۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۱ : ۰۱
چرا سفر زیارتی که رفته، با هر وسیله ای است به مردم
می فهماند؟ حتی عددش را. چرا صدقاتی را که در خفا می دهد، راضی نمی شود که
کسی از او مطلع نشود؟ با هر راهی شده، سخنی از آن به میان آورده، به مردم
ارائه می دهد؟
اگر برای خداست و می خواهد که مردم دیگر به او تأسی کنند و مشمول «الدالّ علی الخیر کفاعله» گردد، اظهارش خوب است. شکر خدا کند به این ضمیر صاف و قلب پاک؛ ولی ملتفت باشد که در مناظره با نفس، گول شیطنت او را نخورده باشد و عمل ریایی را با صورت مقدسی به خوردش ندهد و اگر برای خدا نیست، ترک آن اظهار کند که این «سمعه» است و از شجرة ملعونه ریا است و عمل او را خداوند منان قبول نمی فرماید و امر می فرماید در سجین قرار دهند. باید به خدای تعالی از شر مکاید نفس پناه ببریم که مکاید آن خیلی دقیق است.
اگر ما بنده مخلص خداییم، چرا شیطان در ما اینقدر تصرف دارد؟ با آنکه او با خدای خود عهد کرده است که به «عباد لله المخلَصین» کار نداشته باشد و دست به ساحت قدس آنها دراز نکند. به قول شیخ بزرگوار ما شیطان، سگ درگاه خدا است.
اگر کسی با خدا آشنا باشد، به او عوعو نمی کند و او را اذیت نمی کند. سگ در خانه، آشنایان صاحب خانه را دنبال نمی کند. شیطان نمی گذارد کسی که آشنایی به صاحب خانه ندارد، وارد خانه شود. پس اگر دیدی شیطان با تو سر و کار دارد، بدان کارهایت از روی اخلاص نیست و برای حق تعالی نیست.
اگر شما مخلصید، چرا چشمه های حکمت از قلب شما به زبان، جاری نشد؟ با اینکه چهل سال است به خیال خود قربة الی الله عمل می کنید، با این که در حدیث وارد است که کسی که برای خدا، چهل صباح اخلاص ورزد، چشمه های حکمت از قلبش به زبانش جاری گردد. پس بدان اعمال ما برای خدا نیست و خودمان هم ملتفت نیستیم و درد بی درمان همین جا است.
212111