در تفاسیر آمده است که برخی از سران قریش به
پیامبر اکرم(ص) گفتند: قکآنی برای ما بیاور که از عبادت و پرستش «لات» و
«عُزی» و «منات» و «هبل» مانع نباشد و از این بتها عیب و ایراد نگیرد و
نیز با تمسخر گفتند: «ای محمد قرآنی جز این بیاور که مطابق طریقه و رفتار
ما باشد.»(1)
آنان خواستار قکآنی بودند که عبادت بتها را آزاد بگارد و
از توحید و یکتاپرستی سخنی به میان نیاورد و نیز از رستاخیز و قیامت و...
حرفی نزند و آنان را در انجام گناهان و فحشاء و منکرات آزاد بگذارد و
بتوانند هرچه دلشان میخواهد انجام دهند؛ یا اینکه اقلا آن حضرت آیاتی را
که مخالف اعتقاد و رفتار آنان است تغییر دهد. گویا قرآن مانند یک کتاب قصه
یا شعر است که بتوان آن را به دلخواه تغییر داد تا خوشایند آنان باشد.
در آیه مذکور (آیه 15) به این درخواست آنان چنین پاسخ میدهد: بگو من چنین
حقی ندارم و اگر در این امر خدا را نافرمانی کنم، هراس آن دارم که به عذاب
روزی سخت – که همان روز قیامت است – گرفتار شوم.
سخن از حقانیت قرآن
در چند جای این سوره تکرار میشود. از جمله در آغاز سوره، آن را آیات کتابی
که سراسر حکمت است و از سوی خدای حکیم نازل شده معرفی میکند. همچنین در
آیه 38 بیان می کند که اگر آن را دروغی ساخته و بافته میدانید، پس سورهای
همانند آن بیاورید و هر که را جز خدا میتوانید به مدد فراخوانید.
این
کلام یکی از معجزات قرآن است، چرا که دشمنان اسلام و قرآن با آنکه از هیچ
کوششی در مقابله و ضدیت و مبارزه با قرآن و اسلام کوتاهی نکردهاند، تا به
حال از آوردن سورهای همانند قرآن عاجز بودهاند؛ و البته برای ابد نیز
عاجز و ناتوان از انجام آن خواهند بود.
در آیه 98 می خوانیم:
(چرا هیچ شهری نبود که ]اهل آن[ ایمان بیاورد و ایمانش به حالش سود بخشد؟
مگر قوم یونس که وقتی ]در آخرین فرصت[ ایمان آوردند، عذاب ذلّت در زندگی
دنیا را از آنان بر طرف کردیم، و تا چندی آنان را برخوردار ساختیم)
این
آیه در مقام بیان این مطلب است که اقوام گذشته که دعوت پیامبران خویش را
نادیده گرفتند و از ایمان به خدا روگردان شدند، همگی به عذاب ذلت و خواری
در دنیا گرفتار شدند. در این آیه آنان همگی توبیخ میشوند که چرا ایمان
نیاوردند، تا ایمان آنان به حالشان سود بخشد؟
با این بیان در
واقع کفار و مشرکین را توبیخ می کند که چرا رفتارشان مانند اقوام گذشته
است؟ چرا ایمان نمیآورند و از سرگذشت پیشینیان عبرت نمیگیرند؟
تنها
قومی که عذاب از آنان برداشته شد، قوم یونس بود که در آخرین فرصت باقی
مانده در حالی که عذاب آنان بسیار نزدیک بود توبه کردند و به درگاه خدا
ناله و زاری کردند و خدای مهربان توبه آنان را پذیرفت.
اشاره به داستان
قوم یونس در این آیه برای آن است که عبرت و درسی باشد برای مردم در تمام
زمانها و مکانها که تا فرصت باقی است دعوت حضرت پیامبراکرم(ص) را لبیک
گویند، و به خدای واحد و رسول او و قرآن که کلام پروردگار است، ایمان آورده
و از کردار گذشته خود توبه کنند، چرا که معلوم نیتس وقت و فرصت زیادی برای
آنان باقی باشد.
پی نوشت:
1-رجوع کنید به ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج11، ص 270.
کتاب گلستان سورهها – ص 68
محمد حسین جعفری
منبع:تسنیم