عقیق: بارها این بخش از آیه ۱۶۰ سوره مبارکه انعام را خواندهایم که «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَنْ جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَا یُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ» مخصوصاً این قسمت آیه که میفرماید: «مَن جَاءَ بِالحَسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِهَا». اما چه اتفاقی برای آیتالله حائری شیرازی افتاد که او طبق همین آیه، ۱۰ برابر از خدا پاداش گرفت؟ علی حائری شیرازی فرزند مرحوم آیت الله محیالدین حائری شیرازی درباره این اتفاق میگوید:
مدتی بعد از آنکه پدر امامت جمعه را رها کردند، در قم رحل اقامت گزیدند. متاسفانه بعضاً هم تنها بودند! گاه گداری من و بچهها سری میزدیم، به واسطه بیماریای که داشتند رژیم غذایی سختی هم گرفته بودند و مثلاً بین گوشتها فقط مجاز به خوردن شکمبه گوسفند بودند، بلکه مداومت به آن مانند یک دارو.
خب! شکمبهها را هم به جهت ارزانتر شدن و هم به جهت تمایل شخصیشان، پاک نکرده میگرفتند و خودشان پاک میکردند. از نیمههای شب چند ساعتی به حمام زیر زمین میرفتند و آنها را خوبِ خوب تمیز میکردند و بار میگذاشتند و صبح، چنانچه همچو من مهمانشان بود، با هم میخوردیم.
در این ایام، اموراتشان هم نوعاً از سخنرانیهایی که دعوت میشدند، میگذشت. پاکت سخنرانی را هم در جیب بالای قبایشان میگذاشتند. من هم به رسم فضولی، بعضاً پاکت را چک میکردم تا ببینم وسعت دخل و خرج به چه میزان است؟ این بار در پاکت فقط یک تراول پنجاهی بود و میبایست تا سخنرانی بعدی با همین مبلغ مدیریت میکردیم، بماند.
یک روز صبح گفتند: فردا جلسه کمیسیون خبرگان دارم و میخواهم یک حمام اساسی بروم. تو هم میآیی؟! اول استقبال نکردم، بعد ادامه دادند، در یکی از کوچههای فرعی گذر خان، یک حمام عمومی قدیمی هست. قبلاً یک بار تنهایی رفتم؛ خوب دَم میشود، دلاک کاربلدی هم دارد. احساس کردم تنهایی سختشان است که بروند، پذیرفتم همراهیشان کنم.
بقچهای از حوله، لباس و صابون فلهای با خود بردیم. وقتی وارد شدیم، روی در نوشته بود: «هزینه هر نفر، ۲ هزار و ۵۰۰ تومان». پیشقدم شدم و حساب کردم. پدر راست میگفت. آنچنان حمام دم داشت که گویی به سونای بخار رفتهایم. دلاک پیرِ کاربلد هم روی هر نفر قریب نیم ساعت تا سه ربع ساعت وقت میگذاشت! حمام خیلی خیلی خوبی بود. آدم واقعاً احساس سبکی و نشاط میکرد.
در وقت خارج شدن، دم در به من گفتند انعام دلاک را حساب کردی؟ گفتم نه! گفتند: صدایش کن. پیرمرد را صدا کردم آمد. پدر دست در جیب کرد و همان پاکت تراول پنجاهی را به او داد! او تراول را گرفت، بوسید، بر چشم گذاشت و نگاهی به بالا کرد و رفت. من هاج و واج و متعجب به پدر نگاه میکردم. گفتم زیاد ندادید؟ گفتند نه! بعد مکث کردند و گفتند: مگر چقدر بود؟ گفتم پنجاه تومان و این هر آنچه بود که در پاکت داشتید! نگاهی تیز و تند کردند. پنج یا پنجاه؟ پنجاه!! نچ ریزی گفتند و برگشتند به سمت حمام. چند قدم نرفته، توقف کردند، برگشتند نگاهی به بالا کردند، بعد به سمت من آمدند. گفتند: دیگر امیدوار شده، نمیشود کاریش کرد، برویم.
وارد گذر خان شدیم به فکر مخارج تا شب بودم. هنوز چند دقیقهای نگذشته بود که کسی از حجرهای با لهجه غلیظ اصفهانی بلند داد زد: «حَجاقا! حَجاقا»! خودش را دوان دوان به ما رساند و گفت: آقای حائری شیرازی هستند؟ گفتم: بله. گفت: حاج آقا یک دقیقه صبر کنید! رفت و از میز دکان، پاکتی آورد و به پدر داد. پدر با نگاهی تند گفت: من وجوهات نمیگیرم! گفت: وجوهات نیست، نذر است.
گفتند: نذر؟ گفت: دیروز برای باری که داشتم، در گمرک مرز اشکالی پیش آمد. شما همان موقع در شبکه قرآن مشغول صحبت بودید. مال، خراب شدنی بود. نگاهی به بالا کردم که اگر مشکل همین الان حل شود، مبلغی را به شما بدهم. همان موقع، حل شد و شما امروز از این جا رد شدید!
پدر متبسم شد. رو به من کرد که پاکت را بگیر. گرفتم. خداحافظی کردیم و راه افتادیم. در حین حرکت، آرام در گوشم گفتند: بشمار! من هم شمردم. ۱۰ تا تراول ۵۰ هزار تومانی بود. بعد بدون آنکه چیزی بگویم، درِ گوشم گفتند: ۱۰ تا بود؟! بعد این آیه را خواندند: «مَن جَاءَ بِالحَسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِهَا» ... نگاهی به بالا کردند و گفتند: خدا بیحساب میدهد. به هر که اهل حساب و کتاب باشد با نشانه میدهد که بفهمی مال اوست نه دیگری. آن را در جیبت بگذار تا به اهلش بدهیم.
درباره این استاد اخلاق بیشتر بدانید
آیت الله محمدصادق حائری شیرازی (۱۳۱۵ـ۱۳۹۶ شمسی) از روحانیون فعال در انقلاب اسلامی ایران و از اساتید اخلاق حوزه علمیه قم بود. او در دوره اول مجلس شورای اسلامی و نیز دوره اول، دوم و چهارم مجلس خبرگان رهبری به نمایندگی از مردم شیراز حضور داشت و با شهادت آیت الله سیدعبدالحسین دستغیب از سوی امام خمینی به امامت جمعه شیراز منصوب و بعد از آن نماینده امام در این شهر شد. آیتالله بروجردی، سیدمحمد داماد و امام خمینی از اساتید او در حوزه علمیه قم بودهاند.
آیتالله حائری شیرازی در مجلس خبرگان پس از درگذشت امام خمینی به عنوان اولین مخالف شورایی شدن رهبری سخنرانی کرد. او سالهای پایانی عمر خود را در قم گذراند و ۲۹ آذرماه سال ۱۳۹۶ پس از طی یک دوره بیماری در همان شهر درگذشت و پیکر مطهرش در حرم حضرت فاطمه معصومه(س) آرام گرفت.
منبع:فارس