۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۷ : ۱۸
از جمله رخدادهای بسیار ارزشمندی که خبر آن را میشنویم، برگزاری «همایش علمی ـ پژوهشی اخلاق و رسانه» است. رویداد اندیشهورزانهای که توجه اصلی آن به نظریهپردازی صاحبان اندیشه در حوزه و دانشگاه است. نمیخواهم در این مجال کوتاه به شرح مفصل دلیل اهمیت این همایش بپردازم، اما همینقدر مینویسم که چالش امروز دنیا در مواجهه با مقوله تکنولوژیک رسانه، چگونگی پرداختن به اخلاق است. اخلاق، گمشده رسانههای دنیا است. این یعنی موضوع نوپدید همایش اخلاق و رسانه میتواند ابتدای مجموعهای از مطالعات نظری در این حوزه باشد. ارجاع میدهم گزارش مجموعه یافتها و دریافتهای این همایش را حتماً از وبگاه همایش در فضای مجازی دنبال کنید.
آنچه
انگیزه حقیر در نگارش این واژهها شد، سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی
امروز ۲۴ آذر ۱۳۹۷ به قلم مسیح مهاجری است. چند نکته در این یادداشت توجه
انسان را جلب میکند که لازم است به آن توجه بیشتر شود؛
شعف جناب مسیح
مهاجری از این اتفاق در یادداشت نهفته است، اما به نظر میرسد این شعف از
آن جهت برایشان به تلخی کشیده است که چرا این موضوع مهم توسط رسانههای
مکتوب کمتر مورد توجه قرار گرفته است. گویی که سال ۷۵ مشابه اینگونه همایش
در مورد اخلاق و مطبوعات برگزارشده است، اما هیچ حرکت نظری سازندهای بعد
از آن مشاهده نمیشود. بهعبارت دیگر، ایشان تمایل داشتند موضوعاتی از
این دست که؛ مترقی، پویا و روزآمدند توسط جریانات شبه روشنفکری بیان شود
تا حاصل یافتههای آن چیزی شبیه ادبیات تکنوکراتی باشد که در پیشینه نظری
ادبیات حاکم بر مباحث مطبوعاتی است. این پیشگامی رسانه ملی در حوزه اندیشه
ظاهراً به مذاق ایشان خوش نیامده. طبیعی است، پیشگامی در حوزههای نظری
میتواند مبنای رفتارهای کاربردی درست باشد، رفتارهای کاربردی تمییزی که
اتفاقاً از تمام نهادهای انقلابی بهخصوص صداوسیما توقع میرود.
در بخشی از نوشته آمده است: رسانه ملی میخواسته عیار اخلاقی خود را در افکار عمومی بالا ببرد. این هم قضاوتی عجولانه است. کاش آقای مهاجری، توجهی به مجموعه چکیده مقالات این همایش داشته باشند تا دریابند بخش قابل توجهی از مقالات در نقد رفتارهای صداوسیما است. یعنی این سازمان صادقانه دست منتقدان خود را در حوزه اخلاق فشرده است تا از داشتههایشان در جهت ارتقاء،بهرهبرداری کند.
شعارهایی که حضرتشان با عبارتهایی مثل شعور عمومی مخاطب، بیطرفی، صداقت و... در این نوشته ایراد کردند، اتفاقاً امروزه مطالبه عمومی مردم از تمام رسانهها است. شفافیت اطلاعاتی یک امر پیچیده در ادبیات رسانهای دنیاست. آنچه در این مقولهها در رسانههای گوناگون ایران اسلامی اتفاق میافتد در هیچ جای عالم سابقه ندارد. اصولاً رسانهای که مخاطب را نمیشناسد از چرخه ذهن مخاطب خارج میشود؛ درست مثل خیلی از روزنامههایی که تعداد کارمندانشان از مخاطبانشان بیشتر است. پس به شعور مخاطب احترام بگذاریم و صادقانه قضاوتهای ناقص خود را به نام مردم علنی نکنیم.
همایش اخلاق و رسانه یک همایش علمی پژوهشی است و اتفاقاً برخلاف سایر همایشها کاملاً کاربردی تدارک دیده شده است تا رهاورد آن برای مخاطبان رسانه مشهود باشد.
حجم بالای افاضات اخلاقی علما در کتابهای اخلاقی، منابع غنی فراوانی است که باید برای رسانهها فرآوری شود. سهلانگاری در بهکارگیری خاماندیشهها در رسانهها میشود همین بحرانهای خانمانسوزی که رسانهها را از عمیق بودن به سطحینگری میرساند. مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی را دعوت میکنم کمی علمیتر و نظریتر و پژوهشیتر به این موضوع نگاه کنند.
شاید هنوز زود باشد که قضاوت خود را به نام مردم ثبت کنیم. اتفاقاً رسانه ملی به داوری باز اعتقاد دارد که با ۵۰ نهاد فرهیخته دانشگاهی و حوزوی برای اولین بار دست به چنین اقدامی زده است.
حضرت مسیح! اگر یک نهاد رسانهای مثل صداوسیما در جهت توجه به اخلاق تلاش مبنایی کند، میشود نمره منفی؟! یا اینکه روزنامه نحیف شده رقمهای غیررسمی را بدون اطلاع دقیق برای مخدوش کردن ذهن مخاطب در پایان نوشت لقمه کند میشود ناجی رسانههای انقلاب! ما دچار بداخلاقیهای نهادینه شدهایم که باید آن را علاج کنیم.
به دوستانم در صداوسیما تبریک میگویم که گام در مسیر جریان سازندهای گذاشتهاند که بخش عمدهای از گذشتگان این عرصه تنها آرزوی رسیدن به آن را داشتند. این ابتدای راه است، ابتدای راهی بسیار امیدبخش. به نظر میرسد آقای مسیح مهاجری و دوستانی از این دست پنجرههای گشوده شده را فرصتی بدانند تا بتوانند از نسیم آن روح تازهای در پیشخوان رسانههایشان بدمند.