عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۲۵۸۹۲
تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱۴۰۲ - ۲۱:۱۶
تعریف خیرخواهی عمومیدر نگاه اول تصور میشود که خیرخواهی عمومی، یعنی تمایل به انجام عمل به نفع دیگران، یا صرفا نصیحت و موعظه دیگران برای سوق دادن آنها به کار خیر، در حالی که خیرخواهی یا نیک خواهی، فقط تمایل یا نصیحت نیست بلکه به مجموعه اعمالی اشاره دارد که با هدف نفع رساندن و کمک به دیگران و البته با نیتی فرامادی صورت می‌گیرد.

عقیق:متن سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی، در شب ۲۱ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴، مصادف با ۲۳ فروردین ۱۴۰۲، مسجد حضرت خدیجه کبری (س):

بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمين، الصلاة والسلام على رسول الله و علي آله الطيبين الطاهرين و لعنة الله على أعدائهم أجمعينسلام عرض می‌کنم خدمت برادران و خواهران گرامی و آرزوی قبولی طاعات و عبادات همه شما عزیزان را دارم. موضوع بحث امشب ما "خیرخواهی عمومی در فرهنگ اسلامی" است.

تعریف خیرخواهی عمومیدر نگاه اول تصور میشود که خیرخواهی عمومی، یعنی تمایل به انجام عمل به نفع دیگران، یا صرفا نصیحت و موعظه دیگران برای سوق دادن آنها به کار خیر، در حالی که خیرخواهی یا نیک خواهی، فقط تمایل یا نصیحت نیست بلکه به مجموعه اعمالی اشاره دارد که با هدف نفع رساندن و کمک به دیگران و البته با نیتی فرامادی صورت می‌گیرد.

نقطه مقابل خیرخواهی عمومی اگر به دنبال پیدا کردن نقطه مقابل خیرخواهی عمومی باشیم، باید گفت هم بی تفاوتی نسبت به امور دیگران است و هم بی‌عملی در امور خیر. اصولاً آنچه امروز به عنوان فردگرایی و اتمیزه کردن جامعه در لیبرالیسم اقتصادی می شناسیم، نقطه مقابل خیرخواهی عمومی است. به بیان دیگر اگر آزادی فردی و منفعت گرایی فردی را بر حقوق اجتماعی و بر عدالت اجتماعی مقدم شد، جامعه عملا وجود عینی خودش را از دست خواهد داد و فقط به ابزاری برای بهره‌برداری طیف ثروتمند و مرفه جامعه مبدل خواهد گردید. اگر بخواهیم‌ بین نگاه لیبرالیسم و مارکسیسم و نگاه اندیشه اسلامی مرزبندی ابتدایی داشته باشیم، باید گفت اسلام بدون سلب کردن حق مالکیت و بدون سلب کردن آزادی های فردی، به دنبال قوام بخشیدن به جامعه و بسط و تعمیق خیرخواهی عمومی است. حتی در مواجهه جهانی نیز سیاست اسلامی، خیرخواهی عمومی است.

اسلام و خیرخواهی عمومیهر کسی که مختصری با تعالیم اسلامی آشنا باشد، تایید می کند که خیرخواهی عمومی یکی از مولفه‌های اصلی فرهنگ اسلامی است. امام علي‏ عليه السلام می فرمایند :مِن واجِبِ حُقُوقِ اللَّهِ عَلَي العِبادِ النَّصيحَةُ بِمَبلَغِ جُهدِهِم وَ التَّعاوُنُ عَلي إقامَةِ الحَقِّ بَينَهُم؛ یعنی از حقوق واجب خدا بر بندگان، خيرخواهی به اندازه توان، و ياری كردن يكديگر برای برپايي حق در ميان خود است. (نهج البلاغه ، خطبه ۲۱۶)یا پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند : خَيرُ النّاسِ مَنِ انتَفَعَ بِهِ النّاسُ؛ یعنی بهترين مردم، كسى است كه مردم از او بهره مند شوند.
 
فلسفه خیرخواهی عمومی در اسلام برای خیر خواهی عمومی در اسلام می توان چند فلسفه اساسی را در نظر گرفت : یک. جامعه در اسلام وجود حقیقی دارد و لذا قرآن برای جامعه نیز مانند فرد، سعادت و شقاوت قائل است. دو. جامعه در اسلام یک مجموعه ارگانیک و اندام وار است و حیات آن مشروط به ارتباط و تشریک مساعی متعادل و متوازن تک تک افراد جامعه است. سه. آفات و آسیب های اجتماعی نه فقط حیات جامعه را به خطر می اندازد و جامعه را به کج‌کارکردی می کشاند، فرصت رشد شخصی را هم می گیرد. با این ملاحظه، فرد و جامعه نمی تواند نسبت به آفات و آسیب‌های اجتماعی بی تفاوت باشند. چهار. سعادت و خوشی افراد یک جامعه به نفع همه است و چنانچه زمینه خوشی و اعتلای فرد مهیا شود، همه افراد و کل جامعه از آن بهره خواهند برد. پنج. جامعه در رشد و تعالی افراد نقش کلیدی و منحصربفرد دارد. یعنی جامعه ظرف اصلی کمال انسان است.
 
ستون های اصلی خیرخواهی عمومی در فرهنگ اسلامیاگر بخواهم به ستون های اصلی خیرخواهی عمومی در فرهنگ اسلامی اشاره کنم، می توانم چهارده ستون‌ را به عنوان اصلی‌ترین پایه های خیرخواهی عمومی حضورتان معرفی کنم:

یکم. اخلاق‌مندی فردی و اجتماعی اخلاق و فضیلت گرایی مهم ترین اساس خیرخواهی عمومی محسوب می‌شود و اسلام روی آن تاکید فراوانی دارد. پيامبر (ص) می فرمایند :ألا اُخْبِرُكُمْ بِاَشبَهِكُم بى؟ قَالوا: بَلى يا رَسولَ اللّه . قالَ: اَحسَنُكُم خُلقا وَ اَليَنُكُم كَنَفا وَ اَبَرُّكُم بِقَرَابَتِهِ وَ اَشَدُّكُم حُبّا لاِِخوانِهِ فى دينِهِ وَ اَصبَرُكُم عَلَى الحَقِّ وَ اَكظَمُكُم لِلغَيظِ وَ اَحسَنُكُم عَفْوا وَ اَشَدُّكُم مِن نَفْسِهِ اِنْصافا فِى الرِّضا وَ الْغَضَبِ؛ یعنی آيا شما را از شبيه ترينتان به خودم با خبر نسازم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! فرمودند: هر كس خوش اخلاق تر، نرم خوتر، به خويشانش نيكوكارتر، نسبت به برادران دينى اش دوست دارتر، بر حق شكيباتر، خشم را فروخورنده تر و با گذشت تر و در خرسندى و خشم با انصاف تر باشد. (كافى، ج 2، ص 240، ح 35)یا پيامبر اکرم (ص) در یک بیان تکان دهنده می فرمایند : مَنْ نَظَرَ إِلَى مُؤْمِنٍ نَظْرَةً يُخِيفُهُ بِهَا أَخَافَهُ اَللَّهُ تَعَالَى يَوْمَ لاَ ظِلَّ إِلاَّ ظِلُّهُ؛ یعنی هر کس با نگاهش مومنی را بترساند، خدای تعالی در روزی که سایه رحمتی جز سایه او نیست، او را بترساند. آنقدر مواجهه اخلاقی با اعضای جامعه در اسلام مهم است که حتی یک چشم غره بیجا به برادر و خواهر مؤمن، که موجب ترس او بشود، مورد بازخواست انسان توسط حقتعالی قرار می گیرد.
 
دوم. مسئولیت پذیری نسبت به همدیگریعنی بی تفاوت نبودند به امور جامعه و گرفتاری های مردم که در فرهنگ دینی فوق العاده اهمیت دارد. امام صادق‏ عليه السلام می فرمایند:تَواصَلوا و تَبارُّوا و تَراحَموا و كُونُوا إخوَةً بَرَرَةً كَما أمَرَ كُمُ اللَّهُ؛ یعنی با يكديگر پيوند داشته باشيد و به هم نيكی كنيد، و با يكديگر مهربان باشيد و همچنان كه خداوند به شما دستور داده است، برادرانی نيكوكار باشيد.( الكافي ، ج ۲ ، ص ۱۷۵)یا حضرت امام كاظم ‏عليه السلام می فرمایند:إنَّ لِلّهِ عِباداً فِي الأرضِ يَسعَونَ في حَوائجِ النّاسِ هُمُ الآمِنونَ يَومَ القِيامَةِ؛ یعنی خداوند در زمين بندگانی دارد كه برای برآوردن نيازهای مردم مي‏كوشند؛ اينان ايمنی يافتگان روز قيامت‏اند. ( الكافي ، ج ۲ ،ص ۱۹)همچنین پیامبر اکرم (ص) در یک بیان مشهور می‌فرمایند: مَنْ اَصْبَحَ لایهْتَمُّ بِاُمُورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیسَ بِمُسْلِمٍ؛ یعنی کسی که صبح کند و به مسائل مسلمانان همّت نگمارد، مسلمان نیست.

سوم. دست گیری از محرومینرسیدگی به فقرا و محرومین، یکی از مطالبات مهم فرهنگ اسلامی از مسلمانان است. هر یک فقيري که در جامعه اسلامی وجود داشته باشد، مایه شرمساری است و شرمساری بیشتر آنجاست که به فقرا رسیدگی درستی نشود. امام علي‏ عليه السلام می فرمایند:إنَّ أحَبَّ المُؤمنِينَ إلَي اللَّهِ مَن أعانَ المُؤمِنَ الفَقيرَ مِنَ الفَقرِ في دُنياهُ و مَعاشِهِ؛ یعنی محبوب‏ترين مؤمن نزد خداوند، كسي است كه مؤمنِ فقيري را، در تنگدستی دنيا و گذران زندگی، ياری برساند. (تحف العقول ، ص ۳۷۶ )یا امام صادق‏ عليه السلام می فرمایند :اَيُّما مُؤمِنٍ نَفَّسَ عَن مُؤمِنٍ كُربَةً ، نَفَّسَ اللَّهُ عَنهُ سَبعينَ كُربَةً مِن كُرَبِ الدُّنيا و كُرَبِ يَومِ القيامَةِ؛ هر مؤمنی كه گرفتاری مؤمنی را بر طرف كند، خداوند هفتاد گرفتاری دنيا و آخرت را از وی دور می‌سازد. (مستدرك الوسائل ، ج ۱۲، ص ۴۱۳ )البته توجه داشته باشید که در محرومیت زدایی، همیشه پیشگیری، مقدم بر مقابله است. یعنی قرار نیست دائما بر تعداد صندوق صدقه و نهادهای امدادی اضافه شود بلکه هدف این است که با ایجاد یک سیستم اقتصادی قوی و عدالت‌محور، آنقدر محروم و فقیر کم شود تا اکثر این نهادهای امدادی تعطیل شوند. در این زمینه امام علی علیه اسلام می فرمایند : «لو تَمثّل لِی الفقر رجلاً لَقَتلتُهُ؛ یعنی اگر فقر در قامت یک مرد ظاهر شود من حتما گردن فقر را می زنم. اینجا منظور از گردن زدن فقر، ریشه کن کردن فقر است.

چهارم. بازکردن گره از کار مردمگره‌گشایی از مردم شامل هم غنی می‌شود و فقیر. در هر زمینه ای که گره‌گشایی جنبه اخلاقی و مشروع داشته باشد. امام كاظم ‏عليه السلام می فرمایند : إنَّ لِلّهِ عِباداً فِي الأرضِ يَسعَونَ في حَوائجِ النّاسِ هُمُ الآمِنونَ يَومَ القِيامَةِ؛ یعنی خداوند در زمين بندگانی دارد كه براي برآوردن نيازهای مردم می‌كوشند؛ اينان ايمنی يافتگان روز قيامت‏اند. ( الكافي ، ج ۲ ،ص ۱۹)یا امام صادق علیه السلام می فرمایند : ما قَضی مُسْلِمٌ لِمُسْلِمٍ حاجَةً اِلاّناداهُ اللّهُ تَبارَک وَتَعالی عَلَی ثَوابُک وَلا اَرْضی لَک بِدُونِ الْجَنَّةِ؛ یعنی هر مسلمانی که نیاز و حاجت مسلمانی را برطرف نماید خدای متعال به او می‌فرماید: اجر و ثواب تو بعهده منست و به کمتر از بهشت برای تو راضی نخواهم شد.

پنجم. کمک به رفع اختلافات و خصومت‌ها فرهنگ اسلامی بی اعتنایی و بی تفاوتی به اختلافات و کمک نکردن به رفع اختلافات میان مردم را سزاوار نمی داند و لذا روایات زیادی در باب اهمیت و ثواب اختلاف‌زدایی و آشتی دادن مردم با هم داریم. پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند : اِنَّ أَفضَلَ الصّدَقَةِ اِصلاحُ ذاتِ البَینِ؛ یعنی اصلاح و سازش میان مسلمانان برای انسان بالاترین صدقه و احسان به شمار می‌آید. (مواعظ عددیّه، ص ١٩)

ششم. تعاون تعاون به مفهوم همکاری جمعی در امور خیر به روشهای گوناگون، یکی از نهادهای قرآنی است و اگر به تشکّل و سیستم تبدیل شود، فوق العاده برای جامعه کارساز است. کار خیری که جمعی انجام شود، صد برابر اگر کار خیر فردی موثرتر است. قرآن کریم در سوره مائده آیه ۲ می فرماید:تَعاوَنُوا عَلَي البِرِّ و التَّقوي و ولا تَعاوَنُوا عَلَي الإثمِ و العُدوانِ؛ یعنی در نيكوكاري و پرهيزكاري يكديگر را ياري كنيد و در گناه و تجاوز ، به يكديگر ياري نرسانيد.

هفتم. قرض الحسنه قرض الحسنه می تواند می تواند غیر مالی هم تصور شود اما معمولا منظور از قرض الحسنه وام بدون چشم داشت و بدون سود و بهره است. آنقدر قرض الحسنه در نظر اسلام مهم است که کانه فردی که به برادر و خواهر مؤمن خود قرض می دهد، دارد به خود خدا قرض می دهد. قرآن کریم در سوره بقره آیه ۲۴۵ می فرماید : مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً ۚ وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛ یعنی کیست که به خدا «قرض الحسنه‌ای» دهد، (و از اموالی که خدا به او بخشیده، انفاق کند،) تا آن را برای او، چندین برابر کند؟ و خداوند است (که روزی بندگان را) محدود یا گسترده می‌سازد؛ (و انفاق، هرگز باعث کمبود روزی آنها نمی‌شود). و به سوی او باز می‌گردید (و پاداش خود را خواهید گرفت).امام صادق علیه السلام نیز می فرمایند : عَلى بابِ الْجَنَّةِ مَکْتُوبٌ: اَلْقَرْضُ بِثَمانِیَةَ عَشْرٍ وَالصَّدَقَةُ بِعَشْرَةٍ …؛ یعنی بر درب بهشت نوشته شده است: قرض دادن هیجده برابر پاداش دارد و صدقه ده برابر. (حارالأنوار، ج 103، ص 138)

هشتم. تامین منافع از مسیر نیک‌ورزیتامین منافع از مسیر خیرخواهی، به مراتب بهتر تامین می‌شود و بر خلاف تصور رایج، فریب و شیطنت هر چند در ظاهرا نفع آوری هایی به دنبال دارد اما در دراز مدت خسارت محض است. رسول اكرم (ص) می فرمایند:اِنَّ القَومَ لَيَكونونَ فَجَرَةً وَ لا يَكونونَ بَرَرَةً فَيَصِلونَ اَرحامَهُم فَتَنمى اَموالُهُم وَ تَطولُ اَعمارُهُم فَكَيفَ اِذا كانوا اَبرارا بَرَرَةً!؟؛ یعنی مردمى كه گناهكارند و نه نيكوكار، با صله رحم، اموالشان زياد و عمرشان طولانى مى شود. حال اگر نيك و نيكوكار باشند، چه خواهد شد. (كافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 155، ح 21)یا امام على علیه السلام می فرمایند :كَثرَةُ اصطِناعِ المَعروفِ تَزيدُ فِى العُمُرِ وَ تَنشُرُ الذِّكرَ؛ یعنی زياد كار نيك انجام دادن، عمر را مى افزايد و نام را پرآوازه مى سازد. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 386 ، ح 8830)در جای دیگر امام علي‏ عليه السلام می فرمایند : كَما تُعينُ تُعانُ؛ آن گونه كه ياري مي‏كنی، ياری مي‏شوی (غررالحكم و دررالكلم ، ح ۷۲۰۹)دقت بفرمایید در اسلام اخلاق هم جنبه وظیفه گرایی دارد و هم جنبه غایتگرایی، ضمن آنکه هیچ اشکالی ندارد برای عمل اخلاقی که في نفسه خوب است و نیت خالص داشتن در آن بلاوجه نیست، مشوق هایی وجود داشته باشد.

نهم. نصیحت و موعظه همانطور که در ابتدای صحبتم اشاره کردم، گاهی خیرخواهی به معنای نصیحت و موعظه است و اینجا منظور همین است. هم نصیحت کردن در اسلام مهم است و هم نصیحت پذیری. پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند : إنَّ أَعظَمَ النّاسِ مَنزِلَةً عِندَاللّه‏ِ یومَ القیامَةِ أَمشاهُم فى أَرضِهِ بِالنَّصیحَةِ لِخَلقِهِ؛ یعنی بلند مرتبه ‏ترین مردم نزد خداوند در روز قیامت کسى است که در روى زمین بیشتر در خیرخواهى و ارشاد مردم قدم بردارد.(کافی، جلد 2، ص. 208 صفحه 5)
 
دهم. امر به معروف و نهی از منکر آنقدر امر به معروف و نهی از منکر در صیانت فردی و اجتماعی و در رشد مادی و معنوی اهیمت دارد که امام علی علیه السلام می فرمایند:«وَمَا أَعْمَالُ الْبِرِّ کُلُّهَا وَالْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللّه ِ، عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ، إِلاَّ کَنـَفْثَةٍ فِی بَحْـرٍ لُـجِّیٍّ.»تمام کارهاى نیک و حتى جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منکر چون آب دهان است در برابر دریاى پهناور. (نهج البلاغه حکمت ۳۷۴)فقط یک‌ ملاحظه درباره امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد و آن اینکه این فریضه زمانی قابل تحقق است که عقول عموم مردم ارزش ها و ضد ارزش های حقیقی را بشناسد. به بیان دیگر، جای معروف و منکر تغییر نکرده باشد. در غیر اینصورت، قبل از امر به معروف و نهی از منکر باید با کار فکری و فرهنگی جای عقول مردم را با ارزش و ضد ارزش حقیقی آشنا کرد.

یازدهم. آلودگی‌زدایی از محیط جامعه فرهنگ اسلامی بر خلاف لیبرالیسم فرهنگی، اجازه شیوع آلودگی های اجتماعی و فرهنگی به ویژه آلودگی های اخلاقی را نمی دهد.قرآن کریم در سوره نور آیه ۱۹ می فرماید: إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۚ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛ یعنی کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است؛ و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید!

دوازدهم. وقفوقف به تعبیر روایات، حسنه جاریه است. یعنی کسی که چیزی را وقف می کند، تا ابد از اثر معنوی آن بهره می‌برد. به نظر می رسد سنت اسلامی وقف آنقدر موثر است که به تنهایی می تواند فرصت های فراوانی را برای پیشرفت جامعه و کاهش مشکلات اجتماعی در اختیار مردم قرار دهد. امام صادق علیه السلام می فرمایند :ليس يتبع الرجع بعد موته من الاجر الاثلا ث خصال: صدقه موقوفه لا تورث او سنّه هدي سنها و کان يعمل بها وعمل بها من بعده او ولدصالح يستغفرله؛ یعنی پس از مرگ آدمی پاداشی به دنبال فرد نمي آيد، مگر در سه زمینه: صدقه ای که فرد در زمان حياتش جاری و برقرار ساخته که پس از مرگش تا قيامت جاري و برقرار مي ماند؛ صدقه ای که وقف کرده و به ارث گذاشته نمی‌شود، و نيز سنتی که برقرار نموده و در زمان حياتش به آن عمل می شده و پس از وفاتش به آن عمل می شود. فرزند صالحی که برايش طلب آمرزش کند.
 
سیزدهم. زکاتمعنای عمومی زکات در آیات مکی قرآن مجید شامل هرگونه انفاق و صدقه میشود اما معنای خاص و اصطلاحی زکات که در آیات مدنی قرآن مطرح شد، همانچیزی است که در احکام شرعی به عنوان واجب شرعی ذکر شده است. صدقه دادن و انفاق کردن در فرهنگ اسلامی بقدری ارزشمند است که امام سجاد(ع) می‌فرماید: صدقه قبل از اینکه به دست نیازمند برسد، در دست خداوند قرار می‌گیرد». (عُدّةُ الدّاعی و نَجاحُ السّاعی، ص ۵۹)در عین حال، در زکات اصطلاحی، مصارفی وجود دارد که آنهم همگی در جهت خیرخواهی عمومی قابل توصیف است. مصرف زکات در این موارد است : فقرا و مساکین، سبیل الله یعنی کاری که خیر آن به همه برسد، بدهکارانی که قادر به پرداخت بدهی خود نیستند، در راه ماندگان، ضعیف الایمان ها برای تثبیت ایمان آنها و همچنین مامورین جمع آوری زکات.

چهاردهم. عدل و انصاف انصاف در یک بیان ساده، یعنی اقرار و اعطاء حقوق حقه دیگران که اغلب مترادف عدالت قلمداد می شود. البته انصاف یا عدالت مساوی برابری و مساوات نیست اما در جاهایی، اقتضای "وضع الشئ في موضعه" یا "اعطاء کل ذی حق حقه"، برابری و مساوات است.قرآن‌مجید در سوره نحل آیه ۹۰ می فرماید : إنَّ اللَّهَ یأمُرُ بِالعَدلِ و الإحسانِیعنی خداوند به عدل و احسان فرمان می‌‏دهد.ممکن است پرسیده شود که چه تفاوتی بین عدالت و احسانی که از آن بالاتر می باشد وجود دارد؟ امام علی (ع) به این پرسش پاسخ داده و فرموده اند : العَدلُ : الإنصافُ، و الإحسانُ : التَّفَضُّلُ؛ یعنی عدل، انصاف دادن است و احسان، دست بخشش گشودن ( نهج البلاغه، حکمت 231 )امام در جای دیگر به یکی از مهم ترین فواید انصاف اشاره فرموده اند : عَلَى الإِنصافِ تَرسَخُ المَوَدَّةُ؛ یعنی برپایه انصاف، دوستى استوار مى‏شود.( غرر الحکم : ۶۱۹۰)
ثمرات خیرخواهی عمومی خیرخواهی عمومی ثمرات فراوانی دارد که من در اینجا به مهم ترین آنها اشاره می کنم : یک. پیشگیری از ظهور بسیاری از آسیب های اجتماعی دو. کاهش جدی انواع بزهکاری های اجتماعی سه. پیشرفت مادی قوی تر و سریع تر فرد و جامعه چهار. افزایش دوستی ها و برادری ها و‌کاهش دشمنی ها، ضدیت ها و تنش ها پنج. کاهش فاصله ها و شکل‌گیری سطح بالایی از وحدت و انسجام شش. قدرتمند شدن جامعه در مواجهه با بحران های احتمالیهفت. آرامش عمومی و رفع ترس ها و اضطراب‌ها هشت.
 
افزایش امید به آینده نه. ظهور فرصت رشد و تعالی معنوی

سهم مردم و دولت در خیر خواهی عمومی در خیرخواهی عمومی، علاوه بر عموم مردم، دولت اسلامی هم وظیفه سنگینی به دوش دارد. یعنی می بایست همواره در جهت بسط و تعمیق خیرخواهی عمومی به صورت روشمند و حساب شده تلاش کند. تلاش دولت در خیرخواهی عمومی از نوع تلاش سیستماتیک است. یعنی دولت باید به نحوی در جامعه ریل گذاری کند تا هم فرصت های خیرخواهی عمومی از طرف مردم افزایش پیدا کند و هم در جاهایی که خیرخواهی عمومی شان و ماموریت دوبت است، این کار به نحو احسن و با کم ترین نقص و ضعف انجام شود. خب امشب مرحله ای دیگر از تقدیر ما رقم می‌ خورد. امام صادق علیه السلام می فرمایند :التَّقديرُ في لَيلَةِ تِسعَ عَشرَةَ و الإبرامُ في لَيلَةِ إحدى و عِشرينَ و الإمضاءُ في لَيلَةِ ثلاثَ و عِشرينَ؛ یعنی مقدّرات در شب نوزدهم تعيين، در شب بيست و يكم تأييد و در شب بيست و سوم ماه رمضان امضا مى‏شود.ممکن است بپرسید خوب است در دعاهایی که امشب می کنیم چه دعایی را در اولویت قرار دهیم؟ مایلم پاسخ این سئوال را نیز در مسیر بحث خیرخواهی عمومی ارائه کنم. امام باقر(ع) در رابطه با دعا فرموده است:اَسرعُ الدعاءِ نُجحا للاجابة، دعاءُ الاخ لاخیه بظهرِ الغیب یَبدا بالدعاء لاخیه فیقول له ملکٌ موکلٌ به آمین ولک مِثلاه؛ یعنی سریع ترین دعا برای اجابت دعا برای برادر دینی است که هم دعا در غیاب او باشد و هم اول برای او دعا کند. در این صورت فرشته ای که بر او گمارده شده، به این دعا آمین گوید و به دعا کننده گوید برای تو باد دو برابرش.
امشب فرزندان علی (ع)‌ اطراف بستر امام نشسته بودند. حضرت ابتدا رو کرد به پسر بزرگتر یعنی امام حسن (ع) و وصیت ‏هایی به فرزندش فرمودند؛ بعد رو کرد به همه فرزندانش؛ یعنی امام حسن، امام حسین، عباس ( علیهم السلام )؛ همه حضور داشتند؛ حتّی دخترها از جمله زینب (س) فرمود، بعد از من فتنه‏ ها از هر طرف به سمت شما می ‏آید.حضرت شخص خاصی را از میان فرزندان جدا نکرد؛ فرزندانم، بدانید که فتنه ‏ها از هر طرف به سوی شما می ‏آید و منافقین این امّت، کینه دیرینه خود را از شما طلب می‏کنند و می‏خواهند انتقام بگیرند؛ بر شما باد به صبر!یک ‏وقت دیدند علی (ع) صورتش را برگرداند سمت حسین (ع) فرمود در خصوص شما، ای حسین، فتنه ‏ها از هر سو و از هر جانب به سمت تو می‏ آید؛ بر تو باد به صبر!می گویند در روایت هست که حضرت دو مرتبه دیگر رویش را به سمت حسین (ع) کرد و فرمود : یا اباعبدالله، این امّت تو را شهید می‏کنند؛ بر شما باد به تقوا و صبر!در اینجا می‏ گویند، وقتی علی (ع) این جمله را فرمود بی‏هوش شد. اما چه شد که علی (ع) بی‏هوش شد؟شاید صحنه روز عاشورا نزد علی (ع) تمثّل پیدا کرده بود. شاید گودال قتلگاه ... .و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ
 
سخنرانی حجت الاسلام غلامی در شب ۲۱ ماه مبارک رمضان ۱۴۰۲

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین