۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۶ : ۰۳
خاطره يک زائر امام حسين (ع) از أربعين
ساعات خاطره انگيزي برايم بود. منکه از نوجواني از اين کار نفرت داشتم، اما به هيچ وجه از شستن لباس ديگر زائران احساس نفرت نمي کردم.ساعات خاطره انگيزي برايم بود. منکه از نوجواني از اين کار نفرت داشتم، اما به هيچ وجه از شستن لباس ديگر زائران احساس نفرت نمي کردم.
عقیق: يکي از عاشقان و زائر سيد و سالار شهيدان، حضرت أبا عبدالله
الحسين(ع) که امسال توفيق زيارت حرم مطهر آن حضرت در أيام أربعين حسيني(ع) را داشته، با ارسال مطلبي براي ما، به بيان خاطره اي جالب پرداخت.
وي در اين باره نوشت: من جواني 27 ساله هستم. امسال براي
دومين بار توفيق زيارت حرم مطهر حضرت امام حسين(ع) را يافتن. اما اولين
باري بود که در أيام أربعين به زيارت مي رفتم. در چند روزي که با پاي پياده در
مسير رفتن به سمت کربلا بودم، با اتفاقات جالبي که شايد براي بسياري از زائران رخ
دهد، مواجه شدم.
اين زائر جوان افزود: البته يکي از اين خاطرات براي خودم
بسيار جالب بود. من از سنين بسيار جواني، از عمل شستن لباس نفرت داشته ام.
همواره اين کار دشوار را مانند بسياري از افراد ديگر، به مادرم محول مي کردم. تا به
امروز هم که 27 سال سن دارم، همچنان لباس هاي چرکم را مادرم در لباس شويي منزل انداخته
و زحمت شستن آن را برايم مي کشد.
وي همچنين گفت: در مسير کربلا که بودم، انواع ايستگاه
هاي صلواتي براي توزيع غذا، آب، ميوه، استراحت کردن، ماساژ و غيره به چشمم خورد.
اما ناگهان ديدم که يکي از ايستگاه ها براي شستن لباس است. در آن ايستگاه چند لباس
شويي قرار داده شده بود و بر روي آن نوشته بودند "وقف امام حسين براي شستن لباس
هاي زائران".
اين زائر جوان ادامه داد: با توجه به اينکه من از
نوجواني از لباس شستن نفرت داشتم، اما اين صحنه برايم جالب و عجيب بود. ناگهان
عبارت روي لباس شويي مرا جذب کرد و کم کم به سمت ايستگاه صلواتي رفتم. چند دقيقه
اي ايستادم و فعاليت جوانان و عاشقان امام حسين عليه السلام که لباس ديگر زائران
را مشستند را ديدم. آن صحنه به هيچ وجه برايم نفرت انگيز نبود. ناگهان نيرويي
مرا به سمت آنان کشاند و با زبان عربي دست و پا شکسته به آنها فهماندم که من هم مي
خواهم به آنان کمک کنم و لباس هاي زائران را بشويم.
وي در پايان گفت: چند ساعتي در آن ايستگاه توقف کردم و به کمک آنان پرداختم. ساعات خاطره انگيزي برايم بود. منکه از نوجواني از اين کار نفرت داشتم، اما به هيچ وجه از شستن لباس ديگر زائران احساس نفرت نمي کردم.
وي در پايان گفت: چند ساعتي در آن ايستگاه توقف کردم و به کمک آنان پرداختم. ساعات خاطره انگيزي برايم بود. منکه از نوجواني از اين کار نفرت داشتم، اما به هيچ وجه از شستن لباس ديگر زائران احساس نفرت نمي کردم.
شیعه آنلاین
211008
گزارش خطا
