۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۶ : ۲۰
عقیق:کتاب «سلوکی در پروا» روایت زندگی حاج شیخ هادی باریکبین در خطه قزوین است؛ کسی که بیش از سه دهه امامت جمعه قزوین را بر عهده داشت و در خردسالی رودررویی میان دو سبک از زندگی را تجربه کرده بود. آیین و مشی زندگی ایرانی در جامعه شهری که او از آن سر برآورد میان این الگو با هویت ایرانی پیوندی استوار داشت.
آن زمان، هیأت حاکمهای که به صورتی مشکوک قدرت را در ایران قبضه کرده بود، مردم را به باوری توهمآمیز واداشت تا برای رسیدن به پیشرفت و توسعه شیوه بومی خویش را کناری نهند و سبکی به اصطلاح مدرن را در زندگی دنبال کنند.
فصل اول: شخصیت خودساخته و انقلابی در حرکت فراگیر امام
فصل اول اتفاقات سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۶ را روایت میکند که با درآمدی بر معرفی حاج شیخ هادی باریکبین آغاز میشود. سپس آشنایی باریکبین با امام خمینی(ره) مطرح میشود و با ذکر بعضی مسائل مهم به سال ۱۳۵۶ میرسد که همزمان با نوید طلوعی در تاریکی است. آن زمان جامعه ایران آبستن حوادثی بود و میرفت تا مشعل انقلاب در جامعه با یک جرقه روشن شود. بله واقعهای در راه بود... در قزوین مردم آماده شنیدن بیانات انقلابی و ضد رژیم بودند. این طیف از اظهارات خط قرمز سازمان امنیت ساواک بود.
فصل دوم: پیدایش، پرورش و راهسپاری در مسیر مبارزه
در این فصل که روی سالهای ۱۳۰۹ تا ۱۳۵۷ متمرکز میشود، با اشاره به خاندان باریکبین و دوران کودکیاش، به تحصیلات او در مدرسه دولتی تا حوزههای علمیه و ادامه تحصیل در نجف اشرف میپردازد و سرانجام، شیخ هادی، با کولهباری از علم و دانش، تابستان ۱۳۳۷ از نجف به قزوین برمیگردد. او در مدرسه التفاتیه برای طلاب مبتدی از عوامل و حاشیه درس را آغاز میکند. همچنین برای برخی طلاب درس سیوطی و معالم تدریس میکرد.
او در همین دوران ازدواج میکند و تشکیل خانواده میدهد. شیخ هادی از حوزه نجف به انگیزه ازدواج و تشکیل خانواده در قزوین و بازگشت دوباره برای ادامه تحصیل در نجف به قزوین مراجعه میکند اما در ایام تدارک ازدواج عروس و داماد در قزوین، در کشور عراق کودتا میشود و نظامیان عراقی علیه نظام سلطنتی کودتا میکنند و نظام جمهوری جایگزین نظام سلطنتی میشود. پس از این اتفاقات در عراق، ظاهراً مرزهای تردد میان دو کشور بسته میشود و رفتن به نجف به طور موقت غیرممکن میشود.
عروس و داماد تصمیم میگیرند پس از مراسم ازدواج به قم بروند. پدر و مادر عروس هم به سکونت آن دو در شهر قم رضایت میدهند. با ادامه وضعیت آشفته در عراق، شیخ هادی بهناچار از سفر به عتبات باز میماند و تصمیم به هجرت برای بار دوم به حوزه علمیه قم جهت ادامه تحصیل میگیرد.
کتاب به برخی مسائل دیگر به اختصار اشاره میکند. مرجعیت پس از ارتحال آیتالله العظمی بروجردی، هیأت علمیه و آرایش روحانیت در قزوین، حادثه مدرسه فیضیه قم، تلاش حکومت برای نفوذ در دستگاه روحانیت، احیای مدارس علمیه در قزوین، انتخاب مرجعیت و ترویج اعلمیت امام، مبارزات سیاسی باریکبین در دهه ۱۳۵۰، ارتباط با جوانان و نوجوانان، رویکرد علما در ارتباط با رژیم پهلوی، تبعید شدن شیخ هادی باریکبین از قزوین، بازگشت باریکبین به قزوین در تداوم جنبش، چاپ و توزیع اعلامیه و نوارهای سخنرانی، مدیریت انقلابی، دیدار رمزی کلارک با آقای باریکبین، تحصن در دانشگاه، کمیته استقبال و نوید ورود امام از جمله اشارههای این دوره است.
فصل سوم: جمهوری اسلامی؛ تداوم راهسپاری و امامت جمعه قزوین
این فصل به سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۴ میپردازد. در ابتدا به تشکیل نهادهای اسلامی مانند کمیته انقلاب، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی، جهاد سازندگی، حزب جمهوری اسلامی اشاره میشود.
سپس در ادامه از رابطه شیخ هادی باریکبین با هیأت علمیه قزوین، قزوین و مجلس خبرگان قانون اساسی، مواضع آقای باریکبین مقابل بنی صدر، حکم امام به آقای باریکبین برای امامت جمعه و مسائل دیگر تا زمان همراهی شیخ هادی با جبهه و جنگ و حتی پس از جنگ سخن به میان میآید. همچنین اهم اقدامات عمرانی آیتالله باریکبین در دوران مسئولیتش بررسی میشود و مبنای حرکت سیاسی وی در پس از انقلاب مورد توجه قرار میگیرد.
در ادامه به رویداد استان شدن قزوین و مسائل مربوط به آن تا زمان بستری شدن وی در بیمارستان اشاره میشود. بدین ترتیب، فصل سوم با استعفای وی از سمت امام جمعه قزوین خاتمه مییابد.
روایت/ خاطره
در این بخش برخی از اعضای خانواده آیتالله باریکبین و همچنین تعدادی از افرادی که به نحوی به او نزدیک بودند یا با وی ارتباط داشتند به بیان سادهزیستی، زهد و تقوا و تواضع در منش، عقلانیت و اعتدال در شخصیت و عمل او میپردازند. در انتها نیز فرازی از وصیتنامه آیتالله باریکبین درج شده است که به همه مردم بهویژه نزدیکان و بازماندگان، توصیه میکند که در همه حال خدای بزرگ را فراموش نکنند، اسلام را یاری کنند و در کشت بذر عمل صالح به طور کمی و کیفی بکوشند.
نویسنده در نگارش و تنظیم اثر تلاش کرده، علاوه بر منبع مصاحبه، از کلیه اسناد و مدارک در دسترس با موضوع آیت الله باریک بین استفاده کند. بر اساس منبعنویسی از کتاب شش جلدی انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کاری از وزارت اطلاعات و مرکز بررسی اسناد تاریخی، آثار مکتوبی که ارتباطی با موضوع مورد بحث داشته و خاطرات مکتوب برخی مبارزان سیاسی کشوری بهره گرفته است.
تنظیم اثر برای نگارش و جای دادن محتواهای متفاوت شامل گزارش، توضیح، خاطره، تشریح صحنه هایی با شدت یا ضعف به نسبت بضاعت خاطره ها و خاطره گوها، رعایت توالی زمانی و قرار دادن تاریخ در عناوین، که یادآور سال شمار وقایع باشد، محسوس است.
کتابنامه به همراه پیوست که تعداد قابل توجه از سند و عکس را شامل میشود، بخش پایانی کتاب را تشکیل میدهد.
چاپ اول کتاب «سلوکی در پروا» (گذری بر حیات سیاسی و اجتماعی آیتالله حاج شیخ هادی باریکبین) که کار تحقیق و نگارش آن را مسعود آتشگران برای دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری استان قزوین به انجام رسانده، در سال ۱۳۹۹ توسط انتشارات سوره مهر با شمارگان ۱۲۵۰ در ۳۶۰ صفحه نسخه منتشر و راهی بازار کتاب شده است.