۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۴ : ۲۲
عقیق:یکی از مهمترین چالشهای عصر امام صادق و امام کاظم علیهما السلام، وقوع قیامهای علویان علیه حکومت وقت بود. تعدد این قیامها تا حدی بود که گاهی شیعیان را نسبت به یافتن مسیر حق دچار تردید میکرد؛ چرا که عمده این قیامها با شعار سرکوب کردن عباسیانی بود که خون مسلمانان را به اسم اسلام در شیشه کرده بودند و از آن جرعه جرعه مینوشیدند.
از دیگر سو با ائمهای مواجه بودند که مدام شیعیان را دعوت به صبر میکردند و آن مقطع از زمان را فرصت مناسبی برای قیام نمیدانستند و معتقد بودند آنکه قیام کرده، ظلم و جور را از دنیا بر میچیند و عدالت را جاری میکند، مهدی موعود است و ما اگر یارانی همچون یاران مهدی داشتیم، قیام میکردیم؛ افزون بر اینکه ائمه علیهم السلام از عاقبت قیامها که با شکست همراه بود، خبر میدادند، اما با این حال گوش شنوایی برای شنیدن کلام حق نبود.
در هر صورت این قیامها فتنهای در جهان اسلام بود که تنها مؤمنان واقعی و همراهان حقیقی آل بیت رسول از آن سرافراز بیرون آمدند و عمدتاً دچار فتنه فتنهگران و یا تطمیع فرصتطلبان شدند و جان و مال و ناموس خود را در معرض تهدید و شکست قرار دادند. با این حال برخی قیامها هرچند مورد تأیید عترت نبود، اما پس از شکستشان، با ستایشهایی از سوی عترت همراه بود؛ همچون قیام مختار ثفقی و قیام زید فرزند علی بن حسین (ع).
به مناسبت میلادت با سعادت امام کاظم علیهالسلام درباره این قیامها و ماهیت شکلگیری آنها با حجتالاسلام حمیدرضا مطهری، رئیس پژوهشکده تاریخ و سیره اهلبیت(ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به گفتوگو نشستیم.
استدلالی درباره ولادت امام کاظم (ع) در ذیالحجه
* عصر امام صادق و امام کاظم شکلگیری قیامهای متعددی را علیه حکومت وقت شاهدیم. اگر بخواهید یکی از قیامهای شاخص را نام ببرید به کدام اشاره میکنید؟
ضمن عرض تبریک ولادت امام موسی بن جعفر (ع)، لازم میدانم ابتدا نکتهای درباره تاریخ ولادت ایشان مطرح کنم.
یکی از مسائلی که درباره امام کاظم مطرح است، درباره تاریخ ولادت ایشان است. عدهای معتقدند ایشان در ماه صفر به دنیا آمده و عدهای نیز بر ماه ذی الحجه معتقدند؛ در کنار سایر شواهد تاریخی، معتقدم ولادت ایشان در ماه ذیالحجه بوده است؛ چرا که میلاد امام کاظم در هنگام بازگشت امام صادق از سفر حج بود. ائمه (علیهمالسلام) بر اساس سنتی که از زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) مانده بود، پس از انجام مناسک حج در مکه نمیماندند و از این شهر حرکت میکردند. از این جهت امام صادق پس از مناسک حج حرکت کردند و به نزدیکیهای مدینه رسیدند و امام کاظم در منطقه ابواء به دنیا آمدند. همچنان که با در نظر گرفتنِ فاصله بین عید قربان تا بیستم ذیالحجه این تحلیل منطقی جلوه میکند.
ماجرای شهید فخ از نوادگان امام حسن مجتبی(ع)
اما درباره قیامهای دوران عباسیان عرض کنم از مهمترین قیامهای عصر امام کاظم، قیامِ حسین بن علی مشهور به شهید فخ است که نقش مهمی در تحولات بعدی جهان اسلام داشت. او حرکتش را از مدینه آغاز کرد و در نزدیکی مکه، در محلی به نام «فخ» به دست عمّال عباسی به شهادت رسید. حسین بن علی بن حسن بن حسن بن امام حسن علیهالسلام یکی از حسنیان و در واقع از نوادگان امام حسن مجتبی بود که علیه هادی عباسی قیام کرد.
به این ترتیب که گروهی از شیعیان با او در کوفه بیعت کردند و بنا شد در موسم حج قیام کنند. شیعیان خراسان هم در این قیام مشارکت داشتند. ابولفرج اصفهانی در «مقاتل الطالبیین» مینویسد هنگام نماز صبح 26 نفر از خاندان امیرالمؤمنین علیهالسلام، 10 نفر از حجاج و تعدادی از موالی با شعار «أحَد، أحَد» وارد مسجد شدند و مؤذن را واداشتند تا اذان را به سبک شیعه (همراه با «حی علی خیر العمل») بگوید. فرماندار مدینه وقتی صدای اذان را شنید وحشت کرد و از مدینه گریخت. مردم نماز را به امامت حسین خواندند. پس از نماز، حسین بن علی خطبهای خواند و مردم را به پیروی از سنت خدا دعوت کرد.
وقتی خبر قیام به هادی عباسی رسید، برخی از بزرگان عباسی را که به حج رفته بودند، به رویارویی با حسین امر کرد. عباسیان با سپاهی 4 هزار نفری در هشتم ذی الحجه مصادف با روز «ترویه» در محلی به نام «فخ» با سپاه حسین روبرو شدند و در نهایت شهید فخ و عده زیادی از یارانش به شهادت رسیدند، گروهی اسیر شدند و برخی نیز گریختند.
مقبره شهدای «فخ»
امام کاظم (ع) در سوگ شهید فخ
* این قیام تا چه حد مورد تأیید امام کاظم (علیهالسلام) بود؟
امام کاظم علیهالسلام هرچند قیام ایشان را تأیید نکرد، اما پس از آنکه حسین به شهادت رسید، به شدت متأثر شدند و از ایشان تمجید کردند. در جایی فرمود «به خدا سوگند او یک مسلمان نیکوکار بود، بسیار روزه میگرفت، فراوان نماز میخواند، با فساد و آلودگی مبارزه میکرد، وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را انجام میداد و در میان خاندان خود بینظیر بود.» این جمله به نوعی تأیید ضمنی حرکت اوست.
بعدها از دیگر ائمه علیهمالسلام تعریف و تمجید از شهید فخ داریم. به اندازهای شهادت وی تأسفبار بود که امام جواد علیهالسلام از قیامشان به عنوان عاشورای دوم و یا کربلای دوم یاد کردند؛ زیرا همچنان که سر امام حسین (علیهالسلام) و یارانش را جدا کردند و به دربار یزید فرستادند، در ماجرای شهید فخ هم سر او و یارانش را جدا کردند و شهر به شهر چرخاندند و در نهایت به هادی عباسی فرستادند.
در دیگر نقلها داریم که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مکه و مکان «فخ»، از شهادت حسین شهید فخ و یارانش خبر داده بود و وعدهگاه ایشان را بهشت معرفی کرده بودند.
شکلگیری حکومت شیعیِ ادریسیان در آفریقا ثمره قیام شهید فخ
* آیا قیام شهید فخ ثمراتی را هم به همراه داشت؟
این قیام منشأ شکلگیری حکومتی شیعی در شمال آفریقا یعنی مراکش امروزی به نام ادریسیان شد. چرا که از این قیام برخی بستگان شهید فخ جان سالم به درد بردند که یکی از آنها فردی است به نام «ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن». او به شمال آفریقا گریخت و حکومت ادریسیان را تشکیل داد.
* از آنجایی که شهید فخ منسوب به علویان بود، قیام ایشان چه بازخوردی برای شعیان به ویژه امام کاظم (علیهالسلام) داشت؟
هرچند امام کاظم علیهالسلام در این قیام دخالتی نداشت، اما هادی عباسی که به شدت با امام عناد داشت، تصور میکرد رهبری این قیام به دست ایشان بود. از این جهت تصمیم گرفت آن حضرت را دستگیر و بعد به شهادت برساند. حتی برخی از شیعیان متوجه شدند و به امام گزارش دادند، اما حضرت به آنها اطمینان داد که از جانب هادی به ایشان آسیبی نمیرسد؛ همینطور هم شد. هادی عباسی موفق به ترور امام نشد و به طرز مشکوکی کشته شد. بعدها گفتند خود خاندان عباسی در کشتن او نقش داشتند.
ماهیت شکلگیری قیامها علیه عباسیان
* ماهیت یا علت شکلگیری قیام علویان علیه حکومت عباسیان در چه مسئلهای نهفته بود؟
همانطور که میدانید عباسیان با شعار «الرضا من آل محمد» روی کار آمدند. چرا که آنها از بنی هاشم بودند. حتی یکی از مسائلی که در ابتدای قیامشان وانمود کردند، خونخواهی امام حسین علیهالسلام بود، اما زمانی که به حکومت رسیدند، برخی از آنها روی خلفای اموی را سفید کردند. با کمی بررسی درباره مواجهه برخی حکام عباسی با علویان و شیعیان، مشاهده میکنیم چه کینهای نسبت به ایشان داشتند. در زمان منصور عباسی که همزمان با امامت امام صادق و امام کاظم است، شاهد برخورد شدید او با حسنیان هستیم. دمار از روزگارشان در آوردند. آنها را زندانی میکردند و در آنجا به طرز فجیعی کشته میشدند.
از سوی دیگر علویانی بودند که حکومت را حق خودشان میدانستند. این علویان در اکثر موارد خط فکریشان از اهلبیت علیهمالسلام جدا بود، اما از آنجایی که معتقد بودند حکومت باید به آل علی برسد، خود را محقّ میدانستند و شورش میکردند.
اولین قیامها را هم حسنیان یعنی آل حسن علیهالسلام شکل دادند. در اوج آنها محمد بن عبدالله بن حسن مشهور به نفس زکیه بود که قیام او مشهور است؛ متأسفانه او مسیر انحراف را پیش گرفت و خیلی از علویان را به کشتن داد. ماجرا از این قرار بود که عبداللهبن حسن، فرزند خود، محمد معروف به نفس زکیه را همان مهدی موعود معرفی کرد و عدهای از بنیهاشم و شیعیان با محمد به عنوان مهدی بیعت کردند.
نفس زکیه، مدعی دروغین مهدویت
منصور چون دید محمد فرزند عبداللّه (معروف به محمد نفس زکیه) قیام کرد و مکه را به زیر حکومت خود آورد و برادر او ابراهیم فرزند حسن مثنّی (مُثنا) هم قیام کرد و این حرکت بسیار قوی بود، به گونهای که نزدیک بود حکومت بنیعباس ساقط شود؛ اما اوضاع به گونهای شد که قیام محمد نفس زکیه شکست خورد.
هرچند نفس زکیه توسط منصور دوانیقی کشته شد، اما ادعای مهدویت او نزد طرفدارانش پایان نیافت و امروزه آن دسته از زیدیه که به موضوع مهدویت اعتقاد دارند، کشته شدن او را منکر شده و برای او غیبتی طولانی قائلاند؛ البته عدهای نیز کشته شدن او را قبول کرده و به رجعت او در آخرالزمان معتقدند.
پس از آن، برادرش ابراهیم بن عبدالله قیام کرد. در ادامه اینها به حسین بن علی یا شهید فخ میرسیم که به نوعی پسر عموی نفس زکیه و یا از نوادگان امام حسن مجتبی محسوب میشدند. او هم علیه ظلم هادی عباسی قیام کرد.نام اصلی این ملعون موسی فرزند منصور است که در سن 25 سالگی و در سال 169 ه.ق به حکومت رسید. مسعودی مورّخ مشهور در کتاب «مروج الذهب» دربارۀ هادی عباسی میگوید «... قسی القلب، بد اخلاق و زشتخوی بود.»
امام صادق علیهالسلام در قبال قیام او واکنش بسیار شدیدی داشتند. حتی عبدالله، پدر نفس زکیه به امام نسبت حسادت داد و بر خلاف هشدارهای آن حضرت، فرزندش را حمایت کرد و فتنهآفرین شد.
منبع:تسنیم