۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۷ : ۰۵
عقیق:هر یک از افراد جامعه اگر حق وظایفی را که بر عهده دارند به خوبی ادا کنند، کشورشان به همان مقدار در عرصههای ملی و بینالمللی موفق خواهد بود. از دیگر سو رشد و پویایی یک جامعه در گروی اجرای تعهدات جاری بین مردم و مسئولان است؛ یعنی مردم و مسئولان باید با حقوق خود نسبت به یکدیگر آگاهی کامل داشته باشند تا در این چرخه اجتماعی بتوانند نقش خود را به خوبی ایفا کنند.
امیرالمؤمنین(ع) درباره حقوق متقابل مردم و مسئولان، برای هر کدام به چهار گزاره اساسی اشاره میکند. امام(ع) در این بیان فرمود:
«اى مردم، مرا بر شما حقّى است و شما را بر من حقّى. اما حقّ شما بر من این است که خیرخواه شما باشم و غنیمت شما را به طور کامل به شما بپردازم و شما را تعلیم دهم تا جاهل نمانید؛ همچنین مؤدب به آداب کنم تا بیاموزید؛ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ لِی عَلَیْکُمْ حَقّاً وَ لَکُمْ عَلَیَّ حَقٌ فَأَمَّا حَقُّکُمْ عَلَیَّ فَالنَّصِیحَةُ لَکُمْ وَ تَوْفِیرُ فَیْئِکُمْ عَلَیْکُمْ وَ تَعْلِیمُکُمْ کَیْلَا تَجْهَلُوا وَ تَأْدِیبُکُمْ کَیْمَا تَعْلَمُوا.
بر این اساس چهار حق اساسی حاکم بر مردم جامعه شامل این موارد است: نَّصِیحَةُ لَکُمْ (نصیحت کردن)، 2 ـ وَ تَوْفِیرُ فَیْئِکُمْ (پرداخت غنیمت)، 3 ـ وَ تَعْلِیمُکُمْ کَیْلَا تَجْهَلُوا(جهلزدایی)، 4 ـ وَ تَأْدِیبُکُمْ کَیْمَا تَعْلَمُوا (مؤدب به آداب کردن).
بر این اساس چهار حق اساسی حاکم بر مردم جامعه شامل این موارد است:
1ـ فَالْوَفَاءُ بِالْبَیْعَةِ (وفاداری به پیمان)، 2 ـ وَ النَّصِیحَةُ فِی الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِیبِ 3ـ وَ الْإِجَابَةُ حِینَ أَدْعُوکُمْ؛ هنگام فراخوانی، آمادگی کامل خود را نشان دهید. 4ـ وَ الطَّاعَةُ حِینَ آمُرُکُمْ؛ اطاعت و پیروى به آنچه به شما امر کنم.
نخست مىفرماید: امّا حقّ من بر شما این است که در بیعت خویش وفادار باشید; «وَ أَمَّا حَقِّی عَلَیْکُمْ: فَالْوَفَاءُ بِالْبَیْعَةِ»؛ بیعت، در واقع همان پیمانى است که میان امّت و امام برقرار مىشود، پیمانى محکم و لازم الاجراء و بر اساس این پیمان امام علیه السلام و حاکم باید در همه جا مصلحت اُمّت را در نظر بگیرد و امنیّت و نظم را برقرار سازد و با دشمنان به مبارزه برخیزد و اسباب پیشرفت و تکامل جامعه را فراهم کند و امّت نیز باید پشت سر امامش بایستد و مانند بازویى نیرومند براى او عمل کند و کارى که برخلاف این عهد و پیمان است، هرگز انجام ندهد.
حضرت در مورد حقّ دوم مى فرماید، «در آشکار و نهان خیرخواهى را (در حقّ من) به جا آورید؛ وَ النَّصِیحَةُ فِی الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِیبِ». مانند متعلّمان چاپلوس یا منافقان چند چهره نباشید که در حضور من سخن از دوستى و مَحَبّت و اخلاص بزنید و اعلام خیرخواهى کنید، امّا در پشت سر یا بى تفاوت باشید و یا طریق خیانت و فساد را در پیش گیرید. اگر من همه جا حاضر نیستم خداى من همه جا حاضر و ناظر است و این جهان همه جایش، محضر خدا است و براى انسانهاى باایمان حضور و غیاب من تفاوتى نمىکند.
حضرت بعد به سراغ سومین حق مى رود و مىفرماید: «هر وقت شما را بخوانم اجابت کنید؛ وَ الاِْجَابَةُ حِینَ أَدْعُوکُمْ». مانند افراد سست و ناتوان و بیمارگونه که در اجابت دعوتها تعلّل مىورزند نباشید. همیشه باید گوش به فرمان امامتان باشید که گاه ساعتها و لحظهها سرنوشتساز است و اندکى تعلّل و سستى و تأخیر، ممکن است زیانهاى غیر قابل جبرانى به بار آورد. این انضباط و گوش به فرمان بودن، باید بر همه امّت حاکم باشد.
و در مورد چهارمین و آخرین حق مى فرماید: «هر زمان به شما فرمان دهم، اطاعت کنید؛ وَ الطَّاعَةُ حِیْنَ آمُرُکُمْ». ممکن است که گروهى فراخوانى امام علیهالسلام را پذیرا شوند و به دعوت او لبیک گویند، اما هنگامى که به حضور او آمدند و فرمان سخت و سنگینى که حافظ منافع امّت است صادر شد، اطاعت نکنند. بنابراین هم اجابتِ دعوت لازم است و هم اطاعت فرمان.