند آنان را در آتش جهنم مي افکند.(10)
پی نوشت ها:
1)مضمون فوق در روايتي از امام صادق عليه السلام آمده
است: بحار 63: 250.
2)وسائل 1: باب 29/ ح 5.
3)کافي 2: 400/ ح 9؛ مشابه آن در بحار 13: 355/ ح 53 در
عصر حضرت موسي عليه السلام.
4)احتجاج 1: 76.
5)سوره مائده: 67.
6)سوره ابراهيم: 18.
7)کافي 1: 184/ ح 8 .
8)عقاب الاعمال: 251/ ح 18.
9)بحار 27: 175 و176/ ح 21.
10)مناقب ابن مغازلي شافعي: 297/ ح 340.
منبع:جام
211008