۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۹ : ۱۴
عقیق:زیارت عاشورا با مجموع درسهای عقیدتی، سیاسی، فکری و انزجار از دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت، در حکم محک و معیاری است که سَره را از ناسره جدا میکند. زیارت عاشورا مجموعهای از درسهایی است که هر کدام از آن ارزشهایی را ارائه میدهد و سر فصلهای غیر قابل تردیدی را فرا راه انسان میگشاید و میتواند آدمی را در پیمودن راه راست و رسیدن به حقیقت راسخ و استوار نماید. زیارت عاشورا خود منشوری است که از هر جهت نوری از آن جلوهگر است چرا که این صحیفه بهانهای است برای بیان مختصر امّا کامل از اسلام شناسی، معرفتشناسی، امام شناسی، جامعه شناسی و انسان شناسی. در این ایام میطلبد اندیشمندان به مدد اعتقادات راستین و فضیلت مدار مؤمنان بیایند و با تبیین صحیح اعتقادات اسلامی مردم را با عشق و معرفت بیشتر نسبت به ساحت مقدس پیامبر اعظم (ص) و اهل بیت (ع) آشنا کنند.
این زیارتنامه توسط امام باقر (ع) به شیعیان تعلیم داده شده است و صرفاً یک زیارتنامه جهت عرض ادب ظاهری به محضر امام حسین (ع) و یاران ایشان نیست و معانی عمیقی در آن نهفته است.
بر همین اساس حجت الاسلام والمسلمین سید محمدباقر علم الهدی استاد حوزه علمیه تهران از رهگذر شرح و تفسیر زیارت عاشورا، زوایای پنهانی که در این زیارت نامه قدسی نهفته است را درمطرح و مطالب آن تقدیم مخاطبان میشود. قسمتهای پیشین این تفسیر را میتوانید در اینجا بخوانید. آنچه در ادامه میخوانید قسمت چهاردهم تفسیر زیارت عاشورا است:
نفر پنجمی که در زیارت عاشورا نامش به لعن و نفرین آمده شمر بن ذی الجوشن است، شمر دو مرتبه در زیارت عاشورا به نام مورد لعن قرار گرفته، بر اساس نقلی شمر مرد دلاوری بوده و در جنگ صفین در سپاه امیرالمومنین (ع) شرکت داشته است اما پس از مدتی با خوارج نهروان همراه شد و در مقابل امیرالمومنین (ع) ایستاد.
داستان تولد شمر نیز داستان عجیبی است، مرحوم محدث قمی در کتاب سفینة البحار میگوید یکبار که مادر شمر به سفر رفته بود در بین راه ذخیره آبش تمام و بسیار تشنه میشود در مسیر به چوپانی میرسد و از او درخواست آب میکند مرد چوپان به شرط اینکه مادر شمر خود را در اختیار او قرار دهد حاضر به دادن آب میشود، مادر شمر هم میپذیرد و گرفتار بستر گناه میشود و در همان مجامعت نطفه شمر منعقد میشود.
ابن قطیبه صاحب کتاب الامامة و السیاسة در معرفی شمر میگوید کسی سنگدلتر و دژخیمتر از شمر در کربلا نبود شمر اولین کسی بود که در کربلا به خیمههای سیدالشهدا (ع) حمله کرد و با افتخار خیمهها را به آتش کشید.
در مقاتل آمده است وقتی شمر دید امام حسین (ع) در گودال قتلگاه در خون خود غوطهور است با تندی به سپاهیانش دستور داد چرا ایستادید منتظر چه هستید مادرهایتان به عزایتان بنشینند همگی بر حسین حمله کنید.
مرحوم مجلسی در بحار میفرماید شمر آن نانجیبی است که در لحظات آخر حیات امام حسین (ع) به گودال قتلگاه وارد شد با پایش به امام ضربه زد و حضرت را به پشت میاندازد و با دست کثیفش محاسن امام را برای بریدن سر به دست میگیرد، وقتی در نفسهای آخر امام شنید که امام طلب آب میکند به امام حسین (ع) گفت ای پسر ابوتراب مگر نمیگفتی پدرت ساقی حوض کوثر است کمی صبر کن تا به دست پدرت سیراب شوی، بعد شمر خطاب به ابن سنان گفت سر از بدن حسین جدا کن ابن سنان قبول نکرد و گفت بخدا من چنین جنایتی نمیکنم که اگر چنین کنم حضرت محمد (ص) دشمن من در قیامت خواهد بود، شمر عصبانی میشود بر سینه امام حسین (ع) مینشیند، محاسن حضرت را به دست میگیرد و مشغول بریدن سر میشود، امام حسین (ع) حجت خداست به شمر میگوید آیا واقعاً میخواهی مرا بکشی آیا مرا نمیشناسی شمر میگوید چرا من تو را به درستی میشناسم مادرت فاطمه پدرت علی مرتضی جدت محمد مصطفی است اما تو را میکشم در حالی که هیچ گونه نگرانی ندارم شمر لعنة الله علیه ۱۲ ضربه خنجر بر پیکر مطهر امام حسین (ع) وارد و پس از آن سر از بدن حضرت جدا میکند.
در تاریخ آمده وقتی مختار ثقفی شمر را دستگیر و سر از بدنش جدا کرد بدن نحس او را در دیگ روغن داغ انداخت و او را به این وسیله از حیات دنیوی ساقط کرد.
منبع:مهر