۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۷ : ۰۸
عقیق: حجة السلام والمسلمين قدس از شاگردان آیت الله بهجت ره می گوید:«روزي آقا(آیت الله بهجت ره) در ارتباط با ولايت و عظمت امیرالمومنین سلام الله علیه فرمودند: در نجف يا كاظمين يكي از آقايان قريب 10 يا 15 نفر از اهل علم را براي ناهار دعوت كرده بود ولي فرستاده آقا اشتباهاً طلاب يك مدرسه را كه قريب 60-70 نفر بودند دعوت كرده بود. وقتي ميهمانان آمده بودند وي ديده بود گذشته از اين كه جا براي نشستن آنها كم است غذا نيز خيلي اندك است، بي درنگ به ذهنش خطور كرد كه آيت الله حاج شيخ فتحعلي كاظميني را از جريان با خبر سازد.
تا اينكه به شرافت مقام شامخ علي عليه السلام تمام ميهمانان را از آن ديگ غذا داده بود و هنوز طعام ديگ به آخر نرسيده بود ».
يكي از شاگردان آقاي تهراني همين قضيه را اینچنین نقل می کنند:« آن گونه كه به ياد دارم حضرت استاد اين قضيه را مكرر به اين صورت نقل مي فرمودند كه مرحوم حاج ميرزا حسين نوري(ره)، صاحب كتاب «مستدرك الوسائل» در سامراء به شخصي فرموده بودند كه براي شب پنجشنبه و جمعه صد نفر را دعوت كن، ولي شخص قاصد صد نفر را براي شب پنجشنبه دعوت كرده بود ( در حالي كه منظور حاجي نوري(ره) اين بود كه پنجاه نفر براي شب پنجشنبه، و پنجاه نفر براي شب جمعه دعوت كند، و براي شب پنجشنبه غذاي پنجاه نفر را تدارك ديده بود.)
وقتي حاجي از جريان باخبر مي شود مي فرمايد: سريعاً آخوند ملا فتحعلي سلطان آبادي (ره) را كه در سامراء اقامت داشته است، خبر كنيد. مرحوم آخوند به محض اطلاع از قضيه مي فرمايد: غذا را نكشيد تا من بيايم. وقتي تشريف مي آورند مي فرمايد: يك پارچه آب نديده بياوريد، پارچه را مي آورند و ايشان آن را روي ظرف غذا قرار مي دهد و سه بار دست خود را روي پارچه مي كشند و در هر بار مي فرمايند: « ها علي(ع) خير البشر، من أبي فقد كفر» و بعد مي فرمايند: حالا غذا را بكشيد، غذا را مي كشند و تمام مهيمانها را غذا مي دهند. »