۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۵ : ۰۵
عقیق: معتاد شدن هر یک از جوانان ما به مواد مخدر به معنای آوار شدن همه غم ها و ناکامی ها و تلخ کامی های زندگی بر سر و روی اعضای خانواده است. کم نیستند خانواده هایی که به محض مطلع شدن از اعتیاد فرزند خود، برای درمان او پول و وقت و تلاش زیادی را صرف نموده و از هیچ کوشش طاقت فرسایی دریغ نمی کنند.
متأسفانه بسیاری، فرد معتاد را مورد نفرت و طرد و انزجار قرار داده و روز به روز او را ترک نموده و با همه دردها و زخم های روحی و روانی اش تنها میگذارد.
اگر چه این گونه برخوردهای حذفی و سلبی مناسب درمان افراد معتاد نیست، امّا این ترس و هراس و تلاش و طرد و اختصاص هزینه های کلان در مورد افراد گناهکار (که آثار تلخ و گزنده و مخرب شان در جسم و جان و اطرافیانش بسیار بیشتر از افراد معتاد می باشد) انجام نمی گیرد.
به نظر شما اعتیاد در مقایسه با گناه عوارض و پیامدهای مخربی تری دارد؟
آیا نباید برای مقابله با گناه بیشتر و حساس تر از مقابله با اعتیاد باشیم؟ به راستی چرا تأمل و توجه چندانی به آثار مخرب گناه نداریم؟
در این مجال مختصر این دو معضل و مشکل را با هم مقایسه می کنیم تا هشداری باشد برای آنان که آثار گناه را کمتر از اعتیاد می دانند.
تلخ تر از همه اینکه برای انجام گناه و ایجاد زمینه های معصیبت زمان، مکان و هزینه های زیادی را بعضاً اختصاص میدهیم.
1- همان طور که اعتیاد از طریق دوستان و اطرافیان و معاشران ناصالح و ناسالم به فرد سرایت می کند، گناه نیز به وسیله معاشرت و ارتباط با افراد گناهکار بر فرد انتقال می یابد.
عارفان و عالمان اخلاق با تأکید بر آموزه های دینی تصریح کرده اند که: طبع انسان گاهی بدون اینکه فرد مطلع و متوجه شود خصلت ها و خصوصیات اخلاقی معاشران و اطرافیان خود را از آن خود می کند. لذا گناه و رذایل اخلاقی نیز بعضاً از طریق مراوده و آمد و شد با دیگران وارد پایتخت وجودی (روح و روان) انسان شده و وی را آلوده و فاسد می کند.
3- نقطه آغازین در اعتیاد از تعارف یک سیگار، و یا قلیان شروع شده و به مرور به مصرف مواد کننده مغبر می شود. گناه نیز از یک نقطه ظاهراً کوچک آغاز می شود. تخم مرغ دزد، شتر دزد می شود.
4- معتاد به ظاهر خود را در پناه مصرف مواد مخدر به آرامشی کاذب و مقطعی وارد می سازد، تا به خیال خود از قید غم و اندوه و ناکامی نجات یابد. فرد گناهکار نیز با یک دروغ و غیبت در پی آرامش و به اصطلاح خنک شدن دل خود تلاش می کند، امّا در مرداب معصیت و گناه توأم با اضطراب و افسردگی و خودخوری گرفتار می آید.
5- فرد معتاد در اوان اعتیاد، آلودگی خود را پنهان نموده و سعی در تظاهر به سلامت و شادابی دارد تا اینکه تابلو شده و آبروی خود را بر باد می دهد فرد گناهکار نیز در ابتدا گناه خود را پنهان می کند و پس از مدتی رسوا می شود. زندان، محاکمه و فرو افتادن تشت رسوایی از بام زندگی همگان را با خبر می سازد.
6- فرد معتاد، اغلب زشتی عمل خود را چندان درک نمی کند، گناهکار نیز نه تنها به تعفن و فساد گناه خود آگاه نیست، بلکه اغلب به گناه خود می بالد. به طور مثال فرد اسراف کار گناه خود را نوعی سخاوت، حسود، خود را دلسوز، عبوس خود را مومن، متکبر و خودسر خود را مفّرقر... می دانند.
7- فرد معتاد به تدریج در نظر دیگران حقیر، بی اراده، ناکام، ناسالم و ... تلقی شده و منزوی می شود. فرد گناهکار نیز عاقبت مورد سوء ظن و بی اعتمادی دیگران واقع شده و خوبان از اطراف او دور شده و افراد آلوده به گناه همراه و همصدای او می شوند.
شک نکنیم که پدری که دروغ می گوید و یا از راه نامشروع به تحصیل مال و ثروت اقدام می کند، فرزندانی ناصالح و ناسالم خواهد داشت، همسرش او را فردی نامطمئن می داند و...
9- ترک اعتیاد توسط معتاد و اطرافیانش نیاز به زحمت و ریاضت و آموزش دارد فرد آلوده به گناه نیز می بایست با جهاد اکبر علیه بدی ها و زشتی های اخلاقی و رفتاری خود قیام کند.
10- معتاد و گناهکار بعد از ترک، (اعتیاد و گناه) محتاج باز پروری و باز تولید و تقویت خود می باشند لذا لازم است، با افراد موفق و مصمم و مۆمن مراوده داشته، با توسل به مدل های متعالی معصومین(ع) و توکل به خدای متعال، در جهت تقویت بنیه ایمانی، نورانی و فطری خود بکوشند.
منبع:تبیان
211008