۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۴ : ۱۳
عقیق:امیرحسین کسائی: سیدعلیمحمد سادات رضوی، متولد ۲۸ خرداد سال ۱۳۳۶ است. پدرش روحانی و یکی از منبریهای غرب تهران بود. از سن ۱۴ سالگی یعنی از سال ۱۳۵۰ شروع به ستایشگری و نوحهخوانی کرده است و تا به امروز این رویه ادامه دارد. در هیأتهای بسیاری در تهران و شهرستانها و حتی کشورهای مدیحهسرایی داشته است و بهواسطه تسلط کامل بر دستگاههای موسیقی، جزو مداحان سرشناس کشور محسوب میشود که در آستانه شهادت حضرت زهرا (س) میزبان او در خبرگزاری فارس بودیم که ماحصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
مداحان و مذهبیخوانها موسیقی سنتی را حفظ کردند
یک مداح چقدر اهمیت دارد که نسبت به دستگاههای موسیقی تسلط داشته باشد؟
در هر فن و هنری، اصول، نقشه، الگو و پایههایی وجود دارد. در مداحی هم به این دلیل که بخش اعظم آن با صوت، صدا و نغمه همراه است، به طبع اگر اصولی و برپایه موسیقی ملی، اصیل و سنتی اجرا شود، بدون شک فنیتر خواهد بود.
بخش اعظم و عمده موسیقی ما در طول تاریخ، توسط خوانندههای مذهبی و مداحان یا تعزیهخوانها حفظ شده است. در ادوار مختلف به علتهای متفاوتی مانند هجمههای جنگی که افرادی بنا داشتند فرهنگ خود را در این کشور نهادینه کنند و یا فتواهای دینی و ... نزدیک بود، موسیقی نابود شود، اما مذهبیخوانها و آیینیخوانها موسیقی را حفظ کردند.
یکی از محاسن موسیقی ما که به نوعی اعجاز است، وجود نغمات شاد فراوان و از سوی دیگر وجود نغمات حزین است که این خاصیت تنها در موسیقی ما وجود دارد. این تنوع در یک دستگاه و آواز وجود دارد؛ بهطوری که حتی در آواز همایون میتوان شادترین نغمهها را مشاهده کرد و از سوی دیگر میتوان محزونترین نغمات را هم یافت.
اگر یک مداح از موسیقی اصیل در کار خود استفاده کند، دارای مزیتهایی از قبیل اصولی خواندن و حفظ موسیقی سنتی است و موجب راحتتر خواندن هم خواهد بود. مداح میتواند با تسلط بر این آوازها، در اجرای خود بهره بسیاری ببرد و زمانی که سینهاش خسته است یا آوازی را از گام بلند، انتخاب میکند اما صدایش یاری نمیکند، با بهرهگیری از این ظرافتها، مقصود لازم را بهدست آورد.
شاگرد اول آزمون ورودی کلاس موسیقی شجریان شدم
در میان مداحان امروز به فردی مشهور هستید که بیشترین تسلط را بر دستگاههای موسیقی دارید. چه سیری را برای آموختن این دستگاهها سپری کردید؟
پدرم روحانی و منبری بود و در عین حال صدای خوشی هم داشت. او همواره مرا تشویق میکرد تا بخوانم. همان زمان مثنوی افشاری را زمزمه میکرد و میخواندم. در سن ۱۸ سالگی به انجمن خوشنویسان راه یافتم، زیرا پدرم خط خوبی داشت و من هم علاقهمند شده بودم. توسط رضا مافی که مبتکر نقاشیخط بود به انجمن خوشنویسان راه یافتم و شاگرد سیدحسین میرخانی شدم. به او گفتم مداح هستم که متوجه شدم ایشان در حوزه موسیقی تسلط بسیاری دارد و در گذشته کمانچهنواز بوده است؛ اما بعد از اینکه قرآن را به نستعلیق مینویسد، دیگر نمینوازد. در کلاس خطاطی من هم خوشنویسی میآموختم و هم زمزمههایی داشتم و آموزش موسیقی نیز میدیدم. از طریق این استاد، من به کلاس مرحوم اسماعیل مهرتاش راه یافتم. بعد از انقلاب اسلامی در سال ۵۸ آقای شجریان در اداره رادیو در میدان ارک کلاس دایر کرد. برای ورود به این کلاس آزمونی برگزار شد که بیش از ۲۵۰ نفر در آن شرکت کردند و قطعهای را خواندند که شجریان آن را بررسی میکرد و نهایت افراد را میپذیرفت که در مجموع از میان آن افراد، تنها من پذیرفته شدم که سپس برای حدنصاب کلاس، افراد دیگری هم ـ که نمرههای بالاتری داشتند ـ پذیرفته شدند. در این کلاس یک ساله دو آواز شور و دشتی را با شاگردان کار کرد.
توصیه شجریان به مداح جوان
شجریان خبر داشت شما مداحید؟
من و ایشان بهواسطه حضور در کلاسهای آقای مهرتاش آشنایی قبلی داشتیم. ایشان با مداحان مشکلی نداشت و حتی مقید به فرایض بود. گاهی که من بهواسطه جلسات روضه در کلاس شرکت نمیکردم، تاکید داشت که در کلاس شرکت کنم.
مداح روشندلی که با گوش دادن روی دستگاه میخواند
از میان مداحان امروز کدام یک تسلط بیشتری روی دستگاههای آوازی دارند؟
مداحان بسیاری هستند که روی دستگاههای آوازی کار کردند، اما میتوان گفت، ذبیحالله ترابی تسلط بیشتری دارد. جالب است بدانید، ایشان با توجه به اینکه روشندل است، از طریق شنیداری توانسته نسبت به آوازها و ردیفها آشنایی پیدا کنند. البته دیگران هم که میخوانند و نغمات ایرانی اجرا میکنند، در یک دستگاه و ردیف است. برخی از مداحان هم به دلیل ناآشنایی با دستگاهها، در خواندن از این شاخه به شاخه دیگر میپرند.
شورخوانی امروزی، دیگر تخصصهای مداحی را به حاشیه برده است
برخی مداحان امروز رو به ریتمیک خواندن آوردند و با تقلید از موسیقیهای غربی و لسآنجلسی، آسیبهایی را به وجود آوردهاند. دلیل این کپیبرداری چیست؟
به طور کلی رویه مداحی تغییر کرده است. همیشه به دوستان جوان خود توصیه کردم، پزشکی یک حرفه و فن است اما به یک پزشک میگویند متخصص چشم و به دیگری میگویند متخصص بخش داخلی. مداحی هم این طوری است. بهطور مثال در مداحی تخصصهایی مانند دعاخوانی، زمینهخوانی، هیأتخوانی مردانه، ختمخوانی، شادیخوانی، نوحهخوانی یا چهارپایه رفتن در بازار و سینهزنی، غزلخوانی و قصیدهخوانی وجود دارد، اما ریتمیکخوانی و شورخوانی شکلی امروزی و نوپاست. در گذشته، آخر هیأتهای مردانه، سینهزنی واحد نوس (یک دست و دو دست) انجام میشد و در نهایت تندتر سینهزنی میکردند که میاندار، ذکر «وای، وای، حسین وای» را به مدت کوتاهی میگرفت و مجلس تمام میشد. شور امروزی ادامه همان رویه است، اما موجب شده بخشهای قبلی کمرنگتر شود. شورخوانی برای جوانان بهایندلیل که با تخلیه انرژی همراه میشود، جذاب است، اما برخی از مداحان بر اثر ناآگاهی، ناآشنایی با موازین شرع، ندیدن استاد و ... از سبکهایی در شور استفاده میکنند که شایسته نیست.
نوآوریها در مداحی با حفظ موازین شرعی و شأن اهل بیت(ع) باشد
با رونق این شورخوانی در هیأتها از دهه ۷۰، سبک جدیدی در مداحی به نام ذکرگویی ریتمیک ایجاد شد. این روند برای ایجاد موسیقی در کار است؟
زمانی که یک خواننده غیرآیینی ترانه میخواند، موسیقی او را همراهی میکند تا کارش زیبا شود. با توجه به اینکه در مجالس آیینی نمیتوان از آلات موسیقی استفاده کرد، افراد برای جذاب شدن کار خود، اشخاصی را در کنار خود به عنوان ذکرگو بهکار میگیرند تا او را همراهی کنند، اما باید بدانیم اصل مداحی باید حفظ شود. مقام معظم رهبری خطاب به مداحان فرمودند: ما فونداسیون محکمی در مداحی داریم و نباید آن را خراب کرد. اگر نوآوری هست باید روی همین فونداسیون اجرا شود، بنابراین باید اصل مداحی را حفظ کنیم. از سوی دیگر شارع مقدس خطقرمزهایی برای ما ترسیم کرده است که باید آن را در نوآوری مدنظر داشت تا مغایر با شرع نباشد و از سوی دیگر نیز باید شأن حضرات معصومین (ع) را مدنظر داشت.
تفاوت روند برنامه یک مداح قدیمی با امروزیها
مداحی در گذشته دارای چه ساختاری بود و این روند امروز با چه تغییراتی حاصل شده است؟
مداحان قدیمی، عموماً در زمان برنامه میایستادند و اگر مسنتر بودند روی پله اول منبر مینشستند. مداح ابتدا با نام خدا آغاز میکرد و سپس یک رباعی صلواتی میخواند تا با گرفتن یک صلوات، اولاً حواس مستمع را جمع کند و از سوی دیگر او را به یک آرامش برساند. بعد از آن، یک غزل اخلاقی خوانده میشد که مقام معظم رهبری نیز تأکید داشتند حتماً این غزل خوانده شود، زیرا شاید یک بیت این غزل، بتواند کار یک ساعت منبر را انجام دهد. بعد از این هم براساس مناسبت، مدح ممدوح خوانده میشد. مثلاً با توجه به اینکه شهادت امام صادق (ع) بود، از ایشان خوانده میشد و براساس شعر به سمت مصیبت خود میرفتند و روضه میخواندند که بعد از آن یا سینه میزدند و یا جلسه تمام بود، اما امروز این شیوه تقریباً منسوخ شده است و در میان مداحان جدید کمتر دیده میشود. دوستان جوان بیشتر با یک غزل از امام زمان(عج) جلسه را آغاز میکنند و سپس روضه کوتاهی براساس مناسبت میخوانند و سریع به وادی کربلا میروند و به سرعت به سینهزنی و شور میپردازند و آن را به مدح و بیان فضایل ترجیح میدهند.
مداحان جوان به دلیل عدم مطالعه، توان روضهخوانی برای تمام معصومین(ع) را ندارند
دلیل این بیتوجهی به روضهخوانی مناسبتی، کماطلاعی و نداشتن مطالعه در این مداحان جوان و به قول عرف چهارده معصومی نبودن مداح نیست؟
براساس تحقیقاتی که داشتم، ما در مجموع ۳۲ شخصیت شامل ۱۴ معصوم (ع) و یاران و انصار ایشان داریم که باید در مجالس به آنان پرداخت. بهطورمثال در واقعه کربلا یارانی مانند جون، بریر، وهب و ... وجود دارند که بیان ویژگی و نحوه شهادت آنان برای مستمع درسآموز و راهگشاست. مطالعه سیره این ۳۲ شخصیت، خیلی زحمت ندارد، اما متاسفانه مداحان توجه ندارند و خواندن خود را به غزلی درباره امام زمان(عج)، چند جمله مصیبت و پرداختن به کربلا محصور میکنند که در این صورت نمیتوان آنان را مداح دانست؛ زیرا این واژه به فردی اتلاق میشود که بسیار مدح میکند.
لباس مداحان جوان مانند خواندنشان مغایر با شأن اهل بیت(ع) است
در تغییر روند مداحی، از قالب و شکل و نوع خواندن گرفته تا لباس فرم مداحان گذشته، همه در مداحان امروزی تغییر کرده است، چرا مداحان گذشته نسبت به دوش انداختن عبا اصرار داشتند و آن را لباس فرم مداحی میدانستند؟
خدمتگزاری و نوکری در خانه اهل بیت(ع) افتخار است و خیلی از منکرات و بدیها با این لباس کنار میرود. یعنی همین لباس باعث میشود که ذاکر ائمه (س) حیا کند و از گناه، دور بماند. یکی از افتخارات گذشتگان این بود که بعد از گذران مراحلی، پیشکسوتان و اساتید، عبا روی دوش او میانداختند و او افتخار میکرد که فلانی عبا روی دوش من انداخته است و در جامعه نیز بهواسطه وجود این عبا فرد را میشناختند و احترامش میکردند. دوستان جوان امروز این لباس را بر تن نمیکنند و متاسفانه در فضای مجازی دیدهام برخی از آنان نوع پوششان بهگونهای است که همچون خواندنشان شأن اهل بیت(ع) را زیر سوال میبرند.
اخلاق درس اول کلاسمداحیهای قدیم بود
مهمترین مشکل مداحان امروزی که موجب این انحرافات و آسیبها شده است، در چه مولفهای میدانید؟
قدیم، افرادی که بنا داشتند وارد این عرصه شوند، باید از نظر اعتقادی راسخ بودند و برای ورود به این عرصه نیز نزد یک پیشکسوت کاربلد میرفتند و چندسالی شاگردی میکردند. این در تمام هنرها همچون موسیقی رواج داشت و حتی اساتید در کنار آموزش فنون آن رشته هنری، اخلاق هم آموزش میدادند. من در کلاسهای استاد مهرتاش، علاوه بر موسیقی، اخلاق هم یاد میگرفتم یا در کلاس مرحوم میرخانی علاوه بر خوشنویسی، اخلاق هم میآموختم؛ بهطوری که اولین تمرین ما در این هنر، «ادب، آداب دارد» یا «ز ارباب ادب، دریاب آداب» بود.
فرد در مسیر شاگردی، واکسینه میشد تا بداند شیوه و سیره زندگی آنان را باید سرمشق خود قرار دهد. به دلیل همین اخلاقمداری، مردم در گذشته بدون هیج ضمانتی مداح را به روضه خانگی خود راه میدادند. بعد از این سیر، فرد را به سمت حفظ شعر و تمرین سوق میدادند و بعد از اینکه سرمایهای میاندوخت، عبا روی دوش او میانداختند و معرفی میکردند تا در مجالس بخواند. حاج مهدی آصفی، یکی از مداحانی است که امروز شاگردی کرده و بهعنوان مداحی سرشناس، حدود ۶۰ سال است در این عرصه در حال نوکری است و کوچکترین خطایی نیز از او دیده نشده است.
خروجی اساتید مداحی چه کسانی بودهاند؟
بنابراین استاد بسیار مهم است که که کمرنگ شده است. البته اساتیدی هم که تبلیغ میکنند، روش صحیحی ندارند. من در تبلیغی دیدم که ذکر کرده بود، آموزش مداحی در ۱۲ جلسه. چنین تبلیغی نشان میدهد کار این فرد زیر سوال است. باید از این اساتید سوال کرد، ابتدا خود در عرصه مداحی چه نقشی داشتهاند؟ از سوی دیگر در این مدت ۲۰ ساله، کلاسهای او چه خروجی داشته است و شاگردانش چه افرادی هستند؟
روضه خانگی، درس تربیتی به خانوادهها میدهد
برگزاری روضه خانگی چه اهمیتی دارد و آیا برگزاری این روضهها با هیأتهای بزرگ منافات دارد؟
۵۰ سال قبل کشور ۳۰ میلیون جمعیت داشت. آن زمان اگر ۳۰۰ هیأت داشتیم، امروز با رشد جمعیت به ۸۰ میلیون، باید رشد هیأتها را شاهد باشیم که همین امر رخ داده است. بنابراین نمیتوان گفت هیأت زیاد شده است، بلکه به تناسب رشد جمعیت، افزایش یافته است. از سوی دیگر باید بدانیم اگر در گذشته فرضاً با ۳۰ میلیون جمعیت ۳۰۰ هیأت داشتیم، در خانه ۲۰ میلیون نفر هم روضه خانگی ماهیانه برگزار میشد که در خانههای امروز نیست و نشان میدهد از آن طرف تنزل داریم. باید بدانیم برگزاری روضه خانگی با هیأتها منافاتی ندارد و حتی روضه خانگی اهمیت بیشتری دارد. بیان ذکر آلالله در محیط خانه اثرات معنوی و روحانی خاص خود را دارد و از بسیاری از مشکلات جلوگیری میکند و موجب آشنایی خانواده و کودکان با اهل بیت(ع) میشود.
خاطرم هست زمانی که مداحان برای اولینبار به دیدار امام خمینی(ره) رفتند، ایشان فرمودند: شما مداحان حق بهسزایی دارید؛ چون در خانهها السلام علیک یا اباعبدالله گفتید، ظلم را تصویر کردید و موجب شدید، آن کودکان پای روضه با ظالم و مظلوم آشنا شوند و امروز همانها در پیروزی انقلاب نقش داشته باشند. در روضه خانگی تنها گریه نیست و اگر مطالب خوب ارائه شود، آثار تربیتی بسیاری در محیط خانواده دارد.
جدا کردن کودکان از فضای هیأت با تاسیس مهدکودک، خطای تربیتی است
امروزه در هیأتهای بزرگ با ایجاد مهدکودک و حسینیه کودک، فرزندان را از آغوش خانواده در جلسات هیأت جدا میکنند. این جدا شدن موجب سلب آن آثار تربیتی روضه حتی با اجرای برنامههای دینی برای کودکان در این مهدها نمیشود؟
قطعاً دلیل اولیه این کار، راحتی خانوادههاست، اما اگر در آن محیط، کار مذهبی هم شود، بازهم فایده ندارد. در حالیکه در مهدکودکها عمدتاً روش تربیتی غربی است و تفکر مربیان روی کودکان تاثیرگذار است و نمیتواند تاثیری برابر با حضور کودک در هیأت داشته باشد.
رفع حوائج و گرفتاریها با نذر روضه برای اهل بیت (ع)
در گذشته رسمی وجود داشت که مردم برای رفع مشکلات و برآورده شدن حوائج، نذر روضه میکردند. توضیح بدهید که مردم برای رفع چه نیازی برای کدامی ک از ذوات مقدسه روضه نذر میکردند؟
قدیمها، مردم اعتقادات محکمتری داشتند و چون با اعتقاد نذر میکردند، حاجت هم میگرفتند. بسیاری از نذر و نیازهای امروزی که به سرانجام نمیرسد، به دلیل شک داشتن ماست. در گذشته اگر فردی پسردار میشد، برای سلامتی و بقای این بچه، نذر روضه حضرت علیاصغر(ع) میکرد. زمانی که نوجوان داشت، روضه حضرت قاسم(ع) و حضرت علی اکبر(ع) میخواندند. اگر فردی گرفتار بود یا اسیر داشت، نذر میکرد ۷ نوبت روضه موسی بن جعفر(ع) در صبح چهارشنبه خوانده شود. گرفتاری دنیایی داشتند، روضه امام جواد(ع) خوانده میشد. شاید این روضهها مبنای تاریخی و علمی نداشته باشد، اما به این دلیل که روایت داریم امام جواد(ع) امور دنیایی مردم را برآورده میکرد، به این دلیل به ایشان متوسل میشدند یا به این دلیل که موسی بن جعفر(ع) خود محبوس بود، برای رفع گرفتاریها به ایشان متوسل میشوند.
مصائب حضرت زهرا(س) مانند جایگاهش عظیم بود
در چند سال اخیر، ایام فاطمیه باشکوهتر از گذشته برگزار شده است. چرا مردم نسبت به عزاداری مادر سادات این همه اهتمام دارند؟
خیلی از ایرانیها در طول این ۴۰ سال در مسیر صیانت و حفاظت از این مرز و بوم و اسلام به شهادت رسیدند اما هیچکدام به اندازه شهید قاسم سلیمانی مورد تجلیل قرار نگرفتند. پیر، جوان، دختر، پسر، اداری، بازاری و ... نسبت به او تعظیم کردند و در اجتماعات مختلف برای او حضور پیدا کردند. افرادی که شاید از ابتدای خلقت خود با اسلام هم غریبه بودند، برای او حاضر شدند و برایش اشک ریختند. دلیل چه بود؟ دلیل این امر به اهداف و عظمت این شهید برمیگردد و تلاشهایی که برای اسلام انجام داد و نهتنها در ایران بلکه در سوریه، لبنان و عراق نیز برای او گریه کردند.
این مثال را زدم تا فهم عامه بتواند شخصیت حضرت صدیقه (س) را درک کند. ایشان امالائمه، مادر ۱۱ امام، همسر ولی خدا و دختر پیامبر(ص) بود. پدر ایشان خاتمالانبیاء (ص) گل سرسبد عالم خلقت، همسرش امیرالمومنین(ع) و فرزندانش نیز ائمه اطهار(ع) هستند. او محور قرار میگیرد و حتی پیامبر(ص) را بهواسطه او معرفی میکنند؛ در حدیث کساء داریم: «هم فاطمة و ابوها، و بعلها و بنوها». این شخصیت بسیار عظیم است، لذا مصائب بسیاری نیز تحمل کرد. مثالی از حاج قاسم زدم تا بدانیم او هم بزرگ بود و مصائب فراوانی کشید؛ با اینکه قابل قیاس نیست.
جایگاه حضرت زهرا (س) و مصائبش را تصور کنید. لازم است برای یک پیرو مکتب تشیع و حتی مسلمان بهعنوان دختر پیامبر(ص) در مصائبش اشک بریزد و سوگواری کند.
مداحان بهگونهای رفتار کنند تا در قیامت برابر اهل بیت(ع) سرافکنده نباشند
کلام آخر...
به کسانی که نسبت به اهل بیت(ع) ارادت دارند و در این دستگاه نوکری میکنند، میگویم بهگونهای زندگی کنیم و دَرِ این خانه گام بزنیم که در قیامت سرافکنده ایشان نباشیم و اگر در قیامت با آنان برخورد کردیم، سرمان زیر نباشد.
منبع:فارس