کد خبر : ۱۰۸۱۸
تاریخ انتشار : ۰۷ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۵:۳۲

آخرين گفت‌و‌گوي امام علي(ع) با قاتلش

حضرت علي (ع) هنگامي كه نظر مباركش به آن تيره بخت و روسياه افتاد، به وي فرمود: اي ملعون! كُشتي اميرمؤمنان و پيشواي مسلمانان را، در حالي كه تو را پناه داد و بر ديگران اختيار كرد و به تو عطاها نمود. آيا براي تو بد امامي بود؟
 عقیق: پس از آن كه خبر ضربت خوردن حضرت علي (ع) در شهر كوفه پراكنده شد، اهالي اين شهر، به ويژه شيعيان و محبان آن حضرت، سراسيمه وارد مسجد شده و از حال آن حضرت پرس و جو نمودند.

آنان هنگامي كه به نزد آن حضرت رسيدند، ديدند سر مباركش در دامن فرزندش امام حسن مجتبي (ع) است و با اين كه جاي زخم سرش را محكم بسته اند، با اين حال خون از آن جاري است و چهره مبارك آن حضرت از سفيدي به زردي مايل شده است و به آسمان نظر مي‌افكند و به تسبيح و تقديس الهي مشغول است و مي‌گويد: الهي اسئلك مرافقه الأنبياء و الأصياء و أعلي درجات جنّه المأوي.

در همين هنگام ضارب آن حضرت، يعني عبدالرحمن بن ملجم مرادي را دستگير كرده و به مسجد آوردند. مردم كه از شدت خشم و ناراحتي مي‌خواستند وي را با دست و دندان خويش پاره پاره كرده و به سزايش برسانند، با ممانعت محافظان و ياران حضرت علي (ع) مواجه شدند.

حضرت علي (ع) هنگامي كه نظر مباركش به آن تيره بخت و روسياه افتاد، به وي فرمود: اي ملعون! كُشتي اميرمؤمنان و پيشواي مسلمانان را، در حالي كه تو را پناه داد و بر ديگران اختيار كرد و به تو عطاها نمود. آيا براي تو بد امامي بود؟ و پاداش نيكي‌هاي او به تو، همين بود كه دادي؟ ابن ملجم سر به زير افكند و سخني نمي‌گفت.

پس از دقايقي امام علي (ع) چشم گشود و فرمود: ارفقوا يا ملائكه ربّي بي؛ اي فرشتگان خدا با من رفق و مدارا كنيد.

ابن ملجم مرادي، در اين وقت مي‌گريست و خطاب به آن حضرت، مي‌گفت: أفأنت تنقذ من في النار؟ آيا تو مي‌تواني كسي كه جايش در جهنم است، نجاتش دهي؟ امام علي (ع) به فرزندش امام حسن (ع) درباره رفتار با ابن ملجم سفارش كرد و به وي فرمود: پسرم! با اسير خود مدارا كن و با وي طريق شفقت و رحمت پيش گير.

امام حسن (ع) عرض كرد: پدرجان! اين ملعون، ضربتي سخت بر تو وارد كرد و دل‌هاي ما را به درد آورده است، با اين حال دستور مي‌دهي كه با وي رفتاري مشفقانه در پيش گيريم؟

امام علي (ع) فرمود: فرزندم! ما اهل بيت رحمت و مغفرتيم. پس وي را به آن چه خود مي‌خوري، بخوران و به آن چه مي‌آشامي، بياشام. اگر من از دنيا رفتم، از او قصاص كن ولي جسدش را به آتش مسوزانيد و وي را مثله نكنيد. زيرا از جدت رسول خدا (ص) شنيدم كه مي‌فرمود: مثله نكنيد، اگر چه سگ گزنده باشد. اما اگر زنده ماندم، خودم داناترم كه با او چه رفتاري كنم و عفو وي را ترجيح مي‌دهم. زيرا ما از اهل بيتيم كه با گناهكاران در حق خويش، جز به عفو و كرم رفتار نمي‌كنيم.

در اين هنگام، آن حضرت را به سوي خانه اش منتقل كردند و دختران و فرزندان و ساير خانواده آن حضرت، با ديدن وي شيون و گريه سر دادند. نقل شد كه براي درمان زخم آن حضرت، پزشكان كوفه را گرد آوردند و حاذق‌ترين و داناترين آنان، شخصي بود به نام «اثير بن عمرو».

وي چون در زخم سر مبارك آن حضرت نگريست، شش گوسفندي طلبيد كه تازه و گرم بود و رگي از آن بيرون كشيد و آن را در شكاف زخم سر آن حضرت گذاشت و در آن دميد تا اطرافش به تمام قسمت‌هاي جراحت رسيد و اندكي بگذاشت و سپس برداشت و در آن نگاهي كرد و ديد كه برخي از سفيدي مغز سر آن حضرت در آن مشاهده مي‌گردد. در اين وقت با حسرت و آه، عرض كرد: يا اميرالمؤمنين! وصيت خود را بگو، كه اين زخم كار خود را كرده و به مغز سرت رسيده است و از تدبير بيرون شده است.

آن گاه حضرت علي (ع) به امام حسن (ع) و امام حسين (ع) و ساير فرزندانش سفارش نمود. وصيت آن حضرت به فرزندانش در نامه ۴۷ نهج البلاغه (فيض الاسلام) آمده است.

حضرت علي (ع) تا شب ۲۱ رمضان، در بستر بيماري بود و در اين شب گاهي بي هوش مي‌گرديد و گاهي به هوش مي‌آمد و به اطرافيان نظري مي‌افكند و به آنان توصيه مي‌نمود. سرانجام چشمان مباركش را بر هم گذاشت و پاهاي خود را به سوي قبله نمود و گفت: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له و اشهد انّ محمداً عبده و رسوله. اين كلمات را گفت و روح مباركش به اعلي عليين پرواز كرد.

امام حسن مجتبي (ع) و امام حسين (ع) به همراهي ساير فرزندان و ياران نزديك وي، او را غسل و كفن كرده و طبق سفارش آن حضرت، شبانه وي را در بيرون شهر كوفه، در جايي كه هم اكنون معروف به نجف اشرف است، به خاك سپردند.

در شب ۲۱ رمضان، رويدادهاي مهمي در عالم خلقت به وقوع پيوست. از جمله آن‌ها است: وفات حضرت موسي بن عمران (ع)، وفات وصي اش حضرت يوشع بن نون، به روايتي عروج حضرت عيسي (ع) به آسمان ها، معراج پيامبر اسلام (ص) به آسمان‌ها و شهادت وصي اش حضرت علي (ع).

از امامين صادقين (ع) روايت شده است، كه وفات تمام اوصياي پيامبران الهي در اين شب به وقوع پيوست.

منبع:حج
211001


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین