بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمين، الصلاة والسلام على رسول الله و علي آله الطيبين الطاهرين و لعنة الله على أعدائهم أجمعينسلام عرض میکنم خدمت برادران و خواهران گرامی و آرزوی قبولی طاعات و عبادات همه شما عزیزان را دارم.امشب موضوع بحث من، "ایمان روشنبینانه" است. در یک بیان ساده و کوتاه، ایمان روشنبیانه عبارت است از ایمانی که برآیند تحقیق عقلی آزاد و عمیق، و به تبع آن، اقناع منطقی است که البته برآیند حرکت شانه به شانه عقل در کنار قرآن و سنت در ساحت عمل محسوب میشود. بنابراین، ایمان روشنبینانه دو وجه دارد: وجه فکری و وجه عملی که ناظر به اقتضا و نتیجه ایمان است. درباره عقل و منزلت و موقعیت آن، روایات فراوانی وجود دارد، برای نمونه : حضرت امام کاظم علیه السلام در زمینه حجیت عقل میفرمایند : «إنّ للّه على الناس حجّتين: حجّة ظاهرة و حجّة باطنة، فأمّا الظاهرة فالرسل و الأنبياء و الأئمّة، و أمّا الباطنة فالعقول.» یعنی امام كاظم عليه السلام : خداوند بر مردم دو حجت قرار داده است: حجت بيرونى و حجت درونى. حجت بيرونى پيامبران و امامان عليهم السلام هستند و حجت درونى عقلها هستند. در جای دیگری، روایت بسیار مهمی را از امام صادق علیه السلام دیدم که میفرمایند: پیامبر حجّت خدا بر مردم است (فرمان هاى خدا را به مردم مى رساند) امّا حجت میان مردم و خداوند عقل است. (اصول کافى، ج 1، ص 25، کتاب العقل و الجهل، ح 22)
همچنین در روایتی دیگر از رسول گرامی اسلام (ص) است که می فرمایند : اذا أتاکم عنّی حدیث فاعرضوه على کتاب الله و حجّة عقولکم فان وافقهما فاقبلوه و الّا فاضربوا به عرض الجدار» هرگاه حدیثى از من به شما برسد، آن را بر کتاب خدا عرضه کنید و با عقلتان بسنجید، اگر مطابق باشد قبول کرده و گرنه به پهنای دیوار بکوبید. یعنی عقل در عرض قرآن، معیار صحتسنجی سنت است. پس ملاحظه بفرمایید جایگاه و کارکرد عقل در اسلام، خیلی فراتر از آنچیزی است که تا الان ظهور و بروز پیدا کرده و چه بسا بخشی از مشکلات ما در نظر و عمل، محصول همین کمبهایی به عقل، هم در دين شناسی و هم دینداری است. بنا به آنچه بیان شد، مایلم در شروع، چند نکته که موجب شد بحث ایمان روشن بینانه را مطرح کنم خدمتتان عرض کنم: