عقیق: پدر آیت الله سید محمدتقی مدرسی نقل می کند: عصر عاشورای سال ۶۱ هجری ،
شیطانک ها دیدند که ابلیس سرکرده ی آنان ، به سر و صورت می زند و می گرید
گفتند: امروز که تو باید خوشحال باشی از چه رو پریشانی و گریان؟
گفت:
اشتباه بزرگی کردم که این جماعت را واداشتم که حسین را بکشند گفتند:چطور؟
مگر تو نمی خواستی این جمع به ظاهر مسلمان ، راهی جهنم شوند؟ و مگر نشدند؟
گفت:چرا
چنین شد ولی از این نکته غفلت کرده بودم که با این کار ، باب رحمت الهی به
روی مردم باز می شود هرکس به نحوی خود را در دستگاه امام حسین(ع) جای می دهد و از شفاعت او بهره مند می گردد.
پی نوشت:
( برگرفته از داستانهای روح فزا)
منبع:بی باک
211008