۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۴ : ۱۹
عقیق: سی و سومین چاپ از کتاب تحسینشده «سرباز روز نهم» به همراه تقریظ مقام معظم رهبری بر این اثر برای نخستینبار در سی و پنجمین دوره نمایشگاه کتاب تهران عرضه میشود. «سرباز روز نهم» که از سوی انتشارات راه یار به چاپ رسیده، روایتی است از زندگی شهید مصطفی صدرزاده. مصطفی صدرزاده که فرماندهی گردان عمار لشکر فاطمیون را بهعهده داشت، اول آبان 1392 مصادف با تاسوعای حسینی(ع) در مبارزه با تروریستهای تکفیری در حومه حلب به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار به خاک سپرده شد. شهید صدرزاده به دلیل انجام فعالیتهای فرهنگی متعدد و مؤثر، از جمله شهدایی است که روش و سبک زندگی آنها میتواند برای نسل جوان قابل تأمل باشد.
کتاب «سرباز روز نهم» در واقع حاصل زندگی مجاهدانه و خستگیناپذیر شخصی است که میتواند در دوره حاضر، بیشک الگویی دستیافتنی باشد. او که از سال 1392 با دهها ترفند پایش را به سوریه باز میکند، ظرف دو سال از چهرههای محبوب و مؤثر مدافعان حرم میشود؛ تا جایی که سردار شهید سلیمانی را به تمجید وامیدارد. در مقدمه این اثر آمده است: در این کتاب سعی کردیم شهید و زندگیاش را آنطور که میتواند در میدان زندگی اجتماعی مردم الگو شود، نشان دهیم و نه صرفاً روایتی ماورایی و صرفاً معنوی و احساسی از شهید ترسیم کنیم. شاید گشتی در زندگینامهها و خاطرات شهدا آنطور که نشر شدهاند، ما را به این رهنمون کرد که: «ملموس و واقعی تصویر کنیم، نه دستنیافتنی!»
رهبر معظم انقلاب در تقریظی که بر کتاب «سرباز روز نهم» نوشتهاند، فرمودهاند: «پیش از این کتاب دیگری در شرح حال شهید صدرزاده خواندهام، ولی ابعاد شخصیت محبوب و چندجانبهی این شهید عزیز در این کتاب بیشتر بیان شده است. این چهره برجسته بیشک یک الگو است برای جوانان امروز و فردا. ارادهی قوی، فهم درست، روحیهی ایثار، شجاعت، خستگیناپذیری، ادب، دلِ انباشته از محبت و صفا، و بسی دیگر از خصوصیات برجسته، بخشهایی از شخصیت این جوان فداکار و انقلابی نسلهای دوم و سوم انقلاب است. خواندن این کتاب برای من غبطهانگیز است، این گلهای سرسبد به چه مقاماتی رسیدند، و من و امثال من چگونه در این مسیر، پای در گل ماندیم. سلام و صلوات خدا بر شهید مصطفی صدرزاده و همسر صبور و پدر و مادر ایثارگر او.»
با توجه به استقبال مخاطبان از این کتاب، با پریسا وزیرلو، از نویسندگان اثر به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید:
کتاب "سرباز روز نهم" چندمین کتابی است که در سالهای اخیر درباره شهید مصطفی صدرزاده نوشته و منتشر شده است. شما در این کتاب تاکید کردهاید که قصد دارید الگویی دستیافتنی برای مخاطب امروز ارائه دهید. آیا کارهای قبلی تصویری ماورایی از شهید ارائه دادهاند؟ اساساً تفاوت کتاب "سرباز روز نهم" با دیگر کتابهای مشابه درباره شهید، در چیست؟
کتاب «سرباز روز نهم»، ششمین کتابی است که درباره شهید صدرزاده به چاپ رسیده است. کارهای قبلی با عناوینی چون «سید ابراهیم»، «قرار بی قرار»، «مرتضی و مصطفی»، «در مکتب مصطفی» و «اسم تو مصطفی است» منتشر شدهاند. یکی از تفاوتهای بارز کتاب «سرباز روز نهم» با آثار قبلی جامعیت و تعدد راویان در این اثر است.
در دیگر آثار روایتها بیشتر از زبان همسر و مادر شهید است، اما در کتاب حاضر تلاش کردیم با بهره بردن از راویان متعدد، روایت را پیش ببریم. از سوی دیگر، در «سرباز روز نهم» سعی کردیم زندگی اجتماعی شهید را محور قرار دهیم و صرفاً به زندگی خانوادگی و معنوی ایشان محدود نشویم. قصدمان این بود که درباره زمانه و جامعه او صحبت کنیم؛ چون عملکرد شهید با توجه به موقعیتی که در آن قرار گرفته، ملموس میشود.
اینکه او در چه محیط اجتماعی چه کنشگری داشته است، مهم است. اینکه او کارهای تربیتی را در چه منطقهای و با چه حجم از چالشها پیش میبرد، با چه موانعی در این مسیر مواجه است و ... از جمله موضوعاتی است که برایمان در نگارش کتاب حائز اهمیت بود. برای رسیدن به پاسخهای روشن به این سؤالات و معرفی واقعیتر، به سراغ بافت و محیط اجتماعی و زمانه شهید رفتیم. این سبب میشود هم کار ملموس شود و هم شهید بهعنوان الگویی دستنیافتنی معرفی نشود. شهید صدرزاده هم در همان جامعهای زندگی میکند که دیگر جوانان زندگی میکند، نه جامعه ایدهآل. او هم منتقد است اما این نقد او را منفعل نکرده است، نگاهی امیدوار به آینده دارد و سعی میکند با توانایی که دارد به سهم خود کنشگر باشد.
همانطور که پیشتر اشاره شد، از ویژگی خاص کتاب تعدد راویان است. دوستان، شاگردان، همرزمان و همراهان شهید در عملیات در کنار خانواده او، به بیان خاطرات خود پرداختند. از سوی دیگر، از صوتها و فیلمهایی که به تصویرسازی و رسیدن به نتیجه بهتر کمک میکرد، استفاده کردهایم. این بخش از محتوا نیز برای دسترسی بهتر مخاطب در قالب کیو آر کد در کنار روایتها آمده است تا به مخاطب در جهت برقراری ارتباط کمک کند.
از مشکلاتی که برای تدوین این کتاب- که به نظر کاملترین اثر درباره شهید هست_ بفرمایید. روایتها از افراد مختلف، مانند پازلی هستند که به مخاطب نگاهی عینی و واقعی از زندگی و زمانه شهید ارائه میدهد. قاعدتا جمعآوری، دستهبندی، پژوهش و... این حجم از روایتها باید دشوار باشد.
اگر بخواهیم به مسائلی که در پروسه تحقیق مواجه بودیم، صحبت کنیم بخشی از آن به زمان شهادت شهید بازمیگردد. کار نوشتن «سرباز روز نهم» دو هفته پس از شهادت شهید شروع شد، اما خانواده این شهید عزیز علیرغم همراهی لازم، در آن زمان شرایط مساعدی برای انجام مصاحبههای عمیق نداشتند.
از سوی دیگر، در سال 94 هنوز چندان بحث رفتن مدافعان حرم و رزمندگان ایرانی به سوریه در داخل کشور مطرح نبود؛ به همین دلیل برخی از نیروها با استفاده از هویتهای جعلی به آنجا میرفتند. آوردن این دسته از افراد پای مصاحبه و راضی کردنشان به گفتوگو دشوار بود. ترس از اینکه چه اطلاعاتی بگویند و هویت آنها مشخص شود و ... کار را با موانع دیگری نیز مواجه میکرد.
علاوه بر این، افرادی نیز مانند شهید مرتضی عطایی بودند که در نیمه راه کتاب به شهادت رسیدند و روایت آنها ناتمام ماند. دستهبندی و انتشار اطلاعات نیز کمی دست ما را میبست. اینکه دست ما برای انتشار فیلمها و صحبتها تا چه اندازه باز است یا تا چه میزان محدودیت داریم، کار را با چالشهای جدیدی مواجه میکرد. این دسته از مطالب باید با حساسیت خاصی منتشر میشد.
از سوی دیگر، شهید صدرزاده دو سال در سوریه حضور داشت و 9 بار به این کشور سفر کرده بود. کتاب سیر زمانی دارد و متعهد به این است که از این سیر خارج نشود. با وجود این، گاه در مقاطعی اتفاق میافتاد که در این سیر زمانی هیچ مطلبی برای انتشار نداشتیم، این مسئله در قسمت روایت خاطرات سفرها پررنگتر بود؛ چون همراهان شهید یا در سفر بودند و در دسترس نبودند یا به شهادت رسیده بودند، اما در نهایت و با تمام این مسائل، توانستیم به روایتهایی برای این بخشها نیز دست یابیم.
به شخصیت اصلی کتاب بپردازیم. چه وجهی از زندگی ایشان، برای شما به عنوان نویسنده جذاب بود؟
در گام اول دغدغه فرهنگی شهید برای من پررنگ بود. اینکه کسی کار فرهنگی را تکلیف برای بچههای محل خود میداند، در همان بازه زمانی ترجیح میدهد به عنوان رزمنده به سوریه برود و از حرم دفاع کند و در قامت مدافع حرم هم این قبیل موضوعات برای او حائز اهمیت است، برای منِ نویسنده جالب بود.
شهید صدرزاده امور فرهنگی و تربیتی را پس از اعزام به سوریه در قالب آموزش به رزمندگان نوجوان سوری آغاز میکند و به کارهای فرهنگی در عملیاتها ادامه میدهد. این جنس دغدغه همیشه همراه اوست و همانند نخ تسبیح، به گذشتهاش متصل میکند. در واقع شهید صدرزاده برای خود هدفی تعریف میکند و با همه کاستیها با جان و دل برای این هدف مایه میگذارد. این موضوعی است که نشان میدهد هر آدمی میتواند مسیری برای خود در زندگی تعریف کند و طی آن رشد کند.
ما درباره زندگی شهید، با شخصیتی مواجه هستیم که با وجود همه کاستیها، هدف خود را تعیین میکند و برای رسیدن به آن، از جان و دل مایه میگذارد. نه تنها در برابر مشکلات و کاستیها سر فرود نمیآورد، بلکه خودش بانی کارهای جدیتر در حوزه فرهنگی میشود. با توجه به تحقیقی که درباره زندگی شهید داشتید، از این وجه از شخصیت او بگویید. او از چه منظری میتواند الگو باشد؟
صدرزاده الگویی است از انسانی که بدون نقص نیست و در عین حال قائل به حرکت در این مسیر است و رشد هم میکند، حرکت او رو به جلوست و او را کاملتر میکند. این ویژگی در سوریه هم پررنگ است و در سفرهای اول تا نهم این تغییر احساس میشود. ما در سفر اول با مصطفایی مواجه هستیم که عشق شهادت دارد و دوست دارد بجنگد. وقتی میگویند اگر صلاحت باشد میروی، میگفت من از خدا صلاح نمیخواهم، سلاح میخواهم. اما به مرور تغییرات فکری در او رخ میدهد و به جایی میرسد که میپرسد چرا شهید نمیشوم؟ چرا با وجود آنکه بارها در موقعیتهایی قرار گرفتهام که امکان شهادتم زیاد بوده است، این اتفاق برای من رخ نمیدهد؟ استاد اخلاقش در جواب به این پرسشهای او میگوید که تو به خاطر شهادت میروی، به خاطر خدا نمیروی، اگر به خاطر خدا بروی شهید میشوی.
این نکته تغییری در نوع نگاه شهید ایجاد میکند و نگرشش را تغییر میدهد؛ به طوری که به یکی از مادران شهدا میگوید که برای من دعا کنید که خدا از من راضی باشد، دیگر برایم مهم نیست که شهید شوم یا خیر. این مسیر میتواند به عنوان الگو برای هر کسی مورد توجه باشد.
چه عوامل و ویژگیهایی در شهید سبب شد ایشان «سرباز روز نهم» شود؟
میتوانیم به برخی ویژگیها که در تقریظ رهبر معظم انقلاب هم آمده است، اشاره کرد؛ از جمله روحیه ایثار، ادب، خستگیناپذیری و دل انباشته از محبت و صفا. از نظر من ویژگی آتش به اختیار بودن شهید یکی از نقاط قوت اوست که هیچ وقت منتظر دستور فلان ارگان و مسئول نمیماند و در هر موقعیت و شرایطی که قرار میگرفت، سعی میکرد تکلیف خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهد.
تاثیرگذارترین بخش از زندگی ایشان برای شما چه بود؟
شاید تأثیرگذارترین بخش زندگی شهید برای من اصول تربیت نیروی انسانی او باشد. روشهایی که او برای جذب افراد استفاده میکرد و بسیار به آن پایبند بود، مانند تقدم رفتار بر گفتار یا مسئولیتی که در برابر نیازهای اجتماعی افراد داشتند، ضریب دادن به نقاط مثبت بچههایی که با آنها کار میکرد و ... از جمله ویژگیهای اخلاقی شهید صدرزاده بود که برای خود من درسآموز بود.
منبع:تسنیم