۰۱ بهمن ۱۴۰۳ ۲۱ رجب ۱۴۴۶ - ۵۱ : ۰۲
آثار شگفت و مهم این کردار ارزشمند چنان است که مؤمن خردمند، با هیچ بهانهای از آن غفلت نمیکند، حتی به بهانه فقر و ناداری. چنین است که پروردگار ما دستور داده است: وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمّا أتاهُ اللّهُ لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاّ ما اَتاها سَیَجْعَلُ اللّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا. (طلاق: (7هر کس که روزی او تنگ باشد، باید از همان اندازه هم که خدا به او داده است، انفاق کند. خداوند هیچکس را بیش از آنچه به او داده است، مکلف نمیکند و پس از هر سختی، آسانی قرار میدهد.
باید دانست که صدقه، نه تنها موجب ناداری و نیازمندی نخواهد شد، که رمز گشایش درب رحمت الهی است. سرور زاهدان و مهتر نیکوکاران، علی(ع) میفرماید: «اِسْتَنزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ؛ روزی را با دادن صدقه فرود آورید.» همچنین آن بزرگوار میفرماید: «سُوسُوا ایمانَکُم بِالصَّدَقَةِ؛ ایمان خود را با صدقه نگاه دارید.» و خداوند، کریمتر از آن است که از انفاق بندگان، بدون پاداش بیشمار گذر کند.
حضرت علی علیه السلام در این باره می فرماید: بزرگترین دریغها در روز رستاخیز، دریغ مردی است که مالی را جز از راه طاعت خدابه دست آورْد، سپس مردی آن را به ارث برْد و در طاعت خدای سبحان انفاق کرد. او بدان انفاق به بهشت رفت و آن اولی راه دوزخ سپرد.
گناه گریزی: گرچه میتوان گناهان را در مقایسه با یکدیگر و از نظر پیآمدهای شوم آنها در این جهان و آن سرا به صغیره و کبیره تقسیم کرد، ولی گناه، گناه است و قبح کوچک و بزرگ آن یکسان. اگر آدم گنهکار اندکی به این بیندیشد که از چه کسی نافرمانی میکند، دیگر هیچ معصیتی را صغیره نمیبیند.
گستاخی در برابر بزرگ، هرچه باشد، بزرگ و نابخشودنی است. امام خمینی رحمهالله میگوید:
باید بدانیم که در محضر بزرگی هستیم که حتی نمیتوان از بزرگی او سخن گفت. پس چگونه میتوان در حریم و پیشگاه او جسارت کرد و به گناه آلوده شد. چگونه حرمت سلاطین و بزرگان دنیوی را پاس میداریم، ولی در پیشگاه خالق متعال، خود را به زشتی گناه میآلاییم. آیا اگر دارای خردلی حیا باشی، نباید از خجلت آب شوی و به زمین فرو بروی.
بدتر از این حال این است که کسی منکر زشتی گناه شود و آن را کوچک بشمارد. حضرت علی علیهالسلام نیز به این امر چنین هشدار میدهد:اَشَدُّ الذُّنوبِ مَا استَخَفَّ بِهِ صاحِبُه.
سختترین گناهان، گناهی است که گناهکار، آن را کوچک و ناچیز شمارد.
بنابر این هرگونه گناهی، چون در پیشگاه خداوند انجام میشود، بزرگ و نکوهیده است و باید آن را ترک کرد.
مال اندوزی:انسان ناگزیر است برای اداره امور زندگی خود به کار و تلاش بپردازد، ولی باید در نظر داشته باشد که جمعآوری مال، تنها به اندازه نیازش باشد و نه به هدف طمعورزی. برخی چنان در اندیشه ثروتاندوزیاند که تنها با صدای افتادن در چاه دوزخ به خود میآیند. خداوند در آیات قرآنی، به این مهم چنین اشاره میکند:
الَّذی جَمَعَ مالاً وَ عَدَّدَهُ، یَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ، کَلاّ لَیُنْبَذَنَّ فِی الْحُطَمَةِ، وَ ما أَدْراکَ مَا الْحُطَمَةُ. (همزه: 2 ـ 5(
کسی که مالی گرد آورْد و بر شمردش، میپندارد که مالش او را جاوید کرده، حال آنکه اینطور نیست و در آتش خرد کننده فروافکنده خواهد شد.
سعدی نیز چه زیبا میگوید: «دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بیفایده کردند: یکی آنکه اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد».
حضرت علی علیهالسلام در اینباره میفرماید:
اِنَّ اَعْظمَ الحَسَراتِ یَومَ القیامَةِ حسرةُ رَجُلٍ کَسَبَ مالاً فی غیرِ طاعَةِ اللّه فَوَرِثَهُ رَجُلٌ فَأَنفَقَهُ فی طاعَةِ اللّه سبحانه فَدَخَلَ به الجَنَّةَ و دَخَلَ الاوَّلُ بِه النّار. بزرگترین دریغها در روز رستاخیز، دریغ مردی است که مالی را جز از راه طاعت خدابه دست آورْد، سپس مردی آن را به ارث برْد و در طاعت خدای سبحان انفاق کرد. او بدان انفاق به بهشت رفت و آن اولی راه دوزخ سپرد.
همچنین امام علی علیهالسلام به کسانی که در پی مالاندوزی هستند، فرمود:
یا ابنَ آدَمَ! ما کَسَبتَ فَوقَ قُوَّتِکَ فَاَنْتَ فیه خازِنٌ لِغَیْرِکَ.
پسر آدم! در آنچه بیش از خوراک روزانهات کسب کردی، در حقیقت انباردار دیگری شدهای.
گرهگشایی: گشودن گره از کار گرفتاران از برترین لذتهای معنوی است. نشاندن نشاط و شادی در دل انسانها و زدودن رنج و مشقت از چهره دردمندان، بسیار سرور آفرین است. عارفان بر این باورند که راه انس با خدا، احسان به خلق است. اگر کسی بخواهد حال دعا داشته باشد و از ذکر و مناجات با خدا لذت ببرد، باید برای خدا، در خدمت خلق خدا باشد.
شیخ رجبعلی خیاط از عارفان معاصر سفارش میکند: «اگر میخواهی به حقیقت توحید راه پیدا کنی، به خلق خدا احسان کن.» همچنین در سخنی دیگر میگوید: «آنچه پس از انجام فرایض، حال بندگی خدا را در انسان ایجاد میکند، نیکی به مردم است».
امیرمؤمنان علی علیهالسلام در حدیثی بسیار نغز میفرماید: همانا خدا را بندگانی است که به آنان نعمتهای ویژهای میدهد تا به سود مردمان به کار گیرند. پس تا هنگامی که از آن ببخشند، نعمتها را در دست آنان وامینهد و چون از بخشش باز ایستند، نعمتها را از ایشان بستاند و دیگران را بدان مخصوص کند.
این نیز کلام خدمتگزار گمنام کوفه در شبهای تار است که به جابر فرمود: آن که نعمت خدا بر او بسیار بود، نیاز مردمان به او بسیار بوَد. پس هر که در آن نعمتها برای خدا کار کند، خدا نعمتها را برای وی پایدار کند و آنکه آن را چنان که واجب است به مصرف نرساند، نعمت او را ببرد و نیست گرداند.
2.خدمت به خلق خدا، راه قرب به خداوند را هموار میسازد.
3. صرف نعمتهای الهی در راه بندگان خدا، یکی از عوامل پایداری نعمتهاست.
211007