۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۶ : ۰۱
عقیق:شاید بتوان به جرئت مطرح ساخت که جناب حمزه سید الشهدا جز یکی از چند شخصیت برجسته تاریخ است که رشد و شکل گیری اسلام مرهون زحمات فراوان ایشان میباشد. از همین رو به مناسبت سالروز شهادت این بزرگوار گفتگویی با حجت الاسلام حمید سیف، مسئول پژوهشکده تاریخ و سیره حوزه علمیه مشکات انجام دادیم تا زوایایی از شخصیت و جایگاه تاریخی ایشان را بشناسیم؛
*آقای سیف ابتدا لطفاً از نقش جناب حمزه در ماجراهای مکه و قبل از حجرت حضرت رسول به مدینه بفرمائید.
در خصوص این چهره ویژه، مطالب زیادی وجود دارد که بیان آنها در این فرصت مختصر دشوار است. حمزه سید الشهدا طبق نقلهای تاریخی دو سال از حضرت رسول بزرگتر بودهاند. از طرف دیگر ایشان علاوه بر آنکه عموی رسول گرامی اسلام بودند، برادر رضایی ایشان هم محسوب میشوند چراکه از یک ندیمه مدتی شیر خوردهاند. این خود درسهای بزرگی دارد که یک عموی پیامبر شخصیتی مانند ابولهب میشود که یک سوره قرآن در ذم او وارد شده و یکی حمزه سید الشهدا که تمام اهل بیت به ایشان ارادت داشتند.
ایشان قبل از اسلام در پیمان حلف الفضول شرکت داشتند و در آنجا از زوار خانه خدا دفاع میکردند. به عبارت دیگر ایشان قبل از اسلام جلوههای آزادگی و بندگی را داشتهاند. همانطور که میدانید طبق نقلهای تاریخی بعد از تنگدستی حضرت ابوطالب؛ اطفال ایشان را برادران به سرپرستی قبول میکنند. سرپرستی حضرت امیرالمومنین (ع) را رسول گرامی اسلام قبول مینمایند، اما حمزه سید الشهدا، جناب جعفر طیار را به سرپرستی قبول میکنند. در واقع جعفری که در تاریخ اسلام به رشادت مشهور است در خانه ایشان بزرگ میشود و دستپرورده ایشان میباشد.
در خصوص آنکه ایشان در کدام نقطه کانونی، ایمانشان را ابراز میکنند نقلهای متفاوتی وجود دارد؛ در نقلی هست که ایشان کارشان شکار بوده. در یکی از روزها که ابولهب در کنار کوه صفا رسول خدا را آزار میدادند و ناسزا میگفتند؛ خبر به حمزه سید الشهدا میرسد. در روایت آمده که ایشان به دنبال ابولهب میرود و با کمان خود چنان به سر وی میزند که زخم عمیقی بر میدارد. در اینجاست که ایشان بیان میدارد که من به دین محمد بن عبد الله گرویدهام. باید بدانید که ابراز ایمان ایشان در آن برهه اتفاق بسیار مهمی بود. چراکه جان رسول گرامی اسلام با ایمان ایشان تضمین شد. در واقع جان حضرت رسول همواره مورد خطر بود، اما بعد از ابراز ایمان حمزه سید الشهدا، به واسطه قدرت ایشان دیگر کسی جرئت سو قصد به ایشان را نداشت. در واقع ایشان در آن هنگام که حضرت علی (ع) خردسالتر بودند نقش سپر را برای حضرت رسول ایفا کرد. البته این اتفاق اعلام اسلام بود وگرنه این حضرات مدتها قبل ایمان آورده بودند. طبق برخی از نقلها حضرت حمزه جز حنفا بوده یعنی کسانی که هرگز به بت سجده نکرده و به دین حضرت ابراهیم (ع) بودند.
*لطفاً اندکی از نقش ایشان بعد در حوادث مدینه و جنگهای اسلام بفرمائید.
بله ایشان پس از آن در جنگها هم بسیار کمک کردند. در برخی از جنگها مانند بنی قینقاع از طرف حضرت رسول پرچم دار بودند. در جنگ احد حمزه سیدالشهداء با دو شمشیر میجنگید. در نقلها هست که عدهای از سربازان دشمن ایشان را نمیشناختند، هنگامی که میپرسیدند ایشان کیست و فهمیدند که حمزه سید الشهدا است، همگی گفتند که او بود که مارا تار و مار کرد. در ماجرای جنگ احد وحشی غلام هنده مأمور میشود که یا رسول خدا و یا امیر المومنین و یا حمزه سید الشهدا را به قتل برساند. وی که رسول گرامی اسلام و حضرت امیر را دور از دسترس خویش میدید قصد جناب حمزه را کرد. خود هنده در میان جنگ بسیار فعالیت داشت و هرکس از کفار عقب مینشست؛ سرمه دان خود را خارج ساخته و به او میداد و میگفت تو زن هستی و دیگر ادعای مردانگی نکن. هنده نذر کرده بود که جگر حمزه سید الشهدا را به دندان بکشد و این به واسطه کینهای بود که از ایشان به دل داشت.
طبق برخی نقلها وقتی که جگر حضرت به دندان هنده میرسد مانند سنگ سفت میشود تا هنده نتواند قسمتی از آن بخورد و تبدیل به بدن وی شود. امام صادق (ع) در این خصوص میفرمایند: خداوند ابا نمود از آنکه تکهای از حمزه در آتش جهنم (بدن هنده) وارد شود.
*گویا نحوه عزاداری اولین سید الشهدای اسلام هم شباهتهایی با امام حسین (ع) دارد. آیا این درست است؟
نحوه عزاداری حضرت بسیار نکتهها دارد. در روایت داریم که حضرت رسول میفرمایند که حمزه گریه کنندهای ندارد. به خاطر همین رسم میشود که در مدینه هر کس میخواست بر کسی گریه کند بر حمزه ابتدا گریه میکرد. در واقع این دو شباهت ایشان با امام حسین (ع) است، نخست آنکه ایشان هم لقب سید الشهدا را از جانب حضرت رسول دریافت میکنند و دوم آنکه گریه بر ایشان مقدم بر گریههای دیگر میشود. در تمام حوادث آینده، چه حضرت زهرا در مدینه و چه حضرت اباعبدالله الحسین در کربلا، در احتجاج های خود همواره از حمزه سید الشهدا نام میآوردند و خود را منتسب به ایشان میدانستند.
*جایگاه معرفتی حضرت حمزه به چه نحو بوده است؟
در این خصوص من فقط به ماجرای سد ابواب خانههای مشرف به مسجد النبی اشاره میکنم. هنگامی که دستور آمد تا رسول خدا دربهای همگی منازل که به مسجد النبی باز میشوند جز خانه حضرت علی (ع) را ببندد، حمزه سید الشهدا هم خانهای مشرف به مسجد داشتند. علی رغم اینکه ایشان در آن برهه جایگاه بسیار بالاتری در نزد عموم مردم به نسبت حضرت علی (ع) دارا بودند، اما هیچ اعتراضی به این حکم ننمودند و تسلیم کامل شدند. این نشان از فهمی است که ایشان نسبت به مقام رسول خدا و حضرت علی (ع) داشتند.
*در ماجراهای مدینه پس از رحلت حضرت رسول، در برخی از نقلها آمده که یکی از مکانهایی که حضرت زهراء (س) فراوان رجوع داشتند، مزار حمزه سید الشهدا بود و باز در نقلهایی وارد شده که ایشان فرمودند اگر عمویم حمزه سید الشهدا زنده بود این اتفاقات نمیافتاد. این مسائل را چگونه تحلیل میکنید؟
حمزه سید الشهدا هرگز بر سر حق اهل مسامحه نبود. رویکرد فعال ایشان در همه مسائل همواره گره گشا بود. در واقع ایشان کسی نبودند که بنشینند تا جریانها جامعه را به سمت خودشان هدایت کنند، بلکه ایشان شخصیتی جریان ساز و اهل عمل بودند و به واسطه ویژگیهای شخصیتی که داشتند توان تأثیر گذاری فراوانی داشتند موضوعی که شاید کمتر در بزرگانی همچون عباس دیگر عموی پیامبر مشاهده میشد. حضور حمزه سید الشهدا در حوادث بعد از رحلت رسول خدا به خاطر همین نکات ذکر شده میتوانست بسیار مؤثر باشد.
منبع:مهر