۳۰ دی ۱۴۰۳ ۲۰ رجب ۱۴۴۶ - ۱۱ : ۲۳
گزارش تصویری هیئت مهدی جان(عج)
عقیق: مراسم جشن آغاز امامت حضرت حجت(عج) و سالروز پیوند آسمانی نبی مکرم اسلام و حضرت خدیجه در هیئت مهدی جان(عج) برگزار شد.
به گزارش عقیق در این مراسم که با حضور جمعی از دلدادگان آل الله برگزار شد حاج مهدی توکلی سخنرانی کرد. در ادامه مراسم کربلایی مجتبی فیلسوف زاده ، برادر خورشیدی و حاج مهدی ارضی به مدیحه سرایی پرداختند.در ادامه نکاتی از سخنان استاد توکلی را بخوانید:
*یکی از وکلای مورد اعتماد حضرت عسکری (ع) جناب احمد بن اسحاق قمی است. کسانی که اهل جبهه و جنگ بوده اند حتما سر مزار ایشان در شهر سر پل ذهاب رفته اند. او وکیل تام الاختیار امام عسکری(ع) بوده است.
* شرایط زندگی امام یازدهم شرایط بسیار سخت و دشواری بوده است. شاید بتوان گفت سراسر عمر کوتاه 28 ساله امام حسن عسکری یا در تبعید ، یا تحت مراقبت شدید یا در زندان گذشته است.
* یکی از نوادگان امام صادق (ع) به نام حسین ساکن قم و مبتلا به شراب خواری بود یک بار برای درخواست حاجتی به در خانه احمد بن اسحق رفت و اجازه خواست تا با احمد بن اسحق ملاقات کند اما احمد به او راه نداد.
سید
با غصه و ناراحتی به خانه خود برگشت، در همان سال احمد بن اسحق به حج مشرف شد.
همین که در بین راه به سامراء رسید اجازه خواست که با امام حسن عسکرى (ع)ملاقات
کند ولی بر خلاف انتظارش امام به او اجازه نداد، احمد گریه طولانی و تضرع
نمود تا امام به او اجازه حضور دادند، همین که خدمت آن حضرت رسید عرض کرد ای پسر
رسول خدا برای چه مرا از زیارت خود منع نمودی و حال آنکه من از شیعیان و پیروان تو
هستم؟!
امام
فرمودند: برای آنکه تو پسر عموی ما را از در منزل خود راندی. احمد با شنیدن این
جمله گریه کرد و گفت به خداوند متعال قسم که او را رد نکردم مگر به خاطر آنکه از
گناهانش و شرابخواری توبه کند.
امام فرمودند: راست گفتی ولی چارهای نیست جز آنکه به سادات احترام بگذاری و به آنها اهانت نکنی که در غیر این صورت از زیانکاران خواهی بود زیرا که آنها منتسب به ما هستند.
احمد بن موسی به قم برگشت، طبقات مختلف مردم به دیدن او آمدند و حسین نیز با ایشان بود. همین که چشم احمد به او افتاد از جای خود بلند شد و او را در آغوش گرفت و بالای مجلس نشاند. حسین با توجه به رفتار سابق احمد این کار را از او بعید میدانست به همین خاطرعلت را پرسید است. احمد ماجرای دیدار خودش را با امام عسکرى (ع) و فرمایشات ایشان را توضیح داد. حسین با شنیدن این سخنان و توجه به مقام معنوی سادات از کرده خود پشیمان شد و در همان جا از کارهای زشت خویش توبه کرد و به خانه آمد و آنچه از آثار گناه وجود داشت نابود کرد و پرهیزکاری و ورع را پیشه نمود و معتکف در مساجد بود تا وفات نمود و در نزدیکی قبر مطهر حضرت فاطمه معصومه س به خاک سپرده شد. به عبارت دیگر حضرت از توصیه به روش مدارا با سادات اصلاح رویه آن فرد گنهکار را در نظر داشت.
* احترام به سید ها از سیره علما هم بوده . آن هایی که با آیت الله سیبویه برخورد داشته اند می دانند که ایشان احترام ویژه ای به سادات می گذاشتند. بار ها شده بود که که روی منبر بوده اند و گودک دو سه ساله ای که سید بوده وارد جمع می شد و ایشان به احترام او تمام قد بر روی منبر بلند می شدند و دیگران را هم به همین کار توصیه می کردند.
بنده ررا به خاطر این پرسش ببخشید!
احترام سادات به جای خود اما احترام به گناهکار چه معنی دارد؟ کجای سیره رسول گرامی اسلام و ائمه اطهار چنین گواهی ای به شما داده است ؟
شما هنوز مجتهد مجزی نشده اید که فتوا می دهید!
چه مستندی برای این ادعای خود دارید ؟
خوشحال خواهم شد مستندات و منابع فقهی خودتان برای این فتوا گونه را اعلام بفرمایید.
شما توجلسه بودین؟
توجه کردین به ادامه مطلب و توضیح و تبیین مطلب رو شنیدید؟
مثال ایشان رو شنیدید؟
از کلام رسول گرامی اسلام و حضرات معصومین گفتند؟
قانع نشدید؟