۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۲ : ۰۳
عقیق:خداوند متعال محبت را در انسان آفریده است تا به کسانی که به او خوبی می ورزند و به کسانی که کمالی دارند -خواه جسمانی خواه عقلانی یا روانی- ابراز علاقه و محبت می کند. وقتی انسان درمی یابد که در جایی کمالی یا صاحب کمالی یافت می شود، به طور فطری به آن کمال و صاحب کمال محبت و علاقه پیدا می کند. نقطه مقابل محبت، بغض و کینه است. سرشت انسان چنان است که کسانی را که به او ضرر و زیان می رسانند، دشمن بدارد. قرآن کریم می فرماید: «انَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُّوٌ فَاتَّخِذُوهُ عَدُّواً؛ شیطان دشمن شماست با او دشمنی کنید.» از این روی با شیطان نمی توان کنار آمد. اگر دوستی با اولیا و دوستان خدا امری بایسته است دشمنی با دشمنان خدا نیز ضرورت دارد. این امری فطری و عامل تکامل و سعادت انسان است.
اگر «دشمنی» با خدا مطرح نشود، به تدریج رفتار با آنان دوستانه شده، فرد بر اثر معاشرت با آنان، رفتار و سخنانشان را می پذیرد، و رفته رفته، شیطانی همچون آنان می گردد. بهترین شاهد این مدعا، فرمایش قرآن است: «وَ اِذا رَأَیْتَ الَّذینَ یَخُوضُونَ فى آیاتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُم حتّى یَخوضُوا فى حَدیث غیرهِ؛ چنانچه ببینى کسانى نسبت به دین بدگویى و اهانت مىکنند، با سستى و با زبان مسخره و استهزا سخن مىگویند، به آن ها نزدیک نشو. هر چه گفتند، گوش نده تا زمانى که به بحث دیگرى بپردازند.» و در جاى دیگر مىفرماید: «وَقَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فى الْکتابِ أَنْ اِذا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللّهِ یُکْفَرُ بِها وَیُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدوا مَعَهُمْ حتّى یخوضوا فى حدیث غَیْرهِ» بعد مىفرماید اگر کسانى این نصیحت را گوش نکردند، باید بدانند که عاقبت به آن ها ملحق خواهند شد. «اِنَّ اللّهَ جامِعُ الْکافِرینَ وَ الْمُنافِقینَ فى جَهَنَّمَ جَمیعاً».
به عبارت دیگر، دشمنی با معاندان نوعی آمادگی دفاعی در مقابل خطرات پدید می آورد. از جمله سنتهای حکیمانه الهی این است که برای هر موجود زنده ای دو سیستم در نظر گرفته است: یکی برای جذب و دیگری برای دفع. همانگونه که جذب مواد مورد نیاز برای رشد هر موجود زنده ای لازم است، دفع سموم و مواد زیان بار نیز ضرورت دارد. اگر بدن سموم را دفع نکند، آدمی نمی تواند به حیات خود ادامه دهد.
در روح انسان نیز چنین استعدادی وجود دارد. جاذبه روانی باعث می شود کسانی را که برای او مفید هستند دوست بدارد. این جاذبه موجب می شود که کارهای پسندیده و نیک برای انسان خوشایند باشد. او افراد صالح و کسانی را که در سرنوشت جامعه مؤثرند دوست دارد. در مقابل، لازم است کسانی را که در سرنوشت جامعه نقش مثبتی نداشته، بدان ضرر می رسانند برخورد منفی داشته باشد.
حضرت ابراهیم در فرهنگ اسلامی جایگاهی بس رفیع دارد و خدای تعالی به پیامبر اکرم دستور می دهد که از آیین ابراهیم پیروی کند. دشمنی و کینه ما با دشمنان اسلام و بیزاری مان از آمریکا به تأسی از حضرت ابراهیم است. قرآن به ما دستور می دهد به تأسی از ابراهیم، عداوت و بیزاری خود را با دشمنان اسلام، به صراحت ابراز کنیم. همه جا نباید لبخند زد، بلکه در بعضی موارد باید عبوس بود و اخم کرد. فروع دین ده قسم دارد و در کنار سایر اقسام دو قسم به شمار می آیند که مسلمانان می باید همچون سایر واجبات بدانها اهتمام ورزند. تولّا و تبرّی. اگر دشمنی با دشمنان خدا نباشد، دوستی دوستان نیز از بین خواهد رفت. چنانچه اگر دستگاه دفاعی بدن نباشد، دستگاه جذب بدن نیز نابود می شود.
آنچه باید بدان اهتمام داشت اینکه جایگاه جایگاه جذب و دفع درست شناخته شود؛ چه گاه امور مشتبه می شوند؛ نباید به صِرف ارتکاب گناهی، کسی را از جامعه دفع کرد، بلکه می باید با مهربانی با او رفتار کرد و در صدد اصلاح او برآمد؛ چنین مواردی جای دفع و اظهار دشمنی نیست. اما اگر کسی عمداً و به طور علنی، گناه را در جامعه رواج دهد، این عمل خیانت به شمار می آید و حاکی از خباثت و پلیدی اوست. رفتار با چنین شخصی می بایست متفاوت با رفتار کسی باشد که از روی اشتباه مرتکب گناهی شده است. چنانکه خدای متعال درباره دشمنان کینه توز قسم خورده اسلام می فرماید: «وَ لَنْ تَرْضى عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لا النَّصارى حَتّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم؛ یهود و نصاری هیچگاه از تو خشنود نخواهند شد مگر اینکه از آیین آنها پیروی کنی» تا دست از انقلابتان بر ندارید، آمریکا از شما راضى نخواهد شد. هر روز لازم است تأمل کنیم که آشتى با چنین کسانى یعنى چه؟ لبخند به روى آنان یعنى چه؟ باید با نهایت غضب، خشونت، تندى و عبوسى با این ها بر خورد کرد. باید مرگ را بر سر این ها بارید، چون آنان جز به مرگ ما راضى نیستند، نه تنها به مرگ بدن ما، بلکه تنها به مرگ روح ما، به مرگ دین ما راضى مىشوند. برخورد صحیح با آنان همان اظهار بغض و غضب و دشمنی است.
در نتیجه، همراه درود و سلام بر حسین و یاران شهیدش، باید دشمنان آنان را نیز، که دشمنان اسلام و خداوندند، لعن و نفرین کرد؛ و بلکه لعن دشمن می تواند مقدم بر درود و سلام بر حسین باشد زیرا قرآن اول می فرماید «اشداء علی الکفار» و بعد می فرماید «رحماء بینهم».
پی نوشت:
(خلاصه ای از کتاب «آذرخش کربلا»/آیت الله مصباح یزدی)
منبع:ابنا
211008