۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۹ : ۱۱
عقیق:تاریخ اسلام پس از فوت رسول خدا صلی الله علیه و آله نمایانگر یکی از شومترین رویدادهای دوران زندگانی اهل بیت وحی بود، طوری که تبعات آن، تمام بستر جامعه اسلامی را تا عصر حاضر فرا گرفت. این رویداد همان ماجرای سقیفه بنیساعده بود که طی آن، سران امت اسلام با زیر پا نهادن وصیت پیامبر اسلام نسبت به سر سپردگی درباره خلافت امیرالمؤمنین علیهالسلام، جسارت بر خاندان وحی را بر خود جایز شمردند، به خانه اهل بیت نبی یورش بردند، آتش بر در خانه ایشان زدند و دستان برترین وصیّ پیامبران را بستند تا به زور از ایشان عهد خلافت بگیرند. از همان زمان بود که برخی محبان عترت به سکوت امیر مؤمنان ایراد گرفتند که آن حضرت توصیه پیامبر نسبت به صبر بر این مصیبت را به آنها گوشزد کرد.
با این وجود حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها که خود به عنوان برترین خلایق در پایبندی به عهد خویش نسبت به سرسپردگی درباره خلافت و ولایت امیر مؤمنان بود، آرام و قرار نداشت و با وجود جراحتهای ناشی از جسارت معاندان و منافقان امت، وظیفه خویش دانست به بهانههای مختلف دست به روشنگری بزند و امت را نسبت به خطایشان توبیخ و یا بیدار کند، هرچند سودی در این کار نمیدید، اما سخنان آن بانوی بزرگوار از یک سو سندی تاریخی بر این رویداد شوم بود و از دیگر سو بابهایی از معارف را به روی شیعیان خویش در آینده گشود.
به عنوان مثال محمود بن لُبید نقل میکند پس از وفات رسول الله صلی الله علیه و آله در کنار قبر حمزه، فاطمه زهرا سلامالله علیها را در حال گریه مشاهده کرد. پس از آنکه آن بانو آرام گرفت، خدمت ایشان رسید و درباره علت سکوت امیر مؤمنان پرسشهایی انجام داد. آن بانوی بزرگوار فرمود «ای اباعمر، رسول الله فرمود «مَثَلِ امام، همانند کعبه است که مردم به سراغ آن میروند، نه آنکه کعبه، به سراغ مردم بیاید؛ مَثَلُ الْإِمَامِ مَثَلُ الْکَعْبَةِ إِذْ تُؤْتَى وَ لَا تَأْتِی.»
سپس آن بانوی بزرگوار به برخی دلایل صفاتی و رفتاری امت در رویگردانی از خلافت امیر مؤمنان اشاره کرده، فرمود:
آنها هواپرستی را برگزیدند و بر اساس رأی و نظر شخصی خود عمل کردند، هلاکت و نابودی بر آنان باد. سپس بانو ادامه داد:
آیا نشنیدند کلام خدا را که فرمود: «وَ رَبُّکَ یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ یَخْتارُ ما کانَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ؛ پروردگار تو هرچه بخواهد، میآفریند و هرچه بخواهد، برمیگزیند، آنان (در برابر او) اختیاری ندارند.» (قصص68) آری شنیدند، اما همان گونه که قرآن فرمود: «فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ؛ چشمهای ظاهر نابینا نمیشود، بلکه دلهایی که در سینههاست، کور میشود.» (حج 46) افسوس که آنان آرزوها و هوسهای دنیایی خود را تحقّق بخشیدند و از مرگ و قیامت غافل ماندند. «فَتَعْساً لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ؛ خدا نابودشان می کند و آنان را در کارهایشان گمراه خواهد کرد.» (محمد 8) پروردگارا به تو پناه می برم از کمی یاران پس از فراوانی آنان.»
بر این اساس، حضرت زهرا سلامالله علیها به این گزارههای رفتاری و اخلاقی امت اسلام به ویژه سران آنها اشاره کردند:
1. وَ اخْتَارُوا بِشَهْوَتِهِمْ: شهوتهای (نفسانی و مادی) را اختیار کردند.
2. عَمِلُوا بِآرَائِهِمْ: دچار خودرأیی شدند و رأی رسول خدا (ص) و خلیفه زمان را نادیده گرفتند.
3. بَسَطُوا فِی الدُّنْیَا آمَالَهُمْ: بساط آرزوهایشان را در دنیا گستردند.
4.وَ نَسُوا آجَالَهُمْ: آجال و فرجام خویش را فراموش کردند.
آن بانوی بزرگوار تبعه این خصلتهای منفی امت را با این آیه بیان کردند: «فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ»؛ یعنی بصیرتشان کور و دچار کوردلی شدند.
از این کلام حضرت زهرا سلامالله علیها این نکته حاصل میشود که این چهار خصلت منفی هرگاه در فرد، جریان و یا جامعهای حاکم شود، تبعه آن دوری از خداوند و امام معصوم و اولیای الهی خواهد بود و نتیجهای جز کوردلی را به همراه نخواهد داشت. شهوات نفسانی و مادی، خودرأیی و افسارگسیختگی در معارف و احکام شرعی، آرزوهای طول و دراز دنیوی و فراموشی مرگ و قیامت مسائلی هستند که همواره در طول تاریخ انسانها را به بیراههها و پرتگاههای اخلاقی سوق دادهاند و بلکه هر کدام از آنها کافیست انسان از مسیر حق، خارج و خود را در برزخی عمیق و پست احساس کنند.
منبع:تسنیم