۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۷ : ۰۵
عقیق:عبدالله صلواتی، دانشیار و معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در یادداشتی با عنوان امام حسین علیه السلام و تفسیر انفسی ذکر خدا به جایگاه امام حسین (ع) در رسیدن به خدا پرداخته است:
بارها خواندیم از قرآن کریم که: الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (الرعد /۲۸): (هدایت شدگان) کسانی هستند که ایمان آورده و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد. بدانید که تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد.
در تفسیر تستری ذیل این آیه آمده: هر گاه بنده مشغول طاعت خدا باشد ذاکر است و اگر امری به ذهنش خطور کرد آن امر خطور یافته قاطع ذکر است.
قشیری در لطائف الاشارات میگوید: اگر قلب بندهای با ذکر خدا مطمئن نشد این امر به خللی در قلب او باز میگردد و قلبش در فهرست قلبهای صحیح قرار ندارد.
غزالی در منهاج العارفین مینویسد: ذکر خالص آن است که در آن غیر خدا در میان نباشد.
در مرصاد العباد آمده: چون سلطان ذکر ساکن ولایت دل بود دل با او اطمینان و انس گیرد و با هرچه جز اوست وحشت ظاهر کند.
نویسنده کاشف الاسرار ذیل این آیه اظهار میدارد: دل حقیقی آن است که در او جز ذکر حق نباشد.
کاشانی در شرح منازل درباره این آیه میگوید: مصداق این آیه کسی است که قلبش رب خویش را فراموش نمیکند و لحظهای از او غافل نمیشود و هر گاه از وعید خدا بترسد و خوف بر او غلبه کند خدا از باب وعدش سکینه را بر قلبش نازل میکند و رجا بر او غلبه میکند و مطمئن به رجا میشود.
ایام محرم است و من مشغول تأمل در این آیه. به ذهنم گذشت که کربلا سال ۶۱ هجری را تجلی این آیه بدانم و حسین علیه السلام را در طوفان بلا، کانون ذکر و گرانیگاه آرامش به اذن خدا.
در گامی دیگر، میتوان گفت: حسین علیه السلام فقط ذاکر نیست، بلکه خود ذکر است و آینه تمام نمای مذکور. با این توضیح که: توجه به حقیقتی که در او غیر خدا راه ندارد و ذهن و زبان و سیره و رفتارش یکپارچه حق و حق نماست این حقیقت هم ذکر خداست و توجه به او توجه به خدای عالم است و مایه اطمینان.
از منظر تفسیر انفسی یاد شده میتوان داستان ماندن اصحاب عاشورایی را طور دیگری هم دید: میگویند امام حسین علیه السلام در تاسوعا به اصحابش گفت من بیعتم را از شما برداشتم و میتوانید بروید اصحاب باوفایش که جز حسین علیه السلام را کانون ذکر و در پی آن، کانون اطمینان و سکینه نیافتند ترک امام را ترک ذکر خدا یافتند و عاشقانه ماندند….