۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۶ : ۰۶
عقیق: آرامش و شکوه زینب(س) در این بود که راز شهادت را میدانست و نگاهش افقهای دوردست را مینگریست. زینب(س) به خوبی میدانست که دشمنان خانواده پیامبر(ص) در انتظارند تا کوچکترین واکنشی یا کلامی را جستجو کنند، که نشانهای از ضعف و یا پشیمانی خانواده پیامبر باشد.
زینب (س) با نگاه به پیکر امام حسین(ع) گفت: «اللهم تقبل هذا القربان» خداوندا این قربانی را قبول کن. علی بن حسین (ع) سینه اش تنگ شده بود و باران اشک مجالش نمیداد. زینب پرسید: پسر برادرم، تو را چه میشود؟ امام سجاد(ع) گفت: میبینم که پیکرهای شهدای ما رها بر خاک افتاده است.
زینب(س) گفت: از آنچه میبینی، نالان مباش. به خداوند سوگند این پیمانی است از پیامبر خدا به جدت و پدرت و عمویت. خداوند از مردم پیمان گرفته است: مردمی از این امت که فرعونهای زمین آنان را نمیشناسند، اما فرشتگان آسمان آنها را میشناسند. این پیکرهای پاره پاره و پراکنده و خونین را جمع میکنند. در این سرزمین بر فراز مرقد حسین(ع) پرچمی نصب میکنند که هیچگاه کهنه نمیشود و در گذر روزها و سالها، آسیب نمیبیند و پیشوایان کفر و پیروان گمراه آنان، میکوشند که آن را محو کنند اما همواره اثر آن بروز میکند و تعالی میگیرد.
سیدعلیرضا عالمی، پژوهشگر مذهبی میگوید: یکی از مصادیق اسوه بین زنان مسلمان زینب کبری(س) است ، ایشان از دو جنبه طبق مطالب تاریخی اسوه هستند یکی ویژگیهای فردی که داشتند با اینکه معصوم نبودند اما دارای ویژگیهای معرفتی و علمی بودند و به «کامله» معروف بودند. امام سجاد(ع) درباره این ویژگیها در جمع مردم کوفه حضرت زینب را ««عالِمَةٌ غَیرَ مُعَلَّمَة وَ فَهِمَةٌ غَیرَ مُفَهَّمَة»؛ دانشمند بدون معلم و خردمند بدون استاد و آموزگار معرفی کردند.
حضرت زینب(س) شخصیتی بودند که در کودکی و خردسالی همراه مادر در مسجد مدینه مضامین ژرفی را روایت میکردند. ابی الفرج اصفهانی در مقاتل الطالبیین میگوید که «عبدالله بن عباس» صحابی گرانقدر رسول خدا(ص) و مفسر برجسته قرآن، کلام فاطمه(س) در مورد فدک را از زبان وی نقل میکند، حتی در مقام جایگاه زینب کبری(س) از ایشان با عنوان «عقیلتنا» عاقل و دانای یاد میشود. حتی این را باید بگویم که بسیاری از دعاها و مناجاتهای مربوط به حضرت زهرا(س) از طریق زینب کبری(س) به دست ما رسیده چرا که از همان خردسالی آنها را حفظ میکردند و همین نشان از هوش و ذکاوتشان داشته است.
در هر حال مقاطع حساس تاریخ اسلام نیاز به یک یادآور و به خاطر سپار داشته تا بدون چون و چرا و چند و چون آنها را ضبط و منتقل کند و حضرت زینب(س) چنین وظیفهای را بر عهده داشتند. «حسن البصری» عالم شناخته شده هنگامی که از امیرمؤمنان علی(ع) حدیثی نقل کرد، میگفت: قال ابو زینب(س)، ابوزینب(س) این چنین گفته است.»
*اوج زیبایی نیایشهای حضرت زینب
نزدیک غروب شده بود که کاروان آزادگان به سوی کوفه حرکت کردند. روز عاشورا ، شام عاشورا و شب گذشته را تلخ و سنگین گذرانده بودند. علی بن حسین(ع) که همواره به رغم التهاب و تبی که داشت نگران زینب بود، میگوید: شب یازدهم، زینب(س) نماز شب را نشسته می خواند.
از دعایی که از زینب(س) به یادگار مانده است، می توان دریافت که دریای دل او چه امواج مصیبتی را تحمل کرده است و کوهسار اراده پولادین او در برابر چه توفانهای کوبندهای ایستاده است. با خدای خود میگوید: «ای پناهگاه آخر کسی که جز تو پناهی ندارد، ای تکیه گاه آنکه جز تو پشتوانهای نمیشناسند، ای خدایی که سیاهی شب و سپیدی روز و روشنایی خورشید و صدای آرام درخت و آب بر تو سجده می کنند، ای خداوند، ای خداوند، ای خداوند.
محال است که بتوان این همه لطف و عمق و معنویت سرشار را درک کرد و جرعهای از آن ننوشید.
این کلمات تصویری است از زینب که در اوج زیبایی طلعت و روح بود.
عالمی همچنین میگوید: درست است که در مقاطع حساس ما شاهد حضور پررنگ حضرت زینب(س) در صحنهها هستیم اما در واقع براساس گزارشهای متقن تاریخی شاید از تعداد انگشتان دو دست هم حضور ایشان تجاوز نکند که این امر عفت ایشان را نشان میدهد. حضرت زینب(س) پس از عاشورای سال 61 برای کوفیان سخنرانی کرد، شنوندهای که صدایش را شنید درباره فصاحت بیانش میگوید: «به خدا قسم هرگز زنی با شرم و حیا را ندیدم که گویاتر و سخنورتر از او باشد گویا از زبان امیرمؤمنان علی بن ابیطالب(ع) سخن میگوید.»
شیخ صدوق نوشته است که امام حسین(ع) به دلیل بیماری امام سجاد(ع) نیابت امامت را به خواهرش واگذار کرد. تا مسلمانان در حلال و حرام به او مراجعه کنند. نقش آفرینی حیاتی زینب(س) در انعکاس قیام عاشورا هم در عراق و هم در شام، مؤلفههای چگونگی حضور زن در جامعه و نقش آفرینیاش در جامعه را ترسیم میکند. آن حضرت با حیا و عفت برای دفاع از حق، با صلابت تمام در مقابل «عبیدالله بن زیاد» حاکم عراق سخن گفت و او را منکوب کرد.
عبیدالله در پاسخ حضرت زینب(س) میگوید ، ابن زیاد میگوید: «شجاعت یعنی این! قسم به دینم، پدرت هم سخنران و شجاع بود» این جمله عبیدالله به خوبی از شخصیت زینب کبری(س) انعکاس دارد که دخت گرامی حضرت علی (ع) حضور اجتماعی، وظیفه دینی و تاریخی خود را به بهترین شکل انجام میدهد.»
در کتاب «زینب بنت الامام امیرالمؤمنین» مقام عصمت را برای حضرت زینب (س) ذکر میکنند. در این کتاب نوشته شده است: «هر چند مقام عصمت برای حضرت زینب(س) ضروری دین نیست، ولی به این مرحله ایشان رسیدهاند. شئونات باطنیه و مقامات معنویه حضرت زینب (س) نایبه زهرا، امینه خدا را هیچ کس نمیتواند به تحریر و تقریر در آورد. ابن اثیر مینویسد: زینب در فصاحت و بلاغت و زهد و عبادت و فضیلت و شجاعت و سخاوت شبیهترین مردم به پدر خود علی (ع) و مادر خود فاطمه (س)بود.
منبع:فارس