کد خبر : ۱۱۴۹۴۹
تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۹

بانو طوبی کرمانی نماد زن ایرانی عفیف و اجتماعی است/ جمله‌ای از سردار قاسم سلیمانی که سرلوحه رفتار او بود

فرزند و ۲ دوست قدیمی بانو طوبی کرمانی درباره زن فیلسوف ایرانی صحبت کردند؛ از تمجید استاد دانشگاه آمریکایی تا مجاورت با امام رضا (ع) در یک سال پایانی.

عقیق:  22 شهریور ماه، بانو طوبی کرمانی، دبیرکل اتحادیه جهانی زنان مسلمان و مشاور دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی در امور بانوان، به دیدار حق شتافت.

او فارغ‌التحصیل رشته فلسفه و کلام و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بود و پس از تحمل دوره‌ای بیماری در سن 73سالگی درگذشت.

این بانوی فیلسوف در عمر 73ساله خود مسئولیت‌هایی نظیر مشاور دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، عضو کمیسیون بانوان و جوانان مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضو شورای خیّرین سلامت کشور، عضو شورای مرکزی شورای فرهنگی اجتماعی زنان، اولین زن رایزن علمی و فرهنگی در یونان، مدیر مسئول کتاب علمی پژوهشی «زنان»، مؤلف و مترجم برتر بین‌الملل دانشگاه تهران، مدیرکل سابق امور اجتماعی و ایرانیان خارج از کشور، عضو شورای سیاست‌گذاری زنان اهل‌بیت علیهم السلام  و... را تجربه کرد.

همزمان با اربعین درگذشت این بانوی مکرمه، میزگردی با حضور دو تن از همکاران ایشان و پسر کوچکتر او در خبرگزاری تسنیم برگزار کردیم. انسیه خزعلی، رئیس سابق دانشگاه الزهرا(ع) و همکار طوبی کرمانی در سازمان حج، مینو اصلانی، رئیس بسیج جامعه زنان و پیام شرقی، فرزند آن مرحومه در این میزگرد حضور داشتند. 

مهم‌ترین نکاتی که در این جلسه مطرح شد، به شرح ذیل است: 

  • روایتی از فعالیت طوبی کرمانی در سازمان حج و زیارت که شبیه به دیگر کارمندان نبود
  • فعالیت بین‌المللی زن فیلسوف ایرانی و تاثیرگذاری او بر شنیده شدن صدای انقلاب اسلامی
  • بانویی که تصویر دشمن از زن مسلمان ایرانی را تغییر داد
  • روایت وزیر علوم دولت هاشمی از تمجید استادان آمریکایی از طوبی کرمانی
  • تشکیلاتی عمل کردن و کادرسازی ویژگی بارز طوبی کرمانی
  • مصداق بارز الگوی زنِ نه شرقی، نه غربی 
  • کتاب زندگی‌نامه طوبی کرمانی به زودی منتشر می‌شود
  • یکسال پایانی عمر مادرم در مجاورت امام هشتم سپری شد
  • در امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر تمام‌قد وارد می‌شد؛ با لبخند و مهربان
  • جمله شهید سلیمانی سرلوحه مادرم شد

در زیر متن بخش اول این گفت‌وگو را از منظر می‌گذرانید:

خانم خزعلی، آشنایی شما با خانم کرمانی به دهه 1370 برمی‌گردد، جایی که در سازمان حج با ایشان همکار شدید، این همکاری چگونه آغاز شد و ایشان چه ویژگی‌هایی داشت؟

انسیه خزعلی: آشنایی من با خانم کرمانی به سال‌های 1372، 1373 و فعالیت‌های بین‌المللی که در سازمان حج داشتیم برمی‌گردد. این همکاری در مجمع تقریب، سازمان ارتباطات، اتحادیه زنان مسلمان و... ادامه پیدا کرد؛ در همه این موارد ایشان بسیار خوب درخشیدند و در هر جایی که وارد شدند، کار را ارتقا بخشیدند. خاطرم هست زمانی که ایشان را دعوت کردیم تا در بخش بین‌الملل سازمان حج فعالیت کنند، مقاومت‌هایی از جانب بعضی مدیران در آن بخش وجود داشت اما با توجه به شناختی که از قبل از ایشان داشتم، مطمئن بودم که می‌توانند آن بخش را ارتقا بدهند.

مدیر بالادستی‌ام می‌گفت «چرا چنین نیرویی را معرفی کردید؟!»

پس از گذشت اولین سال از فعالیت ایشان در سازمان حج، با تمام سختی‌هایی که وجود داشت، مدیر بالادستی‌ام مرا صدا زد و گفت «خیلی خوب است که چنین نیرویی برای ما آوردید، اما سؤالی دارم و آن هم این است که "ما آقایان همیشه سعی می‌کنیم کسی را معرفی کنیم که پایین‌تر از ما باشد تا مبادا جایمان را بگیرد؛ شما چگونه جرئت کردید چنین کسی را معرفی کنید؟"»، در پاسخ به ایشان گفتم «اتفاقاً ایشان را آوردم که جای مرا بگیرد چرا که شایسته‌تر از من است.»، معتقدم خانم کرمانی همیشه خودشان را با فعالیت بسیار خوبشان به دیگران شناساندند، همین موضوع موجب شد که ایشان سال‌های متمادی در سازمان حج بمانند و فعالیت‌های بسیار خوبی در بخش بین‌الملل از جانب‌شان صورت گیرد. او با دلسوزی و با تمام وجود برای مجموعه وقت می‌گذاشت و دیگر کسی نگران نبود که کارها چگونه انجام می‌شود.

خانم کرمانی هیچ‌وقت «کارمندی» رفتار نکرد

یکی از دوستانی که کنار ایشان فعالیت می‌کرد پیش من آمد و گفت: «آیا درست است یکی از اعضای بدن بیش از بقیه رشد کند؟»، گفتم «نه.»، گفت «پس چرا این‌گونه پرسرعت و خارج از معمول این‌جا فعالیت می‌کنید؟»، گفتم «به این دلیل است که بقیه اعضا به‌خوبی رشد نمی‌کنند. شاید رشد یک عضو بقیه را هم به فکر وادارد که باید رشد کنند». متأسفانه در بسیاری از نهادها و سازمان‌ها این نگاه حاکم است که «صبح بیاییم و کارت بزنیم و بعدازظهر کارت بزنیم و برویم». خیلی از آنان معتقدند که باید در قالب هنجارهایی که مجموعه تعریف کرده است حرکت کنیم و نباید از آن خارج شد اما خانم کرمانی این‌گونه نبود، کار و فعالیت جدید ایجاد می‌کرد و همین موضوع باعث ایجاد مقاومت‌هایی می‌شد اما باز هم مصرّ بود که کار تعریف‌شده به نتیجه برسد.

اخلاق ایشان نیز همیشه زبانزد بود و همواره تلاش می‌کرد با گفتار نرم و تواضع کارها را پیش ببرد، با این‌که مسئولیت داشت و به‌عنوان مدیر بخش مربوطه شناخته می‌شد اما با نهایت تواضع مثل کارشناس و کارمند کارهای بسیار پایین مجموعه را خودش انجام می‌داد.

سردار قاسم سلیمانی , مجمع تقریب مذاهب , سازمان حج و زیارت , امام رضا (ع) ,

ارتباط با خارجی‌های مشتاق انقلاب اسلامی دستاوردهای بزرگی داشت

خاطرم است برای برگزاری سمینارهایی که در مکه برای ایرانیان خارج از کشور برپا می‌شد، به تک تک کاروان‌ها سر می‌زد، با رؤسای آن حرف می‌زد، مشکلات ایرانیان خارج از کشور را می‌شنید و سعی می‌کرد راه‌حلی برای آن ارائه دهد، باید بگویم برگزاری چنین جلساتی با این ابعاد قبل از خانم دکتر کرمانی در سازمان حج وجود نداشت. جمعیت بسیاری از ایرانیان جمع می‌شدند، هدایای زیبای فرهنگی به آنان داده می‌شد و...، بخش عمده‌ای از این فعالیت‌ها مرهون شور و انگیزه‌ای بود که خانم کرمانی به کار داشت و با تمام وجود خودش را به کار می‌سپرد. یکی از کارهایی که در سازمان حج و زیارت دنبال می‌شد پاسخ‌گویی به مراجعین از دیگر کشورها بود. در سال‌های ابتدایی حضور خانم کرمانی در سازمان حج، ایشان بخش ارتباط با انگلیسی‌‌زبانان را به‌عهده داشتند و بنده ارتباط با عرب‌‌زبانان را به‌عهده داشتم. خیلی از افراد در همین ارتباطات، شیعه می‌شدند یا از تأثیراتی که از انقلاب اسلامی گرفته بودند، حرف می‌زدند، در نقطه مقابل هم کسانی بودند که به‌دلیل تبلیغات سوء دشمنان معاند بودند و برای محاجّه می‌آمدند و...، این بخش از فعالیت‌مان خاطرات تلخ و شیرین زیادی داشت.

بانو کرمانی تبلیغات سوء دشمنان از محدودیت زن مسلمان را خنثی کرد

دقت داشته باشید که او هم به فلسفه تسلط و هم از موضوعات فقهی و حدیث اطلاعات بسیار زیادی داشت. فعالیت ایشان کمک کرد افراد زیادی در جریان حج با افق‌های دید انقلاب اسلامی آشنا شوند. آشنایی مخاطبان خارجی با فعالیت‌های زنان ایرانی پس از انقلاب اسلامی یکی از موضوعات مهمی بود که در این جلسات مطرح می‌شد، خصوصاً می‌دیدند که یک خانم با مسئولیت‌های مختلف داخلی و خارجی فعالیت می‌کند و با زبان بسیار خوبی که داشت این مفاهیم را به آنان منتقل می‌کرد. چنین کارهایی کمک می‌کرد بسیاری از تبلیغات سوء دشمنان در زمینه محدودیت زن مسلمان ایرانی و تصویری که دشمنان از آن ساخته بودند، بی‌اثر شود. دشمنان در آن زمان تصاویر بسیار بدی از زن ایرانی به دنیا عرضه می‌کردند؛ به‌گونه‌ای که عده‌ای می‌پنداشتند زن ایرانی حتی اجازه خروج از منزل و تحصیل در دانشگاه را ندارد. حرکات ایشان بسیاری از تلاش‌های رسانه‌های دشمن را بی‌اثر کرد.

آیا در نهادهای دیگری نیز با ایشان همکار شدید؟

زن فیلسوف ایرانی چگونه بر عوام و خواص تأثیر می‌گذاشت؟

بعداً در سازمان ارتباطات، اتحادیه زنان مسلمان و مجمع تقریب مذاهب همکاری‌هایی داشتیم. ایشان در سمینارهایی که برگزار می‌کردند ارتباط خوبی با افراد سرشناس از دیگر کشورها نظیر لبنان، سوریه، عراق، مالزی و... برقرار می‌کردند. بعد از وفات ایشان فهمیدم که آن افراد چقدر متأثر شده بودند. خیلی از آنان تصور نمی‌کردند که چنین زن استواری به این راحتی تسلیم مرگ شود و برایشان باورپذیر نبود. پیام‌هایی که دریافت می‌کردم عمدتاً ذکرخیر از ایشان بود. بسیاری از آنان می‌گفتند «ما تجسم مسلمان واقعی را در ایشان دیدیم، این‌که چگونه می‌توان تلاش کرد، خوش‌اخلاق و خوش‌خلق بود و همه ملیت‌ها و قومیت‌ها را کنار یکدیگر متحد نگه‌داشت». بنده در صحبتی که در سازمان ارتباطات داشتم، اشاره کردم که خانم کرمانی علاوه بر اینکه فیلسوف و متفکر بود، شیوه زندگی و توسلش به اهل‌بیت(ع) مثل عوام بود، هیچ‌گاه علم، او را از خودش پنهان نکرد و باعث نشد خود را در مرحله‌ای ببیند که بعضی چیزها را به‌تمسخر بگیرد فلذا به‌خوبی توانست هم در عوام و هم در خواص تأثیرگذار باشد.

سردار قاسم سلیمانی , مجمع تقریب مذاهب , سازمان حج و زیارت , امام رضا (ع) ,

خانم اصلانی، به‌نظرم بخش عمده همکاری‌تان با خانم کرمانی به فعالیت‌های بسیج زنان برمی‌گردد، اشاره شد که ایشان فعالیت‌های میدانی گسترده‌ای داشت، از فعالیت ایشان در بسیج بفرمایید.

مینو اصلانی: معتقدم که باید خانم کرمانی را برای نسل‌های آینده معرفی کنیم چرا که می‌گویند هر نسلی که الگو نداشته باشد نمی‌تواند تمدن و جریان فکری خود را ادامه دهد. خانم کرمانی به‌عنوان یکی از اعضای جریان عمیق فرهنگی، فکری، اندیشه‌ای و دفاع از آرمان‌های انقلاب اسلامی است و هرچقدر که بگذرد بیشتر درباره ایشان خواهیم دانست و فکر می‌کنم نسل امروز ما به چنین شخصیتی خواهد بالید.

نظر اساتید آمریکایی درباره بانو کرمانی

خاطرم است در اولین سالی که در بسیج دوره طرح ولایت داشتیم، آقای هاشمی گلپایگانی، وزیر علوم وقت، سخنرانی بین دانشجویان داشتند، در آنجا تعریف می‌کردند که در سفری به آمریکا، مقام‌های علمی آن به من می‌گفتند «کمتر شخصیت علمی دیده‌ایم که از کشوری مثل ایران بیاید و این‌قدر مسائل علمی را سریع بیابد، مرزهای دانش را بشکند و حرف‌های نوتری را به جامعه علمی ارائه بدهد». خانم کرمانی در آن زمان مشاور زنان وزارت علوم بود و با شنیدن آن حرف‌ها درباره ایشان به خودمان افتخار کردیم.

خاطره دیگری که از ایشان دارم این است که خودشان تعریف می‌کردند، «در سفر مکه حاج صادق آهنگران را دیدم و از ایشان دعوت کردم که بین ایرانیان خارج از کشور حاضر شوند و درباره دفاع مقدس نوحه‌سرایی کنند، مخالف این کار بودند و می‌گفتند "ایرانیان خارج از کشور بسیار لطیفند و نمی‌توان بسیاری از مسائل را برایشان مطرح کرد". در نهایت، آقای آهنگران قبول کرد که در جمع ایرانیان خارج از کشور حضور پیدا کند، وقتی شروع به نوحه‌سرایی کردند، همه به‌شدت گریه می‌کردند و می‌گفتند "این جلسه بهترین مراسمی بود که در دوران حج داشتیم."»

خانم کرمانی مصداق الگوی زنِ نه شرقی، نه غربی است

در این جلسه می‌خواهم موضوعی را مطرح کنم؛ مقام معظم رهبری پیامی را به کنگره هفت‌هزار بانوی شهید کشور دادند و در آنجا سه الگو را مطرح کردند؛ الگوی زن شرقی، زن غربی و زن نه شرقی نه غربی. آقا می‌فرمایند «زن شرقی خیلی قابل اعتنا نیست چرا که ردپایی در تاریخ ندارد و اثرگذار نیست. زن غربی‌ هم ابزاری برای بهره‌گیری سودجویان است اما زن مسلمان ایرانی نشان داد که می‌توان زن بود، عفیف و شریف بود و در متن و مرکز فعالیت داشت.»، بدون شک مصداق الگوی زن نه شرقی نه غربی خانم دکتر کرمانی است. ایشان الگوی زن مسلمانی است که به‌تأسی از حضرت زهرا علیها السّلام توانسته است تا این حد اثرگذار باشد.

استاد دلسوزی که جنبه‌های تربیتی را با مبانی علمی دانشگاهی توأم می‌کرد

اگر بخواهیم از جنبه نظری ایشان را بررسی کنیم باید به این سؤال پاسخ بدهیم که «زن تاریخ‌ساز کیست؟»، به‌نظرم اولین کسی که در دوران معاصر چنین مؤلفه‌ای را دارد خانم کرمانی است. بنده سال 1370 در دانشگاه تهران دانشجوی ایشان بودم و مایلم درباره عزم جدی ایشان درباره مسائل تربیتی صحبت کنم. خانم کرمانی مانند یک مادر دلسوز جنبه‌های تربیتی را با مبانی علمی دانشگاهی توأم می‌کرد و همیشه به این دید شناخته می‌شد. همه ما نگاه بسیار والایی به ایشان داشتیم و معتقد بودیم کنار اینکه استاد علمی محض است، با رفتار و نگاه تربیتی خود احساس قرابتی بین خود و دانشجویانش ایجاد می‌کند، بنابراین باید تأکید کنم که ایشان در موضوعات علمی بسیار جدی بودند، برای مثال به هیچ وجه غیبت دانشجو سر کلاس‌ها را نمی‌پذیرفتند، اصلاً نمره اضافی به کسی نمی‌دادند و... .

سردار قاسم سلیمانی , مجمع تقریب مذاهب , سازمان حج و زیارت , امام رضا (ع) ,

تلاش برای تربیت کادر طراز انقلاب اسلامی

ویژگی دیگری که به‌نظرم در ایشان بسیار بارز بود، تشکیلاتی عمل کردن است. ایشان به‌مثابه رسانه بود و فعالیت‌های فردی‌اش به‌تنهایی زبانزد بود. ایشان همیشه قبل از همه اساتید و دانشجویان در دانشگاه حضور پیدا می‌کرد. به‌نظرم ایشان رسالت علمی بزرگی را انجام می‌داد اما بدان اکتفا نمی‌کرد بلکه نهادسازی می‌کرد، معتقد بودند که «اگر بخواهیم حرف‌مان به جایی برسد باید نهادسازی کنیم چرا که نهاد چند کارکرد دارد؛ اولاً با برنامه‌ریزی پیش می‌رود، ثانیاً کادرسازی در آن رخ می‌دهد». ایشان در همه نهادها و ساختارهایی که ایجاد کردند این موضوع را رعایت و به‌نظرم موفق عمل کردند. فکر می‌کنم ایشان به‌خوبی توانستند کادر طراز انقلاب اسلامی را تربیت کنند و در اختیار جمهوری اسلامی قرار دهند.

تدوین زندگی‌نامه بانو کرمانی در قالب کتاب

ایشان علی‌رغم شخصیتی علمی و بین‌المللی که داشت، هیچ غروری نداشت، خاطرم است یکی از پایگاه‌های بسیج در یکی از مناطق دورافتاده ایشان را دعوت کرد و ایشان به‌راحتی پذیرفتند و به آنجا رفتند، اصلاً نمی‌گفتند که «اینجا کوچک است و مردم عادی دار». خیلی‌ها می‌گویند «باید در جایی صحبت کنیم که شنوندگان‌ فرهیخته باشند» اما ایشان اصلاً چنین حرفی نمی‌زد. سال گذشته که مهمان مردم سنندج بودند، به‌مناسبت هفته عفاف و حجاب سخنرانی بسیار خوبی در آنجا داشتند که با استقبال بسیار خوبی هم روبه‌رو شد. روحیه مردمی و ساده‌زیستی ایشان بسیار زبانزد بود. باید بگویم بسیج این توفیق را داشت که از دو سال پیش تدوین زندگی‌نامه ایشان را آغاز کند و اکنون کتاب زندگی‌نامه ایشان بالغ بر 300 صفحه شده است. این کتاب شامل خاطرات ایشان از دوران نوجوانی تا کهنسالی است، حتی به مبارزات ایشان در زمان پهلوی اشاره شده است. 

آقای شرقی، درباره رابطه مادر و فرزندی‌تان بگویید، ایشان چگونه مادری بود؟

پیام شرقی: در ابتدا می‌خواهم کمی در مورد ابعاد علمی مادرم صحبت کنم و لیستی از کتاب‌های ایشان را بیان کنم. ایشان هم تألیف داشت، هم ترجمه و هم تصحیح. تألیفات ایشان کتاب‌های «شهید و شهادت»، «فلسفه راز و نیاز»، «ملاصدرا و فلسفه متعالی» به‌زبان انگلیسی، «فلسفه خلقت، تبعیض یا تفاوت»، «درآمدی بر تطور فلسفی فرق کلامی اسلامی و انحرافات وهابیت» و «فلسفه بافته خیال و توهم یا حاصل اندیشه و تعقل بشر» است، همچنین ایشان دو کتاب «زمان از دو نگاه» و «خلق الاعمال» را که در مورد جبر و اختیار است ترجمه کرده‌اند.

مجاورت یک‌ساله با علی‌بن موسی الرضا(ع)

یکی از موضوعاتی که دوست دارم بدان اشاره کنم تشکر از آقای مروی، تولیت محترم آستان قدس رضوی است. ایشان با اصرار، مادرم را مجاب کردند که سرپرستی واحد خواهران این تولیت را در مشهد به‌عهده بگیرند. من به‌دلیل شرایط مزاجی و سلامتی مادرم با این تصمیم بسیار مخالفت کردم اما از معدود مواردی بود که ایشان با نظر من مخالفت کردند و گفتند که «من باید بروم.»، با این حال باید از حجت‌الاسلام و المسلمین مروی تشکر کنم که در سال پایانی عمر مادرم توفیق مجاورت را برای ایشان فراهم کردند.

10 خصلتی که بانو کرمانی را متمایز کرد

حدیثی از امام رضا علیه السلام وجود دارد که می‌خواهم بدان اشاره کنم؛ امام رضا می‌فرمایند «عقل هیچ شخص مسلمانی کامل نمی‌شود مگر این که در او 10 خصلت باشد.»، هرچقدر این حدیث را می‌خوانم می‌بینم که این 10 خصلت در مادرم وجود داشت. ما نسبت مادر و فرزندی داریم اما هیچ کدام از 10 خصلتی که در مادرم وجود داشت در من وجود ندارد، این خصایل این‌گونه است: امید به خیر در او وجود داشته باشد، از شر او مردم در امان باشند، کار نیک اندک دیگری را زیاد شمارد، کار نیک فراوان خویش را کم محسوب دارد، از درخواست مردم خسته نشود، در طول زندگی از اندوختن دانش دلسرد نشود، فقر در راه خدا از ثروت برایش محبوب‌تر باشد، ذلت در مسیر الهی از عزت در مسیر دشمنان خداوند برای او خوشایندتر باشد، گمنامی را از شهرت بیشتر دوست داشته باشد و هرکه را ببیند از خود بهتر و پارساتر بداند. امام رضا می‌فرمایند: «وقتی این 10 خصلت در کسی جمع شد، شکوهش عالی‌تر و نیکی‌هایش دلپذیرتر شود و حسن شهرت پیدا می‌کند.»

ایشان همیشه به من می‌گفت: «ما ایرانی‌ها تا زمانی که 3 خصلت در ما پرورده نشود، به جایی نمی‌رسیم؛ خصلت اول این است که با صدای بلند سلام کنیم، دیگری این که از خدا و بنده‌اش تشکر کنیم و سوم این که اگر کار اشتباهی انجام دادیم زبان عذرخواهی داشته باشیم.»، خود ایشان از همه تشکر می‌کرد حتی اگر کار بسیار کوچکی برایش انجام داده بودید.

سردار قاسم سلیمانی , مجمع تقریب مذاهب , سازمان حج و زیارت , امام رضا (ع) ,

پیام‌های تأسف و تأثر از اقصی نقاط جهان

بنده امروز گوشی مادرم را همراهم آورده‌ام و می‌خواهم تعدادی از پیا‌م‌هایی را که مخاطبینش برای او آورده‌اند بخوانم، مثلاً سهیلا از الجزایر نوشته است: «من این شماره تلفن را هیچ‌گاه فراموش نخواهم کرد. تو همیشه در قلب منی علی‌رغم این که به سفر آخرت رفتی. اولین بار که ایشان را شناختم روبه‌روی مسجدالنبی(ص) بود و امکان ندارد ایشان را فراموش کنم.»، هنوز هم پیام‌های زیادی از سوریه، الجزایر، لبنان و... به تلفن ایشان فرستاده می‌شود و همگی عرض تأسف دارند، همچنین می‌خواهم چند پیامی از دوستان و دانشجویان ایشان برایتان بخوانم؛ یکی از دانشجویان ایشان در پیامی که برای من نوشته می‌گوید: «بی‌شک همگان به این مسئله اذعان دارند که انرژی خود را در دانشکده از تواضع توأمان با لبخند و پیشی‌گرفتن و بلند سلام کردن‌تان دریافت می‌کردند اما بعید بود دست بر سینه گذاشتن و خم شدن مقابل دانشجویان غریبه و آشنا را ضمیمه‌اش نکنید. برای ما بچه‌هایتان مادری خستگی‌ناپذیر بودید، احتمالاً صندلی استاد هم خیلی دلش می‌خواست شما را در بر بگیرد اما ترجیح‌تان این بود که با شور وسط کلاس بایستید و از جان و دل فلسفه جانتان را در عقل‌هایمان که نه بلکه در دل‌هایمان بکارید.»

سردار قاسم سلیمانی , مجمع تقریب مذاهب , سازمان حج و زیارت , امام رضا (ع) ,

آیت‌الله تسخیری به مادرم می‌گفت: «تو به‌تنهایی یک امت هستی.»

ایشان در اخلاق خود ویژگی مهمی داشت که برایم شگفت‌آور بود. ایشان یکی از هم‌کلاسی‌های دبیرستان خود را در جایی می‌بیند و می‌فهمد که او پزشک شده است. ایشان به مادر می‌گویند «شما با پیشرفتی که در رشته خود داشتید چرا پزشک نشدید؟»، برادرم هم همین سؤال را از ایشان دوباره پرسید. مادرم جواب داد: «من دوست داشتم در هر رشته‌ای که وارد می‌شوم بهترین باشم. مهم نبود کجا می‌روم بلکه مهم این بود که در هر رشته‌ای هستم‌ بهترین باشم». جالب است که آیت‌الله تسخیری به ایشان می‌گفت «تو به‌تنهایی یک امت هستی» و فکر می‌کنم واقعاً هم همین بود.

در امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر تمام‌قد وارد می‌شد؛ با لبخند و مهربان

امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر یکی از جهادهای بسیار سخت است که بعضاً به‌دلیل سرزنش‌هایی که به‌همراه دارد، ممکن است ترک شود اما مادرم در این موضوع تمام‌قد وارد می‌شد؛ بدون ترس، واهمه، تقیه و... عمل می‌کرد. او می‌گفت «این کار باید انجام شود.»، البته همیشه لبخند به لب داشت و خبری از اخم نبود.

جمله‌ای از شهید سلیمانی که سرلوحه بانو کرمانی بود

آیت‌الله جوادی آملی می‌فرمایند کسی که امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر نکرد و سخن حق را نگفت شیطانی لال و دهان‌بسته است. ایشان نه‌تنها امر‌به‌معروف را ترک نمی‌کرد بلکه معتقدم بسیاری از مشکلاتی که برایش پیش می‌آمد به‌دلیل عدم‌مدح بعضی افراد بود؛ پیامبر اسلام(ص) می‌فرمایند «وقتی شخص فاجر مورد مدح و ستایش قرار می‌گیرد، عرش خداوند به لرزه درمی‌آید و خداوند غضب می‌کند.» ایشان فرصت‌هایی داشتند که از بعضی افراد تعریف و تمجیدی کنند تا سلامت نسبی شامل حالشان شود اما هیچ‌گاه این کار را نکردند. ایشان به جمله‌ای از شهید سلیمانی باور داشتند و آن هم این بود که «ما باید به این باور برسیم که نباید دیده شویم.» آن کس که باید ببیند می‌بیند.

 

منبع:تسنیم


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین