۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۸ : ۲۱
عقیق:حجتالاسلام والمسلمین سید جعفر ربانی در مطلبی با عنوان «حجاب بانوان و ادله آن» اینگونه آورده است:
«حجاب بانوان» دارای مباحث متعددی است که یکی از آنها، «دلیل وجوب حجاب» میباشد و با استمداد از الطاف خداوند به محورهایی در این زمینه اشاراتی خواهیم داشت.
محور اول، قرآن
جملههایی از آیه ۳۱ سوره نور
۱. [وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَ عَلی جُیُوبِهِنَّ]:
بانوان موظفند پوشش را بر گردن و اطراف آن بیفکنند. این جمله بهطور شفاف، دال بر لزوم پوشش بانوان میباشد؛ زیرا «خُمُر» عبارت است از روسریهای بلندی که سر و گردن را میپوشاند.
۲. [وَلایُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْیَظْهَرُوا عَلی عَوْراتِ النِّساءِ]:
خانمها زینت خود را آشکار نسازند؛ مگر برای شوهر، پدر، پدر شوهر، پسر، پسرهمسر، برادر، پسر برادر، پسر خواهر، زنان مسلمان، بردگان خودشان، افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند و کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند.
تذکر: در مورد زینت، دو احتمال وجود دارد:
الف) مقصود، موضع زینت باشد. در اینصورت دلالت آیه بر وجوب پوشش بدن، بالمطابقه خواهد بود.
ب) مقصود، خود زینت باشد. در اینصورت دلالت آیه بر وجوب پوشش بدن، به اولویت قطعیه خواهد بود.
۳. [وَلایَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ]:
هنگام راه رفتن، پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود.
از این جمله نیز، به اولویت قطعیه وجوب حجاب استفاده میشود؛ چراکه وقتی شارع راضی نیست، زینت پنهانی زن معلوم گردد، چکونه به کشف حجاب وی راضی میشود؟
۴. وَتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ۱:
ای مؤمنین، همگی به سوی خداوند توبه نمایید، باشد که رستگار شوید.
وجوب توبه، بعد از انجام گناه، متصور است؛ بر این اساس، کشف حجاب، یکی از محرمات بوده و آیه حاکی از این است که زنهایی که کشف حجاب نمودهاند، لازم است از این عمل، توبه نمایند.۲
آیه ۶۰ سوره نور:
[وَالْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتی لایَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْیَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزینَةٍ وَأَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ]:
زنان پیر و از کارافتادهای که امید به ازدواج ندارند، گناهی بر آنان نیست که لباسهای(رویین) خود را نپوشند، بشرط اینکه خودآرایی نکنند و اگر خود را بپوشانند، برای آنان بهتر است و خداوند شنوا و داناست.
از آیه مزبور، استفاده میشود، زنهایی که پیر نیستند و امید ازدواج در آنها میرود، موظف میباشند، خود را بپوشانند.
اشکال: وصف (القواعد) مفهوم ندارد؛ بر این اساس، چگونه از آیه استفاده میشود که غیرقواعد باید پوشش داشته باشند؟
پاسخ: هر قیدی حتی وصف، چنانچه در مقام بیان و تقیید حکم باشد، مفهوم دارد. بحثی که در وصف وجود دارد، پیرامون صغرای قضیه است که آیا وصف، قید موضوع است (تا مفهوم نداشته باشد) یا قید حکم است (تا مفهوم داشته باشد) و حال آنکه ظاهر بلکه نص آیه مزبور، قرار گرفتن در مقام تحدید حکم است.
جملههایی از آیه ۵۹ سوره احزاب:
۱. [یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَبَناتِکَ وَنِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَ ذلِکَ أَدْنی أَنْیُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ]:
ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلبابها (روسریهای بلند) را بر خویش افکنند. این امر مناسبتر است، برای اینکه شناخته نشده و مورد آزار قرار نگیرند.
۲. [وَکانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً]:۳
خداوند همواره آمرزنده رحیم است (و اگر تا کنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده، توبه کنند).
از این قسمت آیه نیز، وجوب حجاب استفاده میشود؛ چراکه در غیر اینصورت، امر به توبه معنی ندارد.
محور دوم، ضرورت
لزوم حجاب بانوان، از بدیهیات نزد همه مسلمین بوده؛ بهطوریکه شک در آن، مساوی با شک در بدیهیات میباشد. ضرورت مزبور، در طول حیات نسلها ادامه داشته و متصل به زمان معصومین(علیهم السلام) است.
محور سوم، روایات
طوائف متعددی از روایات، دال بر وجوب حجاب میباشد:
طائفه اوّل، احادیث مفسر «زینت ظاهر»
فُضَیْلِبْنِ یَسَار، میگوید:
«سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ(ع) عَنِ الذِّرَاعَیْنِ مِنَ الْمَرْأَةِ أَ هُمَا مِنَ الزِّینَةِ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَی: وَلا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ قَالَ: نَعَمْ وَمَا دُونَ الْخِمَارِ مِنَ الزِّینَةِ وَمَا دُونَ السِّوَارَیْنِ»:۴
از امام صادق(ع) سؤال کردم: آیا ذراعین (دست از مچ تا آرنج) از مصادیق «زینت» است. در آنجا که خداوند میفرماید: [وَلا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ].
امام پاسخ فرمودند: بله و نیز قسمتی از بدن که روسری و النگو (از دست یا پا که به آن خلخال گفته میشود) روی آن قرار میگیرد، جزء «زینت» محسوب میگردد.
طائفه دوم، احادیث مفسر «ثیاب» در آیه [الْقَواعِدُ مِنَ النِّساء]:
مُحَمَّدِبْنِ مُسْلِم میگوید: از امام باقر(ع) سؤال کردم: مقصود خداوند از لباسی که «قواعد نساء» میتوانند نپوشند، چیست؟
امام باقر(ع) پاسخ دادند: «الْجِلْبَابُ»؛۵ یعنی زنها مطلقاً حق برهنه شدن در مقابل نامحرم را ندارند؛ بله قواعد از نساء فقط میتوانند جلباب (روسری) را کنار بگذارند؛ مشروط به اینکه زینت ننمایند.
طائفه سوم، احادیث « إِذَا نُهُوا لَایَنْتَهُون»
عَبَّادِبْنِ صُهَیْب میگوید:
«سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ(ع) یَقُولُ: لَابَأْسَ بِالنَّظَرِ إِلَی رُءُوسِ أَهْلِ التِّهَامَةِ وَالْأَعْرَابِ وَأَهْلِ السَّوَادِ وَالْعُلُوجِ لِأَنَّهُمْ إِذَا نُهُوا لَا یَنْتَهُونَ»؛۶ شنیدم امام صادق(ع) فرمودند: نگاه کردن به زنهای بادیهنشین و کفار اشکال ندارد؛ زیرا وقتی نهی از کشف حجاب میشوند، نمیپذیرند.
وجه استدلال این است که امام(ع) میفرمایند: «إِذَا نُهُوا لَایَنْتَهُونَ»؛ پس معلوم میشود، کشف حجاب، حرام است و زمانی که نهی از این عمل میشوند، مرتکب حرام شده و قبول نمیکنند؛ از این رو نگاه (بدون قصد لذت) به آنها جایز است.
طائفه چهارم روایات «أمولد»
مُحَمَّدِبْن إِسْمَاعِیلبْنِ بَزِیع، میگوید:
«سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا(ع) عَنْ أُمَّهَاتِ الْأَوْلَادِ أَ لَهَا أَنْتَکْشِفَ رَأْسَهَا بَیْنَ أَیْدِی الرِّجَالِ؟ قَالَ: تَقَنَّعُ؛۷ از امام رضا(ع) سؤال کردم: آیا امولد۸ میتواند در حضور مردها، سر خود را نپوشاند؟ امام (ع) پاسخ دادند: پوشش لازم است.
به حدیث مزبور، از دو طریق میشود استدلال کرد:
الف) معلوم میشود اصل حجاب، امری مسلم بوده که سائل از حجاب امولد سؤال میکند.
ب) کنیز لازم نیست حجاب داشته باشد؛ اما از آنجا که امولد، متشبث به حریت شده،۹ پوشش بر او لازم میباشد. وجه استدلال این است که وقتی بر امولد، حجاب لازم باشد، بر زنهای آزاد به طریق اولی پوشش واجب خواهد بود.
طائفه پنجم، روایات «زمان شروع حجاب»
امام باقر(ع) فرمودند:
«لَایَصْلُحُ لِلْجَارِیَةِ إِذَا حَاضَتْ إِلَّا أَنْ تَخْتَمِرَ إِلَّا أَنْ لَا تَجِدَهُ»؛۱۰ دختری که بالغ شده، باید سر را بپوشاند؛ مگر اینکه چیزی برای پوشش نیابد. از این روایات نیز استفاده میشود، حجاب امری بدیهی بوده و امام(ع) فقط زمان شروع آن را بیان میفرمایند.
طائفه ششم، روایات «مورد حجاب»
مورد حجاب، مذکری است که به حد بلوغ رسیده باشد؛ بدین معنی که زن موظف است، در مقابل مرد بالغ حجاب داشته باشد.
أَحْمَدَبْنِ مُحَمَّدِبْنِ أَبِینَصْر، از امام رضا(ع)نقل میکند:
«لَاتُغَطِّی الْمَرْأَةُ رَأْسَهَا مِنَ الْغُلَامِ حَتَّی یَبْلُغَ الْغُلَامُ»؛۱۱ زن میتواند در مقابل پسر بچه حجاب نداشته باشد تا وقتی پسر بچه به حد بلوغ برسد.
از این روایات نیز استفاده میشود، اصل حجاب، امری قطعی بوده و امام(ع)، فقط به بیان مورد آن میپردازند.
طائفه هفتم، روایات «عبد»
امام صادق(ع) فرمودند:
«لَایَحِلُّ لِلْمَرْأَةِ أَنْیَنْظُرَ عَبْدُهَا إِلَی شَیْءٍ مِنْ جَسَدِهَا إِلَّا إِلَی شَعْرِهَا غَیْرَ مُتَعَمِّدٍ لِذَلِکَ»؛۱۲ حلال نیست برای زن که اجازه دهد، عبدش به بدن وی نظر کند؛ به استثنای مو؛ بهشرط اینکه بدون تعمد و قصد لذت باشد.
این روایت نیز، استثنایی بر حرمت کشف حجاب بوده و مستثنیمنه را حرمت کشف حجاب تلقی مینماید.
طائفه هشتم، روایات «آخر الزمان»
روایاتی در مذمت زنهای آخر الزمان وارد شده و آنها را متصف به «کاشفات» مینماید.
أَصْبَغُبْنُ نُبَاتَة میگوید: شنیدم از امِیرالْمُؤْمِنِین(ع) که میفرمایند:
«یَظْهَرُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ وَاقْتِرَابِ السَّاعَةِ وَهُوَ شَرُّ الْأَزْمِنَةِ نِسْوَةٌ کَاشِفَاتٌ عَارِیَاتٌ مُتَبَرِّجَاتٌ مِنَ الدِّینِ دَاخِلَاتٌ فِی الْفِتَنِ مَائِلَاتٌ إِلَی الشَّهَوَاتِ مُسْرِعَاتٌ إِلَی اللَّذَّاتِ مُسْتَحِلَّاتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ فِی جَهَنَّمَ خَالِدَاتٌ»؛۱۳ در آخر الزمان و نزدیک شدن روز قیامت که بدترین زمانها میباشد، زنهایی یافت میشوند: کشفکننده حجاب، عریان، خارجشوندگان از دین، داخل شوندههای در فتنه، مائل به شهوات، شتابان به لذتها، حلالشمارنده محرمات و مخلد در جهنم.
پینوشتها
۱. [وَقُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَلا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْیَظْهَرُوا عَلی عَوْراتِ النِّساءِ وَلا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ]. (النور/۳۱)؛
۲. کتاب النکاح آیتالله مکارم، ج۱، ص۵۶؛
۳. الأحزاب/۵۹
۴. الکافی، ج۵، ص۵۲۰؛
۵. الکافی، ج۵، ص ۵۲۲؛
۶. الکافی، ج۵، ص۵۲۴؛
۷. الکافی، ج۵، ص۵۲۵؛
۸. کنیزی که از مولای خود، فرزند دارد؛
۹. زیرا امولد بعد از مردن مولی یک لحظه به فرزند خود ارث میرسد و از آنجا که انسان مالک عمودین نمیشود، آزاد میگردد.
۱۰. الکافی، ج۵، ص۵۳۲؛
۱۱. وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۲۲۹؛
۱۲. الکافی، ج۵، ص۵۳۱ : «وَفِی رِوَایَةٍ أُخْرَی لَا بَأْسَ أَنْیَنْظُرَ إِلَی شَعْرِهَا إِذَا کَانَ مَأْمُونا».
۱۳. منلایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۹۰.