دعای مأثور و ملحون از نگاه معصومان(ع)
عقیق: ماه مبارک رمضان ماه رحمت الهی است، هر چند که برخی این ماه را ماه روزه
میخوانند، حال آنکه روزه صرفاً یکی از اعمال این ماه است و افرادی که
توفیق این عبادت را نداشته باشند، میتوانند با به جای آوردن سایر اعمال
این ماه همانند نماز، قرائت قرآن و دعا، بکوشند تا از برکات ماه رحمت
بهرهمند شوند.
یکی از اعمال مورد تأکید در ماه مبارک رمضان، دعا است. در ادامه نکاتی چند
دربارة بایستههای خواندن دعا از منظر معصومان علیهمالسلام ذکر میشود که
مراعات آنها میتواند بر غنای مجالس مناجات و دعا در ماه مبارک رمضان
بیفزاید.
دعای مأثور و غیر مأثور
دعا را میتوان به دوگونة ماثور و غیر مأثور تقسیم کرد. دعای مأثور به
دعایی گفته میشود که از معصوم علیهالسلام رسیده باشد و دعای غیر مأثور
نیز دعایی است که افراد با زبان خودشان از خدا درخواستی میکنند و دعایشان
مستند به روایات نیست.
هر چند که با زبان خود با خدا سخن گفتن و دعا کردن جایز است، اما اولویت
استفاده از دعاهای مأثوری است که از معصومان علیهمالسلام نقل شده است و
شایسته است که مداحان نیز بر این امر اهتمام ورزند.
استفاده از دعاهای مأثور، این حسن را دارد که غیر از راز و نیاز با خدا و
طلب حاجات، نوعی یادگیری معارف دینی نیز هست. بسیاری از آموزههای آسمانی
در لابهلای سطور دعاها وجود دارد و فردی که از آن دعاها بهره میبرد،
همزمان با طلب حاجت از درگاه الهی، سطح معرفت و شناخت خود را نیز از
پروردگار ارتقا میدهد.
خداشناسی برگرفته از دعاها میتواند بالاتر از خداشناسی برگرفته از احادیث
باشد، چرا که مخاطب احادیث معمولاً مردم عامه بودهاند، اما دعاها خلوت
معصومان علیهمالسلام با خدا بوده است.
علامه حسنزاده آملی در این باره میفرمایند: «ادعیه، هر یک مقامى از
مقامات انشایى و علمى ائمه دین است. لطایف شوقى و عرفانى و مقامات ذوقى و
شهودى که در ادعیه نهفتهاند، در روایات وجود ندارند و دیده نمىشوند، زیرا
در روایات مخاطب مردماند و با آنان محاورت داشتند و به فراخور عقل و فهم و
ادراک و معرفت آنان با آنان تکلم مىکردند و سخن مىگفتند نه به کنه عقل
خودشان. در کافى وارد شده است که امام صادق علیهالسلام فرمود: «رسول خدا
صلی الله علیه و آله و سلم هیچگاه مطابق عقل خود با بندگان سخن نگفت. اما
در ادعیه و مناجاتها به کنه عقل خودشان مناجات و دعا داشتند؛ دعاى عرفه در
توحید و زیارت جامعة کبیر در ولایت، اصل و رکن معارفند». (نور علی نور، ص
31)
آشنایی با مضامین عالی دعاهای مأثور و به تبع آن ارتقای سطح معرفت و خداشناسی، زمینهساز خودسازی بیشتر انسان خواهد بود.
آیت الله جوادی آملی دربارة تأثیر آشنایی با مضمون دعاهای مأثور در خودسازی
میفرمایند: «اینکه ما را به خواندن دعای جوشن کبیر و اِحصای اَسمای الهی
ترغیب و تشویق کردهاند، مقصود تلفظ محض و شمارش صِرف، نیست؛ بلکه غرض این
است که آدمی با شمارش این اسما و صفات و آشنایی با مضمون و معنای آنها،
خود را بسازد و به آنها متخلق گردد. در واقع دعای جوشن کبیر و مانند آن،
دعوتنامة حقتعالی است.» (ادب فنای مقربان، ج 1، ص 57).
بنابراین استفاده از دعاهای مأثور به جای دعاهایی که زبان حال است، باعث
میشود که فرد دعاکننده، با یک دعا هم حاجات خویش را خواسته باشد و هم
شناخت خود را از خدا افزایش دهد که این خداشناسی، زمینه را برای خودسازی
بیشتر وی فراهم خواهد کرد.
دعاهای غیر مأثور بزرگان دین
از ادعیهای که بزرگان دین آنها را ابداع کرده باشند، نیز میتوان بهره
برد، چرا که آن دعاها مورد تأیید امامان معصوم علیهمالسلام است. امام صادق
علیهالسلام می فرمایند: «أمّا دعاء الشّیعة المستضعفین ففى کلّ علّة من
العلل دعاء موقّت، و أمّا دعاء المستبصرین فلیس فی شیء من ذلک دعاء موقّت
لأنّ المستبصرین البالغین دعاؤهم لا یحجب»؛ «دعای شیعیان عادی در هر
حادثهای دعای موقت است (که سزاوار نیست در زمان و مکان دیگری استفاده شود)
اما دعای شیعیان کمالیافته، دعای موقت نیست، چرا که دعای آنان همیشه به
اجابت میرسد.» (بحارالانوار، ج90، ص 365).
به عنوان نمونه، سید بن طاووس (صاحب لهوف) ـ که از منظر علامه طباطبایی،
همراه با سید بحرالعلوم و ابن فهد حلی (صاحب کتاب دعای عده الداعی) از
کٌمّلین (انسانهای کامل) به شمار میروند ـ در کتاب اقبال، در بخش دعای
هلال شوّال، دعایی را ذکر میکنند که از إنشائات و ابداعات آن بزرگوار به
شمار میرود.
دعای ملحون و غیر ملحون
ملحون به دعایی گفته میشود که فرد آن را غلط بخواند و غیر ملحون نیز به
دعایی گفته میشود که صحیح خوانده شود. یکی از نکات مهمی که مداحان باید در
هنگام دعا خواندن مد نظر داشته باشند، صحیح خواندن دعا است، چرا که در
روایات بر صحیح خواندن قرآن و ادعیه تأکید شده است.
امام جواد علیهالسلام فرمودند: «ما استوى رجلان فی حسب و دین قطّ إلاّ کان
أفضلهما عند اللّه عزّ و جلّ آدبهما ... بقراءة القرآن کما أنزل، و دعائه
اللّه عزّ و جلّ من حیث لا یلحن، و ذلک أنّ الدّعاء الملحون لا یصعد إلى
اللّه عزّ و جلّ.»؛ «دو مردی که در شرافت و دیانت برابرند، آن یک نزد خدا
برتر است که ادیبتر باشد ... زیرا قرآن را همانطور که نازل شده است قرائت
مىکند، و در دعا کردن، دعا را درست مىخواند، چرا که دعاى نادرست به سوى
خداى عزّ و جلّ بالا نمىرود». (عدة الداعی، ص 23).
البته بالانرفتن دعا به معنای عدم قبول و عدم استجابت دعا نیست، چرا که شرط
اصلی دعا حضور قلب است و اگر دعایی از چنین شرطی برخوردار باشد، ملائکه آن
دعا را به دعای صحیح تبدیل میکنند و آنگاه آن دعای صحیح را بالا میبرند.
بنابراین چنین نیست که اگر دعایی نادرست خوانده شود، مستجاب نخواهد شد،
بلکه منظور آن است که دعایی که صحیح خوانده شود، فضیلتی دارد که دعای
غیرصحیح فاقد آن است. علامه حسن زاده آملی در این باره میفرمایند: «دعاى
به اعراب صحیح را کمال و رتبتى است که در ملحون آن نیست نه اینکه اعراب و
معرفت نحو، یکى از شروط و آداب دعا باشد. عبارت دعا مقبول بودن (که مراد از
تعبیر به صعود آنست) غیر از استجابت دعا و حال و دل شکسته داشتن است. صحت
لفظ را شأنى است و رتبت معنى را شأنى دیگر و چون جمع شوند نور على نور است.
لذا منطق وحى و سفراى حق و هادیان خلق قاطبة مرد و زن اعم از عوام و خواص
را به دعا و ذکر و رابطه با پروردگار دعوت فرمودند و بدانان وعده و نوید
دادهاند که لحن نادرستشان به صورت دست در مىآید و مقبول مىشود که انّما
الاعمال بالنّیّات، و نیّة المرء خیر من عمله، و در هر دو حدیث رسول اللّه
صلى اللّه علیه و آله و سلّم است و در عین حال آنان را به فرا گرفتن علوم
ادب خواندهاند.» (نور علی نور، ص 65).
منبع:بنیاد دعبل زاعی
211001