۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۱ : ۰۸
عقیق: اشاره؛ پنجم شعبان المعظم، سالروز ولادت امام زین العابدین علیه السلام است که در تقویم جمهوری اسلامی ایران به روز صحیفه سجادیه نیز نامگذاری شده است؛ به همین دلیل در گفت و گویی با یکی از پژوهشگران کتاب صحیفه سجادیه به مباحث و نکات ارزشمند این کتاب نورانی پرداختیم.
مصاحبه ای که ملاحظه می کنید، حاصل گفت و گوی ما با حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا فؤادیان است که تقدیم می شود:
* ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، در ابتدا تاریخچه ای از کتاب صحیفه سجادیه برای ما بفرمایید.
اگر مقدمهای که بر صحیفهی سجادیه نوشته شده، مشاهده کنید، در آنجا وقتی متوکل بن هارون، یحیی پسر زید شهید را ملاقات میکند و نسخهی زید را از یحیی میگیرد و به مدینه نزد امام صادق(ع) میآورد.
امام صادق(ع) وقتی این دو تا صحیفه را با هم مقایسه میکند، یک جملهای دارند و میفرمایند: «هذا خط أبی»؛ این خط پدرم امام محمدباقر(ع) است، «بإملاء جدّی»؛ یعنی جدّمان امام سجاد(ع) املاء میگفتند «بمشهد مِنّی»؛ من هم در آنجا حضور داشتم.
این نشان دهندهی این است که ما هیچ کتابی در فرهنگ شیعه به این قدرت و قوّت نداریم.
در حقیقت سه امام، سند این صحیفه را امضاء کردهاند، پس از این جهت یک کتاب فوقالعاده مهمی برای ما شیعیان است.
از آقای بهجت یک جملهای نقل میکنند، میگویند: اگر امام معصوم الان در مسجد صفائیه، مسجد رفعت در حال صحبت باشد، شما کتاب دیگری میخوانید؟ میگویند: نه، مستقیم پای صحبت معصوم مینشینیم. صحیفهی سجادیه به معنای نشستن مستقیم پای صحبت معصوم است که ولیّ خدا چه میگوید.
دو کتاب از مقام معظم رهبری چاپ شده که یکی صحیفهی سجادیه از منظومهی فکری حضرت آقاست. ایشان دربارهی صحیفهی سجادیه حرفهای پروپیمانی دارند و میگویند: این کتاب مُعجزنشان، عصارهی تفکر اهل بیت(ع) است. اگر ما بخواهیم تمام فرمایشات یک انسان ۲۵۰ ساله را در یک کتاب جمعآوری کنیم، صحیفهی سجادیه آن عصارهی تفکر اهل بیت(ع) است.
امام خمینی بیان می کنند: صحیفهی سجادیه قرآن صاعد است. تعابیر بسیار بلندی دربارهی صحیفهی سجادیه بیان شده است. شنیدهاید که به صحیفهی سجادیه اخت القرآن میگویند؟ چرا اخت القرآن میگویند؟ چرا خواهر قرآن میگویند؟ به خاطر اینکه صحیفه مؤنث است، به آن اخت القرآن میگویند و الّا اینطور نیست که مثلا نهج البلاغه برادر باشد و این یکی خواهر باشد، همهی اینها فرزندان قرآن هستند.
صحیفه سجادیه، کتاب فوقالعاده عجیبی است و یکی از امتیازات آن هم این است که زبان آن، زبان دعاست و زبان دعا زبان فطری انسانهاست.
یک عرفانپژوه آمریکایی به نام ویلیام چیتیک، صحیفه سجادیه را به زبان انگلیسی ترجمه کرده و مقدمهای بر این کتاب نوشته است. مقدمه او خیلی خواندنی است. میگوید: وقتی شما به یک شهر نگاه کنید، دیوارها، برجها و باروها را میبینید، اما فرهنگ مردم شهر چطور است؟ دیده نمیشود، مگر اینکه به داخل شهر بروید و به خانههای مردم بروید و سر سفرهی مردم بنشینید.
باید بروید و ببینید که مثلا شمعدانیهایی که لب حوضشان هست، ماهیهای قرمزی که در حوض هست، اینها در شهر هست، شهر فقط آن دیوارها و برجها و باروها نیست.
وقتی به اسلام نگاه میکنید غزوهها و جنگهای نبی اکرم(ص) را میبینید، یک دین خشن را میبینید، اما دین اسلام این نیست. اگر میخواهید بفهمید که دین اسلام و متن دین چیست، باید پای صحیفهی سجادیه بروید، فرهنگ اسلام را صحیفهی سجادیه به شما معرفی میکند. این حرف ها، سخن یک عرفانپژوه آمریکایی است.
خانم آنه ماری شیمل میگوید: وقتی داشتم صحیفهی سجادیه را ترجمه میکردم، مادرم بیمار شده بود و به عیادت او رفتم. دیدم که خوابیده، او را صدا نکردم. یک صندلی برای خودم در کنار تختش گذاشتم و شروع به ترجمهی صحیفه کردم. یکی از کسانی که به همراه مادرم در آن بخش بستری بود، به من گفت: دخترم! چه میکنی؟ گفتم: صحیفهی سجادیه را ترجمه میکنم. گفت: صحیفهی سجادیه چه کتابی است که ما ندیدیم؟ گفتم: کتاب دعای مسلمانان است. گفت: مگر ما مسیحیان خودمان کتاب دعا نداریم که تو کتاب دعای مسلمانان را میخوانی؟ میگوید: چون بیمار بود با او بحث نکردم. آدرس او را گرفتم و وقتی که صحیفهی سجادیه ترجمه شد، یک نسخه از آن را برای او فرستادم. یک ماه بعد جواب داد: دخترم! دستت درد نکند. از آن زمانی که این کتاب را به من دادی، من هیچیک از کتابهای دعای خودمان را نخواندم.
برای صحیفهی سجادیه نسبت به کتابهای دیگر یک امتیازاتی بیان کردهاند.
مثلا قرآن را در نظر بگیرید، اولا قرآن را نمیتوان به غیرمسلمان داد، تازه اگر به کسی غیر از اسلام هم بدهید، یک آیاتی در آن هست که پذیرش آنها برای آنها سخت است، مثلا «فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ»[۱]، دست و پاهایشان را از خلاف قطع کنید. میگویند این چه کتاب خشنی است؟.
اگر نهج البلاغه را بدهید، وقتی برخی از مسلمانان به خطبهی شقشقیه میرسند، نمیپذیرند. جامعهی بانوان وقتی میبینند که در نهج البلاغه زنها نواقص العقل معرفی شدهاند خوششان نمیآید، اما شما این حساسیتها را در صحیفه سجادیه نمیبینید. از آن طرف هم چه معارف عمیق و بلندی در این کتاب هست.
بنده از شما سؤال میکنم: تفاوت بین دعا و حدیث چیست؟ حدیث سخن معصوم با ماست؛ ولی دعا سخن معصوم با خداست. لذا سطح معارف متفاوت است؛ چون معصوم وقتی با ما صحبت میکرد، شرایط محیط، فهم خود راوی و اینها را در نظر میگرفت، ولی وقتی که با خدا صحبت میکرد، دیگر این شرایط حاکم نبود و بیپرده با خدا صحبت میکرد و لذا معارفی که در دعا آمده خیلی عمیقتر از معارفی است که در حدیث آمده است.
روایات بسیاری در اهمیت دعا وجود دارد و ثواب دعا حتی از خواندن قرآن هم بالاتر است؛ پس شما نگاه کنید، خود فرهنگ دعا در تفکر ما یک امتیاز ویژهای به حساب میآید و حالا زبان صحیفهی سجادیه دعاست، نه اینکه کتاب دعا باشد.
* امتیاز دعا خواندن بیشتر از قرائت قرآن است؟
بله؛ هم حدیث داریم و هم سید بن طاووس بحث کرده است و میگوید: بله.
ببینید قرآن سخن خدا با ماست، اما دعا سخن ما با خداست و سخن ما با خدا عبادت است. یعنی چه؟ یعنی خدایا! من ندارم و تو داری، من مخلوقم و تو خالقی، من سرتاپا نیاز هستم و تو صمد و بینیاز هستی و این کارها عبادت است. در روایات هم داریم که: «الدعاء هی عبادة الکبری» یا «الدعاء مخ العبادة».
خب پس دعا عبادت است. البته آن آیهی شریفه را هم داریم: «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی»[۲]، یعنی دعاست. کسانی که از این عبادت سرپیچی میکنند اینطوری است. اصلا دعا عبادت است. عبادت معمولی هم نیست، «هی عبادة الکبری». دعا یک کلمه است؛ من ندارم، تو داری. دعا این است.
* کمی از محتوای صحیفه برای ما بفرمایید که چند دعا داخل صحیفه سجادیه آمده هست و به نظر حضرتعالی مهمترین دعاهای آن چه دعاهایی است؟
صحیفه دارای ۵۴ دعاست و تمام دعاهای آن مهم است. میدانید چرا؟ به خاطر اینکه دعای اول آن برای حمد الهی است و حرفهایی در آن وجود دارد که شما جای دیگر پیدا نمیکنید. مثلا در دعای اول، کارکردهای حمد را نوشته و بعد میگوید: خدایا! تفاوت بین انسان و حیوان چیست؟ و پاسخ می دهد: همین حمد است.
اگر انسانی حامد نباشد از مرز انسانیت خارج میشود و به حد بهیمیت میرسد. از علمای علم اخلاق سؤال کنید: «الانسان ما هو؟» نمیگویند: «حیوانٌ ناطق»؛ میگویند: «حیوانٌ شاکر، حیوانٌ حامد».
شما به یک حیوان یک لقمه نان بدهید، دم تکان میدهد. حالا ای موجودی که خدا این همه نعمت به تو داده است، اگر تشکر نکنی «کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»[۳].
تعبیر صحیفهی سجادیه این است: «وَ لَوْ کَانُوا کَذَلِکَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیَّةِ إِلَی حَدِّ الْبَهِیمِیَّةِ»، در دعای اول این را داریم؛ ببینید که چه معارف بلندی دارد. همین جمله را در سایت آیت الله جوادی آملی جست و جو کنید و ببینید که ایشان چه غوغایی کرده است.
من خط آخر این دعا را برای شما میگویم؛ میگوید: خدایا! من تو را حمد میکنم که این حمد یکسری آثار و برکاتی دارد؛ من را در زمرهی سعداء قرار میدهد «وَ نَصِیرُ بِهِ فِی نَظْمِ الشُّهَدَاءِ»؛ حمد من را در زمرهی شهدا قرار بده، چه شهیدی؟ «بِسُیُوفِ أَعْدَائِهِ».
در دعای اول این مطلب آمده است. ببینید من دوست دارم شهید شوم، نه اینکه در رختخوابم بخوابم و «من مات علی حب آل محمد فقد مات شهیدا» باشم. ببینید امام سجاد(ع) میفرمایند: من با شمشیر شهید شوم که بدترین نوع قتل است. بعد میگوید: شمشیری که میخواهد به من بزند دشمن خدا بزند. متوجه هستید؟ در دعای اول اینطور است.
دعای دوم، دعا برای پیامبر(ص) است که پیامبر(ص) را معرفی میکند.
نمی توان گفت کدام دعای صحیفه سجادیه مهم هست؛ همه دعاها مهم هستند. مثال میزنم: مثلا دعای دوم دعا برای پیامبر(ص) است. وقتی پیامبر(ص) را معرفی میکند، میگوید: «إِمَامِ الرَّحْمَةِ، وَ قَائِدِ الْخَیْرِ، وَ مِفْتَاحِ الْبَرَکَةِ»؛ پیامبر(ص) کیست؟ پیامبر(ص) امام رحمت است. پیامبر(ص) رهبر همهی خیرهاست، پیامبر(ص) کلید همهی برکات است. یک اوصافی از پیامبر(ص) میگوید که برای ما خیلی عجیب است.
دعای سوم، دعا برای ملائکه است. آیا ما تا به الان برای ملائکه دعا کردهایم؟
ملائکه نقش بسیار مهمی در زندگی ما دارند. امام سجاد(ع) برای ملائکه دعا میکند. چرا؟ حالا من یک دعایی را میگویم که شاید شما بگویید زیاد کاربردی نیست. اولا علامهی عسگری میگوید: در دوران امام سجاد(ع) متکلمین مدینه داشتند صحبت میکردند و میگفتند: ملائکه مثل بز هستند که کرهی زمین روی شاخ اینهاست؛ چنین توصیفاتی داشتند و «حمل العرش» را اینطور توصیف میکردند.
امام سجاد(ع) در قبال این حرفهای اشتباه دوران خودشان، دعا دارند و این ملائکه را توصیف میکند. ما اگر به کلیساها برویم، در آنجا میبینیم که نقش و نگار ملائکه در کلیساها زیاد است. علامه شعرانی این دعا را شرح و ترجمه کرده است و میگوید: بهترین تصویری که از ملائکه میتوان بیان کرد همین دعای سوم است. خدا در قرآن ملائکه را توصیف کرده است، مثلا «أُولی أَجْنِحَةٍ»[۴]؛ ملائکه بال دارند. در نهج البلاغه ملائکه توصیف شدهاند. این ملائکه در صحیفهی سجادیه هم آمده است.
گونههایی از ملائکه در صحیفهی سجادیه آمده که در هیچ کتاب دیگری نیامده است.
یکی از ملائکه ما آنها را دعا میکنیم رومان است.
رومان کیست؟ این اسم به اسم خیلی از افراد نخورده است؛ اما میبینیم که فقط در صحیفهی سجادیه آمده است: «وَ رُومَانَ فَتَّانِ الْقُبُورِ».
آیا مهم نیست؟ من در این زندگی سرگرم این دنیا هستم. امام سجاد(ع) به خاطر اینکه سر من را از آخور دنیا بیرون بیاورد، با صحیفهی سجادیه بالا میآورد و میگوید: یک غیبی هم در این عالم هست و شما را با ملکوت عالم ارتباط میدهد که؛ بیا دعا کن.
ما در مورد همین دعای سوم میتوانیم یک ساعت با هم صحبت کنیم و ببینیم که چه دعایی است. الان هر کسی میخواهد در حوزه درس اخلاق شروع کند، میگوید: بیایید دعای مکارم الاخلاق را شرح کنیم.
دعاهای مکارم الاخلاق از آن دعاهایی است که همه برای درس اخلاق با آن انس دارند؛ ولی حضرت آقا میگویند: سیاسیترین دعا در صحیفهی سجادیه دعای مکارم الاخلاق است. به عقل چه کسی میرسد که اینطور حرف بزند؟ بعد هم ایشان به این فراز استشهاد میکنند. میگوید: خدایا! اگر قرار باشد عمر من مرتع ابلیس و شیطان باشد «فأقبضنی»؛ این عمر من را بگیر، من این عمر را نمیخواهم.
رهبر انقلاب بیان می کند: امام سجاد(ع) با این جمله به مخاطب خودش میگوید: اگر قرار باشد عمرت برای بنی امیه و مروانیها و زبیریها خرج شود، این عمر به درد تو نمیخورد. ببینید که چه زیبا مدیریت میکند.
امام سجاد(ع) ۳۴ سال کار کرده و الان این فرازها به دست ما رسیده است. میدانید که حضرت آقا و برخی از بزرگان دیگر ادواری برای امامت بیان کردهاند. امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، هر سه به دنبال حکومت و تشکیل حکومت بودند، ولی بعد از واقعهی کربلا اهل بیت(ع) دیگر به دنبال حکومت نبودند، وارد مرحلهی دوم شدیم و آن کادرسازی بود. امام سجاد(ع) دورهی دوم را شروع کرد. دربارهی امام سجاد(ع) میگویند: «باعث الاسلام مِن جدید»؛ اسلام را از نو آغاز کرده است. یعنی زمانی که امام سجاد(ع) به حکومت میرسد، خود حضرت میفرماید: «ما بمکة و لا مدینة»؛ در مکه و مدینه «عشرون یحبنا»؛ ۲۰ نفر هم ما را دوست ندارند. مرجعیت اهل بیت(ع) تعطیل شده است. چه اتفاقی افتاده است؟ ببینید قبل از امام سجاد(ع)، امام حسین(ع) هستند. از امام حسین(ع) ۱۰ حدیث فقهی هم نداریم. بعد از امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) هستند و مردم به درب خانهی اهل بیت(ع) ریختهاند. در این میان امام سجاد(ع) این تلاش را کردهاند.
حالا قالب آن چیست؟ قالب آن دعا است. معارف عمیق را در قالب دعا به ما یاد داده است. در صحیفهی سجادیه فوقالعاده حرفهای مهم و جدی وجود دارد؟
* چرا قالب دعا از سوی امام انتخاب شده است؟ به خاطر خفقانی که وجود داشت؟
بله، به خاطر شرایط زمان است. امام مثلا دارند دعا میخوانند. «الدعاء سلاح المؤمن»، سلاح است.
به عنوان مثال، دعای بیستوهفتم دعای مرزبانان است. چرا امام سجاد(ع) برای مرزبانان دعا میخوانند؟ هیچکدام از مرزبانان دوران امام سجاد(ع) که شیعه نبودند. مرزها در اختیار حکام بنی امیه و اینها بود و سربازان آنها بودند. امام برای آنها دعا میکند. بعد چه میگویند: الان که من و شما صحبت میکنیم، جنگ شناختی و جنگ ترکیبی و جنگ رسانهای و جنگ میکروبی و اینها هستند. درست است؟ حالا شما متن صحیفهی سجادیه را با ادبیات امروزی جنگها مطالعه کنید و ببینید که امام چقدر زیبا راهبردهای امنیتی و دفاعی را در این دعا تبیین کرده است؛ لذا به خاطر اینکه امام، جامعهی شیعه را بازسازی کند و آنها را آماده کند، از این روش و قالب استفاده کرده است.
* متشکرم. مطالب خوبی بیان کردید؛ دوست دارم بدانم طلاب و مبلغانی که دوست دارند از این کتاب به خوبی استفاده نمایند، چگونه باید آن را مطالعه کنند؟ آیا روش مطالعه ای برای صحیفه سجادیه وجود دارد؟
برای همهی کتابها روش مطالعه، روش برداشت، روش ترجمه، روش تفسیر و همهی روشها وجود دارد.
مثلا شما اگر بخواهید نهج البلاغه را بخوانید، علما میگویند: ابتدا حکمتها را بخوان و بعد نامهها را بخوان و بعد خطبهها را بخوان.
شما از کودکیهایتان چیزی به یاد میآورید؟ مثلا وقتی میخواستید قرآن بخوانید، میگفتند که ابتدا قصار السوَر را بخوانید. از سورههای کوچک شروع میکردید. حالا ما هم با ۱۰ دعای کوتاه صحیفه شروع کنیم. در صحیفهی سجادیه ۱۰ دعا داریم که کوتاه هستند.
طلاب و مبلغان مثلا برای یک دهه منبر خود، ۱۰ دعا انتخاب کرده و در هر جلسهای یک دعا را شرح کنند.
مثلا دعای هجدهم، دعای سیوهشتم، دعای سیوسوم، سیوچهارم، سیوپنجم، دهم، یازدهم، چهلم، بیستونهم را شرح کنید. این یک روشی است که دعاهای کوتاه را انتخاب کنید.
روش دوم هم این است که شما به فهرست صحیفه مراجعه کنید و ببینید آن دعاهایی که عمومی است و یا به درد شما میخورد، آنها را بردارید، مثلا دعای پنجم، دعا «لنفسه و اهل ولایته» است. دعا برای خود حضرت و بستگان و خانوادهی ایشان است.
الان مثلا اگر به شما بگویم رهبر انقلاب یا آیت الله العظمی وحید خراسانی هر روز برای خود و خانواده اش چه دعایی می کند، حتما برای شما خیلی مهم است و دوست دارید بدانید که چه دعایی انجام می دهند؛ اما حالا می خواهم به شما دعای امام سجاد (علیه السلام) برای خود و خانواده اش را بگویم و حتما شما می گویید این دعا خیلی مهمتر است و دوست دارید که بدانید چه دعایی است.
حضرت دعای پنجم صحیفه را برای خود و خانواده انجام می دادند. (یَا مَنْ لَا تَنْقَضِی عَجَائِبُ عَظَمَتِهِ ، صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ احْجُبْنَا عَنِ الْإِلْحَادِ فِی عَظَمَتِکَ وَ یَا مَنْ لَا تَنْتَهِی مُدَّةُ مُلْکِهِ ، صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَعْتِقْ رِقَابَنَا مِنْ نَقِمَتِکَ ...)
دعای ششم را هم که حضرت هر صبح و شام میخواندند. حالا ما یک بار در عمرمان بخوانیم.
دعای هفتم که الحمدلله مردم به خاطر ایام کرونا با این دعا آشنا شدند و حضرت آقا هم توصیه کردند. «إِذَا عَرَضَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ»، زمانی که برای حضرت کار مهمی پیش میآمد، حضرت این دعا را میخواندند. الان کار مهم شما چیست؟ مثلا می خواهید فلان مصاحبه را بگیرید؛ یا الان کار مهم فلان طلبه این است که میخواهد پایاننامه بنویسد یا کار فرد دیگر این است که میخواهد عروس یا داماد بگیرد. این آقای طلبهای که در اینجا نشسته چه کار مهمی دارد؟ او میخواهد از پردیسان به داخل شهر بیاید و کار مهم او این است که در اینجا یک خانهای پیدا کند. کار مهم هر کسی یک چیزی است. درست است؟ حضرت هر زمانی که کار مهمی داشتند با خدا اینطوری صحبت میکردند.
دعای هفتم صحیفه سجادیه، دعا برای بیماری نیست. دعای بیماری، دعای پانزدهم است. «وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ إِذَا مَرِضَ»، زمانی که حضرت بیمار میشدند دعای پانزدهم را میخواندند.
دعا هفتم برای امور مهم و یا امور سخت است؛ زمانی که مشکلاتی به حضرت هجوم میآورد این دعای هفتم را میخواندند.
دعای هفتم چه میخواهد بگوید؟ یک کلمه میخواهد بگوید: در برابر سختیها و مشکلات اگر شما هستید و مشکل، مشکل از شما قویتر است، ولی اگر خودتان را ببینید که در بغل خدا هستید و در برابر شما مشکل است، حالا زور کدام بیشتر است؟ خدا یا مشکل؟ «ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعَابُ»، همهی سختیها در برابر خدا فرومیریزد. «وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الْأَسْبَابُ».
* روش مطالعه را به خوبی بیان کردید؛ اما منِ طلبه اگر بخواهم مراجعه و مطالعه کنم، یقینا نیاز به کتاب شرح دارم که بهتر متوجه شوم؛ درباره شروحی هم که وجود دارد، معرفی داشته باشید.
طلبههایی که با زبان عربی انس دارند، بهترین شرح برای آنان ریاض السالکین است که سید علی خان نوشته است؛ اما عموم مردم و یا طلبههایی که در سطوح پایینتر هستند، شرحهای دیگری برای آنها وجود دارد؛ مثل شرح شیخ حسین انصاریان و یا شرح آیتالله العظمی مکارم شیرازی.
مرحوم آیتالله ممدوحی نیز یک شرح خوبی به نام شهود و شناخت نوشتهاند.
الحمدلله شرحهای متفاوتی نوشته شده است. مثلا به سبک تفسیر نور حاجآقای قرائتی، آقای علیاصغر رضوانی یک کتابی به نام پیامها و هدایتها دارد که برای صحیفهی سجادیه است که ۷ جلد است.
* آیا تمام دعاهای امام سجاد(ع) در این کتاب آمده است؟
روی جلدهای صحیفهی سجادیه، عنوان صحیفه کامله آمده است. چرا میگویند: صحیفهی کامله؟ سید علی خان میگوید: به خاطر اینکه اسلوب و روش و معارف آن کامل است و نقصی در آن نیست.
بعضی ها هم قائلند که برخی دعاهای امام سجاد علیه السلام در آن نیامده است؛ لذا به خاطر همین است که علما صحیفهی ثانیه نوشتهاند، صحیفهی ثالثه نوشتهاند، صحیفهی رابعه نوشتهاند، تا صحیفهی ثامنه دعاهای امام سجاد(ع) را از احادیث دیگر و جاهای دیگر جمع کردهاند.
الان مثلا مناجات خمس عشر برای امام سجاد(ع) است؛ دعای سحر و برخی از اینها از امام سجاد(ع) هستند که اینها در صحیفه نیامدهاند. اینها را علما جمع کردهاند. آقای ابطحی یک کتابی به نام صحیفهی جامع دارد که ۲۷۰ دعا از امام سجاد(ع) نقل کرده است.
یک بار به آیتالله خوشوقت عرض کردم: آقا! برخی از دعاهای امام سجاد(ع) به دست ما نرسیده است، چه کنیم؟ آقای خوشوقت گفت: همینهایی که به دستتان رسیده را میخوانید که میخواهید ۱۰-۱۲ دعای دیگر را هم پیدا کنید؟ به همینها عمل کنید. ما به یک دعای صحیفهی سجادیه خودمان را وصل کنیم خیلی خوب است.
* برای هر دعا یک عنوانی آمده است. عناوین بر چه اساسی آمده است؟
بله، عناوینی برای دعاهای صحیفه آمده است؛ اما اگر بگوییم این عناوین مأثور است و خود امام سجاد علیه السلام، یا امام باقر علیه السلام یا امام صادق علیه السلام این عناوین را گذاشته اند، با بعضی از عناوینی که در صحیفه وجد دارد، سازگاری ندارد.
ما عنوانهای صحیفهی سجادیه را مأثور نمیدانیم و برخی از راوی ها، آن را عنوان بندی کرده اند.
* در پایان اگر نکته ای درباره صحیفه سجادیه باقی مانده، برای ما بفرمایید.
صحیفهی سجادیه هم از سوی شیعیان و هم از سوی غیرشیعیان تعریف و تمجیدهای فراوانی دارد. مثلا شما در صحیفهی امام، جلد ۱، صفحهی ۴۲۷ جملهی عجیبی میبینید.
ساواک امام خمینی(ره) را از یخچاق قاضی قم سوار کرد و به تهران برد و بعد هم به ترکیه تبعید کرد. امام وقتی در ترکیه تشریف داشتند یک هفته کسی خبر نداشت که ایشان کجا هستند. بعد از یک هفته که اجازه میدهند امام یک تلگرافی به خانوادهاش بزند. متن تلگراف حضرت امام در صحیفهی امام چاپ شده است. در صحیفهی نور، جلد ۱، صفحهی ۴۲۷ چاپ شده که نوشته: آقا سید مصطفی! من در ترکیه هستم، حالم خوب است. ساواکیها میخواهند شما را به اینجا بفرستند، شما قبول نکنید، نیایید. مردم میگویند: امام به عنوان رهبر این نهضت با خانواده به ترکیه رفته و این جریان شکست میخورد؛ شما باشید و وسایلی را برای من بفرست. من را که همینطور آوردند، وسایل شخصیام را نیاوردم. امام در آن تلگراف برخی چیزهایی که نیاز داشتند را به آقا سید مصطفی گفتهاند که بفرستید. عجیب اینجا است که یکی از کتابهایی که گفته برای من بفرستید صحیفهی سجادیه است. چرا امام گفتهاند: برای من صحیفهی سجادیه بفرستید؟
صحیفهی سجادیه بعد از نهج البلاغه و قرآن است. آن آیات قرآن در صحیفهی سجادیه تجلی دارد. برخی کتاب نوشتهاند با عنوان: تجلی قرآن در صحیفهی سجادیه. قرآن نازل شده است که روی زمین بماند؟ نه، در قالب دعا به آسمان بالا میرود و لذا حضرت امام به صحیفهی سجادیه قرآن صاعد میگوید. این تعابیر در میان کلام علما عجیب است.
خانم فریدهی مهدوی دامغانی یک داستانی دارد و در مجلهی سفینه چاپ شده است.
ایشان به عنوان مترجم صحیفهی سجادیه خاطرات خودش را به هنگام ترجمهی این صحیفه به زبان فرانسه نوشته است.
یکی از خاطرات او عجیب است که میگوید: در یکی از شهرهای ایتالیا یک کلیسایی برای برادران دانته هست که میخواستند صلیب آن را عوض کنند. بلاتشبیه ما وقتی در حرمهای مقدس آیین غبارروبی داریم و یا پرچم گنبد را عوض میکنیم و مراسمی میگیریم، آنها هم میخواستند صلیب این کلیسا را عوض کنند و حتی از پاپ هم دعوت کرده بودند.
نمایندهی پاپ در این جلسه حضور پیدا میکند. بعد از ضیافت شام، نمایندهی پاپ میگوید: من معمولا قبل از خواب چند صفحهای کتاب میخوانم، منتها در این سفر کتاب نیاوردهام، یک کتاب به من به صورت امانت بدهید.
خانم فریدهی مهدوی دامغانی میگوید: من فرصت را غنیمت شمردم و یک نسخه از صحیفه سجادیه به او دادم. وقتی صحیفه را گرفت، گفت: من کدام بخش این کتاب قطور را بخوانم؟ گفتم: دعای اول در حمد الهی است، دعای سوم دعا برای ملائکه است. چند دعا را برای او گفتم. صبح وقتی از محل استراحتش آمد و یکدیگر را دیدیم. دیدم که چشمان او قرمز است و حال خوبی دارد. گفتم: چه خبر است؟ گفت: این دعاها را که خواندم، دیدم ما که در کلیسا این همه در حمد خدا صحبت میکنیم و این همه کتاب در اوصاف ملائکه داریم، اما نویسندهی این کتاب کیست که اینقدر زیبا در حمد خدا صحبت کرده است؟ اینقدر ملائکه را به زیبایی توصیف کرده است؟ لذا تصمیم گرفتم که از ابتدا تا انتها بخوانم. دیشب اصلا نخوابیدم و موفق شدم که این کتاب را یک دور بخوانم.
صحیفه چنین کتابی است که هر کسی که با آن مواجه میشود در برابر عظمت این کلمات زانو میزند. نمونههای فراوانی داریم از اینکه مستشرقین هم نسبت به عظمت صحیفه خاضع و خاشع هستند.
تشکر از فرصتی که در اختیار خبرگزاری حوزه قرار دادید.
گفت و گو از: محمد رسول صفری عربی
پی نوشت ها:
[۱]. توبه، ۱۲.[۲]. غافر، ۶۰.
[۳]. اعراف، ۱۷۹.
[۴]. فاطر، ۱.
منبع:حوزه